بنابراین باور به پیامبری محمد[[ص]] و ولایة علی[[ع]] در هم تنیدهاند. مؤمنی که به پیامبری محمد[[ص]] ایمان دارد اما ولایت علی[[ع]] را انکار میکند، مانند کسی است که پیامبری محمد[[ص]] را نیز نپذیرفته است. چنین مؤمنی مانند کسی است که به تورات ایمان دارد اما قرآن را انکار میکند. چنین کسی گویی منکر تورات نیز هست، چراکه باور به هر یک از این دو کُراسه [[=متن مقدس]] در گرو دیگری است.۱
۵. نکات پایانی و نتیجهگیری
پرسش درباره انتساب تفسیر عسکری به امام حسن عسکری[[ع]] را نمیتوان با قطعیت پاسخ داد. اما با تکیه بر محتوای آن، بهویژه آموزههایی که در آن بازتاب پیدا کرده، من تلاش کردم نظریهای را تقویت کنم که بیانگر شباهت اساسی این کتاب به آثار تفسیری امامیه نخستین است که در زمانی نزدیک به غیبت صغرا، یعنی در زمان حیات عسکری[[ع]]، نوشته شدهاند. بنابراین، حتی اگر نتوان رابطه مستقیمی بین امام عسکری[[ع]] و کتاب مورد نظر اثبات کرد، احتمال قابل توجهی وجود دارد که این کتاب در زمان و مکانی که او میزیسته نوشته شده باشد.
تفسیر عسکری، در کنار شباهت به آثار تفسیری و اعتقادیای که در دوره زمانیِ بین دو غیبت نوشته شده اند ـ بهویژه آثار علی بن ابراهیم قمی و محمد بن مسعود عیاشی ــ ویژگی خاصی هم دارد و آن اینکه گنجینهای با ارزش از احادیث امامیه نخستین است. در این بررسی اولیه و اجمالی از این کتاب، لازم ندیدم به پرسشهایی بپردازم که تفسیر عسکری در آنها خصوصیت ندارد، بلکه ترجیح دادم بر جنبههایی تمرکز کنم که به نظر میرسد نکات عجیب و غریب این اثر را آشکار میسازد، مانند ویژگی قدیسنگارانه افسانهایِ آن، و نیز این ویژگی را که هرچند این کتاب مخزنی از احادیثی است که جنبههای گوناگونی از آنچه را در نهایت جزء جداییناپذیر از اصول امامیه شد برجسته میسازند، دربردارنده دیدگاههایی نیز هست که در مراحل نخستین از تشیع امامیه رایج بودهاند، اما بعدها رد شدهاند.
سپاسگزاری
از استاد اتان کلبرگ برای حاشیههای ارزشمندش بر نسخه پیشنویس این مقاله سپاسگزارم.