327
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

بر اساس استعمال (استعمالِ چه کسی؟) هستند، لزوماً به این میزان مورد توجه نیستند. جای تعجب هست که چرا طَبرِسی حد و مرزهای آنچه را ما «عربی کهن فصیح» می‌نامیم گسترش نمی‌‌دهد (به‌‌هرحال او به آشکارترین و لفظی‌‌ترین معانی واژه اشاره نکرده است).

درحالی‌‌که داشتن چنین تلقی‌‌ای از زبان به نحو بسیار مطلوبی می‌‌تواند در خدمت [[فهم]] سخنان بشری باشد، هنگامی که این تلقی را در کنار تعریف‌‌های علم (به نحوی که در بالا اشاره شد)، و نیز در کنار آن متن اصلی وحی که باید معانی آن از طریق زبان تفسیر شود، قرار دهیم، دشواری‌‌ها رخ می‌‌نمایند. عالمان زبان عربی به ”تغیّر بی‌‌حساب‌‌وکتابِ نمادهای زبانی در مقایسه با تغییرناپذیریِ لغة، که در اطلاق کمتر از آن اولی نیست"۱ اشاره کرده‌‌اند. ازآنجاکه این زبان (یا، به بیان دقیق‌‌تر، این لغة) محمل علم است، در جهان معقولات (جایی که در آن دانش و اعتبار از کلمات و متن‌‌هایشان برمی‌‌آیند)، نزاع بین برداشت‌‌های قراردادگرایانه از زبان و تلقی‌‌های ذات‌‌گرایانه از علم می‌تواند در تفاوت میان معانی مختلف و متکثر، و اعتباری که انتظار می‌‌رود چنین معناهایی در خود داشته باشند، جلوه‌‌گر شود.

طَبرِسی در آیه ۳۱ سوره ۲ (بقره)

با توجه به آنچه گذشت، در اینجا مناسب به نظر می‌رسد که نگاهی به آیه ۳۱ سورة البقره بیندازیم: ”و او [[خدا]] نام‌‌ها را به آدم آموخت، همه آنها را. سپس آنها را بر فرشتگان عرضه كرد و گفت: «نام‌‌های اینها را به من بگویید، اگر به‌‌درستی سخن مى‏گوييد» (وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسمْاءَ كلُّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلىَ الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنبِئوني بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِين)." نخستین توضیحِ طَبرِسی در اینجا این است که خدا نه نام‌‌ها را، بلکه معانیِ نام‌‌ها (معاني الاسماء) را به آدم آموزش داده است؛ چراکه نامِ بدون معنا سودی (فائدة) ندارد. علاوه بر این، در حدیثی از مجاهد درباره عبارت ”او آنها را بر فرشتگان عرضه کرد" [[این گونه]] می‌خوانیم که آدم صاحبان این نام‌‌ها ( اصحاب الاسماء) را ”عرضه کرده"، و بنابراین معنای آیه این خواهد بود که خدا چیزهایی را که دارای نام بودند ( المُسَمَّیات) ”بر ملائکه عرضه کرده است". بااین‌‌حال، هر دو تفسیرِ مطرح‌شده با عبارت‌‌پردازیِ ”بر آنها عرضه کرد" ناسازگارند؛ زیرا ضمیر متصلِ

1.. A. Hadj-Salah, "Lugha,” in EI۲.


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
326

را روشن می‌سازد، حالتی که متفاوت و پیچیده‌تر از مسئله وضع اولیه است. حتی اگر ما دریابیم که چند نفر یا گروهی از افراد مدلول‌‌های خاصی را به الفاظ خاصی نسبت داده‌‌اند، این برای فهم آن موضوعِ واقعاً حیاتی (یعنی چگونگی حرکت ذهن بین الفاظ و دلالت‌‌های معنا‌شناختی‌‌شان) کافی نخواهد بود.

هرچند بایستی وضع اولیه‌‌ای وجود داشته باشد، الفاظ می‌‌توانند در معانی متفاوتی به کار روند. کاربرد مجازی ( استعمال المجازي) این گونه عمل می‌کند که «لفظ در معنایی غیر از معنایی که برای آن وضع شده به کار می‌رود، اما این معنای دوم هم در برخی از جهات شبیه است به ( یُشابِهُ بِ) معنایی که لفظ در اصل برای آن وضع شده است. برای مثال، درباره عالِمی که دارای دانش فراوانی است، از آن جهت واژه «دریا» (بحر) به کار برده می‌‌شود که [[علم او]] در گستردگی و عظمت به دریا شباهت دارد.»۱ کاربرد مجازی به قرینه‌ای نیاز دارد که آن معنایِ در اصل وضع‌‌شده را تغییر دهد، اما یک کاربرد مجازی هم می‌‌تواند به موقع خود دلالتی لفظی داشته باشد. از نظر من، این سخن منصفانه است که قرینه قرآنی، قرینه‌‌ای به‌‌غایت تأثیرگذار بوده باشد که بر انتقال ذهن بین معنا و لفظ اثر می‌‌گذاشته است. این گونه می‌‌توانیم طرز برخورد طَبرِسی با آیه ”خداوند بر قلب‌‌هاشان مهر زد" را درک کنیم. این آیه تصورِ آیات مشابهی همچون آیه ”بلكه خدا به خاطر كفرشان بر دل‌‌هايشان مُهر زده" (طَبَعَ عَلَیها) (نساء۴: ۱۵۵)[۲] را به ذهن متبادر ساخته یا برخی از مضامینی را که با افعالی مشابه بیان می‌‌شوند (خَتَمتُ علیک؛ خَتَم عَلیهِ بِالشَمع) تداعی می‌کند، یا اشاره به «دل‌‌ها» سبب ایجاد نوع دیگری از ارتباط می‌‌شود.

به این شیوه درمی‌‌یابیم که هرچند طَبرِسی راه‌‌های مختلفی را برای فهم یک کلمه خاص پیشنهاد می‌‌کند، عملکرد او مبتنی بر نظامی زبانی است که به او اجازه یا رخصت چنین تفاوت‌‌هایی را می‌‌دهد. در تعلیقه‌‌های نوشته‌‌شده بر آیه ۷ سوره ۲ (بقره)، طَبرِسی راه‌‌های متفاوتی برای فهم عبارت خَتَمَ عَلَی بیان می‌‌کند؛ در این میان برخی مبتنی بر مثال‌‌هایی قوی از زبان عربیِ خوب و شایسته، همچون قرآن و شعر کهن هستند؛ اما موارد دیگر، که ظاهرا

1.. همان، ص۹۵/ ترجمۀ انگلیسی، ص۷۲.

2.*] بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيها بِكُفْرِهِمْ

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 16336
صفحه از 416
پرینت  ارسال به