223
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

که گزارش شده که او و حفصه، صفیّه بنت حُیَیّ بن اَخطَب، یکی از زنان پیامبر[[ص]]، را آزار رساندند.۱

با این وجود، مفسران گاهی در استفاده از زبان رمزی متناقض عمل می‌‌کنند. ممکن است مفسر در موردی از رمز استفاده کند و در جایی دیگر، مشابه همان موقعیت، همان اطلاعات را بدون رمز بیان کند. نمونه‌‌ای از این، تفسیر آیات ۵-۶ سوره ۶۸ (قلم) است: ”پس شما خواهید فهمید و آنان متوجه خواهند شد که کدام یک از شما دیوانه است" (فَسَتُبْصِروُنَ وَیُبْصِرُونَ بِأیِّکُم الْمَفْتُونُ)، که دو بار در تفسیر قمی دیده می‌‌شود.۲ این آیات در هر دو مورد در بخشی از گفت‌‌وگوی بین علی[[ع]] و عمر مطرح می‌‌شود، که در آن علی[[ع]] به عمر نشان می‌‌دهد که او مَفتون (دیوانه) مذکور در این آیه است. بااین‌‌حال هرچند در یک مورد عمر با نام ذکر می‌‌شود، در مورد دیگر با کلمه فُلان مورد اشاره قرار می‌‌گیرد.

ب) وقتی به دشمنانِ هم‌‌عصر شیعه اشاره می‌‌کردند، یعنی خلفای عباسی که مفسران شیعی تحت حکومت آنان می‌‌زیستند و می‌‌نگاشتند. احتمالاً ترس از حاکمان، مفسران امامی را مجبور می‌‌کرد از آموزه تقیّه استفاده کنند، که بر اساس آن از دشمنان شیعه نباید به‌‌صراحت نام برده شود. البته این اصل در مورد حاکمان پیشین، یعنی خلفای اموی که آشکارا در آثار تفسیری امامیه مورد حمله قرار می‌‌گیرند، به کار برده نمی‌‌شود.۳

۵. کمبود تفسیرگری‌‌های تمثیلی و نمادیابانه در موارد نامرتبط با شیعه و آموزه‌‌هایش

گرایش اصلی مفسران امامی، همان گونه که تا اینجا به‌‌اجمال گفته شد، آن بوده تا روش نمادیابی را چونان یک روش تفسیری، به گونه‌‌ای حساب‌‌شده و روشن، با شناسایی و کشف عباراتی از قرآن که به شخصیت‌‌های اصلی شیعه (یا برعکس به دشمنانشان) و به نهادها و مبانی اصلی دینی اشاره دارند، به خدمت گیرند. می‌‌توان گفت تمثیل صِرف، که حاکی از معنای نمادین برای واژه‌‌های قرآن باشد اما اشاره مستقیمی به درون‌‌مایه‌‌های شیعی نداشته باشد، به‌‌کلی [[در این تفاسیر]] غایب است. این امر، به‌‌ویژه در مواردی چشمگیر و نمایان

1.. تفسیر قمی، ج۲، ص۳۲۱، ش۲۲.

2.. تفسیر قمی، ج۲، ص۳۰۸، ش۵؛ ج۲، ص۳۸۰، ش۹.

3.. برای بحث مفصل‌تر دربارۀ این مسئله، ن.ک: فصل ۵.


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
222

حرف‌ها)،۱ زُفَر (لقبی برای عمر که هم‌وزن و هم‌‌قافیه نام وی است)،۲ و ابو الفَصیل برای ابوبکر (که واژه فصیل [(شتر جوان)] جایگزین مترادف آن یعنی بَکر شده است).۳

به این ترتیب به نظر می‌‌رسد که مفسران امامیه ترجیح می‌‌دادند تا از زبان رمزی در دو گونه از شرایط استفاده کنند:

الف) وقتی از موضوعاتی بحث می‌‌کردند که جوهره اصلی عقاید اهل سنت را شکل می‌‌دهد، از قبیل اشاره به «عصر طلایی» اسلام به‌‌ویژه اشاره به سه خلیفه نخست یا دو همسر پیامبر[[ص]]، عایشه و حفصه، که مورد انزجار شیعه‌‌اند. بنابراین مفسر هر زمان که می‌‌خواهد به آنان حمله کند، به‌‌ گونه‌‌ای که احتمال می‌‌رود خشم مخالفان سنّی خود را برانگیزد، ترجیح می‌‌دهد تا اغلب به جای نام آنان واژه‌‌های رمزی بگذارد. بااین‌‌حال زمانی که خرده‌‌گیری وی بر این افراد از آنچه در کتب اهل سنت نیز وجود دارد فراتر نمی‌‌رود، به زبان رمزی متوسل نمی‌‌شود. لذا برای نمونه، در مواردی که به زمین‌‌های فدک مربوط است ـ زمین‌‌هایی که بر اساس روایات اسلامی محمد[[ص]] آنها را برای فاطمه[[س]] به ارث گذاشته بود ــ ابوبکر و عمر به نام ذکر می‌‌شوند که آنها را از فاطمه[[س]] گرفتند.۴ افزون بر این، هنگامی که سخن از نادانی عمر نسبت به احکام شریعت در مقایسه با دانش علی[[ع]] است، اغلب با نام ذکر می‌‌شود.۵ عایشه نیز در جریان حسادتش به فاطمه[[س]] ۶، یا به زنی که آمده بود تا به پیامبر[[ص]] به لحاظ جنسی لطف کند، با نام ذکر می‌‌شود؛۷ به همین منوال است در جایی

1.. تفسیر قمی، ج۲، ص۲۴۲، ش۲۰، و یادداشت مصحّح در آنجا؛ قس: الکاشانی، الصافی فی تفسیر القرآن، ص۴۵۲، ش۴ از پایین، که این روایت را به نقل از قمی، با عبارت «بنو العباس» گزارش می‌کند.

2.. برای نمونه، ن.ک: تفسیر قمی، ج۲، ص۳۸۰، ش۷؛ ج۲، ص۳۹۱، ش۳؛ ج۲، ص۳۹۵، ش۴ (قس: Kohlberg, Ibid, ۱۶۳ and n. ۱۰۷)؛ ج۲، ص۳۹۵، ش۱۲؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۲۳، ش۹؛ ج۲، ص۲۹۷، ش۹۵؛ نیز ن.ک: الطبرانی، مجموع الأعیاد، ص۵۷، سطر آخر.

3.. تفسیر عیاشی، ۲: ۱۱۶، ۱۵۵ و پانوشت ش ۳ از مصحّح.

4.. برای نمونه ن.ک: تفسیر قمی، ج۲، ص۱۵۵، ش۱۰ـ ص۱۵۹ و به ویژه ج۲، ص۱۵۶، ش۱۳-۱۵؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۷، ش۴۹.

5.. تفسیر قمی، ج۲، ص۹۶، ش۴-۱۴؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۷۴-۷۵، ش۱۵۵. نیز ن.ک: فصل ۴، پایان بخش ۲ـ۳ـ۱ـ۱.

6.. تفسیر قمی، ج۱، ص۳۶۵؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۱۲، ش۴۶.

7.. تفسیر قمی، ج۲، ص۱۹۵، ش۶.

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 16164
صفحه از 416
پرینت  ارسال به