است که با توجه به طبیعت خود متن قرآن، برای نمونه در مَثَلهای قرآنی، انتظار تمثیل میرود. بر خلاف تمثیلگرایان، که در جستوجوی این گونه آیاتاند تا عناصر مربوط به عالم واقع را که در آنهاست چون نمادهایی برای امور معنوی تفسیر کنند، مفسران امامی معمولا خود را به تطبیقهای نمادیابانه، همچون مواردی که در بالا گفته شد، محدود میکنند. نمونهای از این را میتوان در آیات ۲۴-۲۶ سوره ۱۴ (ابراهیم) دید، که قرآن «مَثَلِ کلمه خوب و کلمه بد» را در «درخت خوب» و «درخت بد» مینمایاند. در تفسیر تمثیلی که به محیی الدین بن عربیِ صوفی (د. ۶۳۸/۱۲۴۰) نسبت داده میشود۱ خوب و بدِ تمثیل قرآنی نمادهایی از حالتهای متفاوت روح هستند: «روح خوب» ( النفس الطیبة)، «که با بالا رفتن از نردبان مفاهیمْ تقرب الهی را میجوید»، در مقابل «روح بد» ( النفس الخبیث)، که از دستیابی به این هدف بازمیماند:
«واژه خوب» ( کَلمةٌ طیبةٌ) روح خوب است.... «ریشههای آن محکم است» ( أصْلُها ثابِتٌ) با توکل [بر خداوند] و استوار کردن ایمانِ شخص با اتکا به برهان عقلی. «شاخههای آن در [آسمان] است» یعنی آسمان معنوی؛ «ثمره خود را میدهد» ( تُعْطِي أُکُلَها)، یعنی میوههای دانش و حکمت و حقیقت» (مِنْ ثَمراتِ الْعِلْم وَالْحُکْمِ وَالحَقائِق).۲
بااینحال بر اساس نظر مفسران امامی، این آیه تنها یک مورد از موارد بسیاری است که به خوب و بد این جهان، یعنی شیعه و دشمنانشان، نظر دارد.۳ بسیار نادر است که مفسران امامی تفسیری مطلقاً تمثیلی نمادین که در خدمت توجیه آموزههای شیعی نباشد، بیان کرده باشند. یک نمونه آن مَثَلِ «آیه نور» (نور۲۴: ۳۵) است. این آیه که تمامی عارفانِ مفسر قرآن را درگیر خود کرده است،۴ توسط قمی نیز به صورتی نمادین تفسیر شده است. هرچند قمی روش معمول شیعی در تفسیرگری را به طور کامل کنار نمیگذارد و در ابتدا آن را نقل میکند،
1.. See: A. Atez, "Ibn al-‘Arabī,” EI۲, ۳: ۷۱۰a.
2.. محیی الدین بن العربی (منسوب)، تفسیر القرآن الکریم، تص. م. غالب (بیروت، ۱۴۰۱)، ج۱، ص۶۵۴.
3.. تفسیر قمی، ج۱، ص۳۶۹، ش۵-۱۵؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۲۴، ش۱۰-۱۱؛ تفسیر فرات، ص۷۹، ش۲۴ بهبعد؛ قس:Goldziher, Richtungen, ۳۰۱ [[ب.ت: گلدزیهر، گرایشها]].
4.. See: Richtungen, ۱۸۳-۴ [[ب.ت: گلدزیهر، گرایشها]].