که گزارش شده که او و حفصه، صفیّه بنت حُیَیّ بن اَخطَب، یکی از زنان پیامبر[[ص]]، را آزار رساندند.۱
با این وجود، مفسران گاهی در استفاده از زبان رمزی متناقض عمل میکنند. ممکن است مفسر در موردی از رمز استفاده کند و در جایی دیگر، مشابه همان موقعیت، همان اطلاعات را بدون رمز بیان کند. نمونهای از این، تفسیر آیات ۵-۶ سوره ۶۸ (قلم) است: ”پس شما خواهید فهمید و آنان متوجه خواهند شد که کدام یک از شما دیوانه است" (فَسَتُبْصِروُنَ وَیُبْصِرُونَ بِأیِّکُم الْمَفْتُونُ)، که دو بار در تفسیر قمی دیده میشود.۲ این آیات در هر دو مورد در بخشی از گفتوگوی بین علی[[ع]] و عمر مطرح میشود، که در آن علی[[ع]] به عمر نشان میدهد که او مَفتون (دیوانه) مذکور در این آیه است. بااینحال هرچند در یک مورد عمر با نام ذکر میشود، در مورد دیگر با کلمه فُلان مورد اشاره قرار میگیرد.
ب) وقتی به دشمنانِ همعصر شیعه اشاره میکردند، یعنی خلفای عباسی که مفسران شیعی تحت حکومت آنان میزیستند و مینگاشتند. احتمالاً ترس از حاکمان، مفسران امامی را مجبور میکرد از آموزه تقیّه استفاده کنند، که بر اساس آن از دشمنان شیعه نباید بهصراحت نام برده شود. البته این اصل در مورد حاکمان پیشین، یعنی خلفای اموی که آشکارا در آثار تفسیری امامیه مورد حمله قرار میگیرند، به کار برده نمیشود.۳
۵. کمبود تفسیرگریهای تمثیلی و نمادیابانه در موارد نامرتبط با شیعه و آموزههایش
گرایش اصلی مفسران امامی، همان گونه که تا اینجا بهاجمال گفته شد، آن بوده تا روش نمادیابی را چونان یک روش تفسیری، به گونهای حسابشده و روشن، با شناسایی و کشف عباراتی از قرآن که به شخصیتهای اصلی شیعه (یا برعکس به دشمنانشان) و به نهادها و مبانی اصلی دینی اشاره دارند، به خدمت گیرند. میتوان گفت تمثیل صِرف، که حاکی از معنای نمادین برای واژههای قرآن باشد اما اشاره مستقیمی به درونمایههای شیعی نداشته باشد، بهکلی [[در این تفاسیر]] غایب است. این امر، بهویژه در مواردی چشمگیر و نمایان