است وارد بهشت میشود. فرشتگان به او خوشامد میگویند، اما بالهای آنان به خاطر وزن سنگین کارهای خوب او قدرت بردن او را ندارد. هنگامی که خدا از آنها میپرسد کدام کار این مؤمن را حمل میکنند، آنها پاسخ میدهند: ”باورش به یکتایی تو و پیامبری محمد[[ص]]." اما خدا توضیح میدهد که پایه این دو باور وفاداری به علی[[ع]] و فرزندان اوست. به سبب این باور است که مؤمن جایی در بهشت را پاداش میگیرد. استعارهای که در این گزارش به کار گرفته شده مهم است: احکام به جانورانی بارکش (مَطایا) تشبیه شدهاند که انتظار میرود مؤمن سوار بر آنها به بهشت برود. اما اینکه این «جانوران بارکش» تنها باور به یکتایی خدا و پیامبری محمد[[ص]] را حمل کنند کافی نیست. هنگامی که مشخص شود این دو فرمان با دو فرمان ضروریتر دیگر، یعنی جانسپاری و وفاداری (مُوالاة) به علی و فرزندانش و دشمنی (مُعاداة) با دشمنان شیعه، همراه نبودهاند، مؤمن از راهیابی به بهشت محروم میشود. بنابراین خدا آن اعمال مؤمن را به وزر و بدبختی تبدیل میکند ( یُقَلِّبُ اللهُ عَزّ وجلّ تِلک الاثقالَ اوزاراً وَبلایا) و سپس فرشتگانِ جهنم ( الزبانیة) را طلب میکند که به شکل شیرهایی هستند که از دهانشان آتش بیرون میآید و تمام کارهای خوب این مؤمن را میسوزانند و او را بدون هیچ حقی رها میکنند.۱
راههای گوناگونی وجود دارد که از آن طریق، مؤلفان شیعی بر اهمیت ویژه باور به ولایت تأکید میکنند. بااینحال، همان گونه که در این گزارش بازتاب یافته، ویژگیِ خاص تفسیر عسکری تصویرسازی افسانهای و تمثیلیای است که به کار میبرد.۲ در حدیثی دیگر، مؤمنی که به پیامبریِ محمد[[ص]] و پیامبران پیش از او ایمان دارد، و به دیگر عقاید مهم اسلام نیز معتقد است، اما مطمئن نیست که حق رهبری امت اسلام متعلق به علی است یا «آن شخص» ( فلان) ـ یعنی ابوبکر ــ با مؤمنی مقایسه میشود که تمام کارهای خوب را انجام میدهد اما میگوید نمیداند که پیامبر اسلام محمد[[ص]] است یا مسیلمه ـ همان کسی که سنت اسلامی او را پیامبری دروغین میداند. هیچ یک از این دو سنخ ایمان ارزشی ندارد، چراکه در هر دو بخشی ضروری از ایمان مفقود است.