335
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

روش استنباطی را به کار بسته‌‌اند، روشن است که طبری تنها برای گزینش از میان روایات منقول دست به استدلال می‌‌زند، درحالی‌‌که طَبرِسی برای کاوش در آیه به عقل خود آزادی عمل بیشتری می‌‌دهد. با همه اینها، در آخر، هر دو در ارائه تفسیری قطعی محتاطانه عمل می‌‌کنند.

طَبرِسی حجم وسیعی از اطلاعات را ارائه می‌‌کند که نه مبتنی بر روایات منقول‌‌اند و نه ارتباط مستقیمی با محقق کردن معنای آیات دارند. او با این کار، قرآن را سکویی برای اندیشه‌‌ها و روش‌‌های سنت علمی خودش قرار می‌‌دهد که شامل مطالب و آموزه‌‌های امامی، مفهوم زبان (بدان گونه که از آن بحث کردم)، یا به بیان کلی‌‌تر، رویکردی مَدرَسی به همه جنبه‌‌های متن قرآنی می‌‌شود (بدین مفهوم که وی پیش از هر چیز دل‌‌مشغول پرسش‌‌های منطقی و تعریف‌‌های دقیق است).

این حقیقت که مفسران درباره مرادِ جدی خدا در قرآن مطمئن نیستند و تفسیر را به عنوان روش یا فرایند تعریف می‌‌کنند، یادآور آن تعریف‌‌ها از دانش (علم) است که پیش‌‌تر در همین فصل درباره آنها بحث شد. همان طور که امرِ دانسته ( المعلوم) مقدم بر دانش است، معنای قرآن نیز پیش از تفسیر وجود دارد و نمی‌‌توان آن را تغییر داد یا چیزی بدان افزود، اما با وجود این محدودیت، درجه‌ای از گمانه‌‌پردازی درباره آن مُجاز است. فرایند تفسیر درونِ حد و مرزهای منابعِ مورد توافق برای علم به پیش می‌‌رود. در ادامه، ماهیتِ تقریبا ماشین‌‌وارِ برخی از این فرایندها را در مثالی کوتاه ملاحظه می‌‌کنیم.

طَبرِسی در آیه اول سوره ۲ (بقره)

پربیراه نگفته‌‌ایم اگر بگوییم که حرکت از لفظ به معنی اصلِ سازمان‌‌دهنده مجمع البیان است. این مبتنی بر این واقعیت است که واژگان و جملات قرآنی معمولاً شبیه کلام بشری هستند، از آن حیث که از قواعد دستور زبان تبعیت می‌‌کنند و عموماً مرکب از الفاظی قابل فهم‌‌اند و چنین به نظر می‌‌رسد که اطلاعاتی قابل فهم را منتقل می‌‌کنند. اما در مورد آیاتی چون آیه اول سوره بقره که می‌‌گوید: ”الف لام میم" وضع چگونه است؟ ظاهراً سه حرف از حروف الفبای عربی‌‌اند که نه لفظ آنها حکایت از معنیِ خاصی دارد، و نه حرفی در باب مسائل دستور زبانی، تاریخی، فقهی، لغوی یا کلامی دارند که بر تفسیرشان تأثیر بگذارد. در اینجا حتی


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
334

است، اما طرق رسیدن به این نتیجه متفاوت است. طَبرِسی در آغاز همه احتمالات معنا‌شناختی برای دین را مطرح می‌‌کند، و سپس معانی مناسب یا متعارف را برمی‌‌گزیند؛ [[درحالی‌‌که]] طبری، ابن کثیر و ابن جوزی به تفسیرهای ارائه‌‌شده توسط منابع معتبر اکتفا می‌‌کنند. طبری، چنان‌‌که دیدیم، می‌‌گوید: ”دین در کلام عرب می‌‌تواند معانی دیگری نیز داشته باشد"، اما او در اینجا بدانها اشاره‌‌ای نمی‌‌کند و به سنت و مراجع نهادینه‌‌شده پایبند می‌‌ماند. این در تقابلی روشن با شیوه طَبرِسی قرار دارد؛ زیرا او با این حقیقت شروع می‌‌کند که در قرآن لفظ دین به کار رفته، و اینکه الفاظ می‌‌توانند معانی مختلفی به خود بگیرند (چنان‌‌که توضیح آن در بالا گذشت). این معانی مختلف، تا آنجا که نقل‌‌های معتبر یا داده‌‌هایی از عربیِ «فصیح و کهن» آنها را تأیید کند، باید ذکر شوند. روشن است که طبری و مفسران دیگر هم منکر این نیستند که الفاظ دارای معانی مختلفی هستند، اما برای آنها منابع اصلی، احادیث معتبری هستند که که معنا یا معانی اصیل و موثق را ارائه می‌‌کنند.۱

مثال‌‌های فوق از نتایجِ تقریبا همسان، اهمیت روش یا روال تفسیری را آشکار می‌‌سازند. برخی اوقات در مجمع البیان مِیلی برای اثبات یک نکته اعتقادیِ خاص را مشاهده می‌کنیم، همان طور که در آیه ۷ سوره ۲ (بقره) دیدیم؛ بااین‌‌حال بیشتر اوقات جنبه اعتقادی آن کم‌‌رنگ‌‌تر است، همان طور که در آیه ”روز داوری" (فاتحه۱: ۴) مشاهده کردیم. اما [[حتی]] در این موارد هم، چنان‌‌که در اظهارنظرهای طبرسی درباره آیه ۳۱ سوره ۲ (بقره) نشان داده شد، مجمع البیان از تفسیرهای دیگر مکاتب تفسیری (که در اینجا مثال‌‌هایشان تفسیرهای طبری، ابن جوزی و ابن کثیر بود) متمایز است. اگر کسی بخوهد این تمایز را توصیف کند، باید به این نکته اشاره کند که طَبرِسی بر مبنای فهم خاصی از ماهیت زبان پیش می‌‌رود، و اینکه بیشتر شرح و تفسیرهایش پاسخ به پرسش‌‌های برآمده از این فهم است. به علاوه اینکه، هرچند طَبرِسی و طبری هر دو برای تشخیص بهترین تفسیرِ محتمل از آیه ۳۱ سوره ۲ (بقره)

1.. این گرایش به کاوش برای یافتن وضع اصلی و اولیۀ واژه امری رایج است. م. م. ی. علی "در رابطه با تمایز میان زبان و سخن" می‌پرسد: "پرسشی که در اینجا باید پاسخ داده شود این است که چرا نظریه‌پردازان فقه و متفکران مسلمان به طور کلی به جای آنکه مستقیما دربارۀ زبان درست صحبت کنند، جذب اصطلاح «وضع» شده‌اند؟"
M. M. Y. Ali, Medieval Islamic Pragmatics: Sunni Legal Theorists’ Models of Textual Communication, Richmond, Surrey: Curzon, ۲۰۰۰, ۱۷.

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 16254
صفحه از 416
پرینت  ارسال به