V
”مَثَل آن مانند دانهای است که هفت خوشه میرویاند." (بقره۲: ۲۶۲)
در تفسیر عیاشی دو روایت درباره تعداد ائمه نقل شده است: یکی از سلیم بن قیس (د.ح. ۹۰/۷۰۸) که به صراحت درباره دوازده امام صحبت میکند،۱ هرچند تنها اسم سه امام بعد از علی[[ع]] را به طور دقیق معین میکند: دو پسر علی ـ حسن و حسین ــ و نوهاش علی (زین العابدین)[[ع]].۲ در برابر این روایت روایتی است که در جای دیگری از همان اثر آمده است: روایت فوقالذکرِ سنبلها که از هفت امام سخن میگوید. مشکل همین جاست. البته مشکل این روایت تنها انتخاب عدد هفت برای ائمه نیست، بلکه مشکل دیگری را نیز به دنبال دارد. اینک عبارات مورد بحث:
1.. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۴، ح۲؛نیز نگاه کنید به مقالۀ کلبرگ که در آن نشان میدهد که از آغاز قرن دوم هجری (حدود سال ۹۰۰ میلادی)، روایاتی ظاهر میشوند که از دوازده امام سخن میگویند؛ اما اصطلاح اثناعشریة تازه از آغاز قرن یازدهم میلادی [[پنجم هجری]] رواج مییابد:
E. Kohlberg, "From Imāmiyya to Ithnā ʿashariyya”, BSOAS, ۳۹/۳, ۱۹۷۶, pp. ۵۲۱-۵۳۴, n.۲ [[ب.ت: کلبرگ، از امامیه]].
2.. بافت این روایت گفتوگویی میان محمد[[ص]] و علی[[ع]] است که ضمن آن محمد[[ص]] اطلاعاتی را هم دربارۀ جانشینانش به علی[[ع]] میدهد و میگوید تعدادشان دوازده نفر است. در تفسیر قمی (ج۱، صص۴۴-۴۵) روایتی از دیدار میان علی[[ع]] و خضر[[ع]] آمده است که در آن خضر دوازده امام را نزد علی[[ع]] نام میبرد. ن.ک: Kohlberg, loc. cit که در کنار قمی، منابع دیگری را هم برای این دو گونه روایت (روایاتی که به نام دوازده امام تصریح میکنند و روایاتی که تنها تعداد امامان را ذکر میکنند و احتمالا کهنتر هستند) ذکر کردهاست.