145
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

اگر چنین هم باشد، هیچ نشانه‌ای در گزارش وجود ندارد که تنها امامان از عهده نقلِ تمام و کمالِ روایات برمی‌آیند. در واقع، به نظر می‌رسد که نقلِ موثق تشکیل شده است از: (نخست) مهارتی فنی (و در نتیجه، یادگرفتنی) (در به یاد آوردنِ کلمات چنان‌که گفته می‌شوند)، و (دوم) قابلیتی ذهنی (دانشِ زبان عربی و توانِ تمییز بین عام و خاص). ملاک رفتاریِ سخت‌گیرانه‌ای که بعدها در علم الرجال به عنصری محوری تبدیل شد (یعنی پاکی اخلاقی یا عدالت) در اینجا تنها به اشاره بیان شده است (یعنی اینکه راوی بر اساس ناسخ عمل می‌کند و نه منسوخ، و در نتیجه مطابق با شرع عمل می‌کند). در گزارش هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که نوعی دانش الاهی، که منحصراً در اختیار امامانِ برگزیده قرار دارد، برای نقلِ سنت به شکل موثق لازم است. چنان‌که در جای دیگری استدلال کرده‌ام، نیاز به اینکه نشان داده شود ابزارهای هرمنوتیکی امام در دسترسِ عمومِ مفسران شیعه نیز هست تحولی نسبتاً متأخر است، و شاید مصادف باشد با دوره غیبت صغرا.۱

بنابراین، به طور خلاصه، طبقِ این گزارش راویِ موثق بیش از کسی است که فقط می‌تواند کلماتی را که شنیده است بدون خطا به خاطر بسپارد: او دارای مهارت‌های تفسیری است، مثلاً می‌تواند فرایندهای نسخ و تخصیص را که [[در روایات]] رخ می‌دهند تشخیص دهد. در واقع، این توان و قابلیت همان چیزی است که باعث تمایز او از دیگر انواع راویان می‌شود که یا به دروغ کلمات پیامبر[[ص]] را تغییر می‌دهند یا آنکه نمی‌توانند آن کلمات را بفهمند. در این گزارش، راویِ ایده‌آلْ مفسر قابلی نیز هست. جا افتادنِ توجیهی عقلی برای این مطلب که اعضای جامعه نیز در کنار امامان می‌توانند مفسرانی معتبر باشند، به طور سنتی، تحولی مربوط به عصر غیبت (یعنی اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم میلادی) دانسته می‌شود. اگر، چنان‌که من استدلال کرده‌ام، بهترین تاریخ‌گذاری برای این عنصرِ گزارش (بر اساس سطح پیچیدگیِ هرمنوتیکی‌اش) این باشد که بگوییم در اواخر قرن هشتم/اوایل قرن نهم میلادی پدیدار شده است، آن گاه این گزارش شاهدی غیرمستقیم خواهد بود برای

1.. See: R. Gleave, "Early Shīʿī hermeneutics: the exegetical techniques attributed to the Shīʿī Imams”, in K. Bauer (ed.), Aims, Methods and Contexts of Qurʾanic Exegesis (۲nd/۸th–۹th/۱۵th c.) (London, ۲۰۱۳), ۱۴۱–۷۲ [[ب.ت: همین کتاب، صص۲۵۷ به بعد]].


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
144

پیامبر[[ص]] مواجه می‌شدند که نمی‌فهمیدندش، مثل صحابه کمرو نبودند [[و درخواست توضیح می‌کردند]]. در هر حال، طبق هر دو تفسیر، تصویر صحابه در کل منفی است. گرچه این مفروضات در سال‌های بعدی تبدیل به نظریه نحویِ مقبول شدند، اما خودآگاهیِ زبانیِ لازم برای انجام چنین تحلیلی در واقع بسیار دیرتر و در دوره امویان در حال شکل‌گیری بود، و تازه در اوایل دوره عباسی به آن مرحله‌ای از بلوغ رسید که در این عبارت از کتاب سُلَیم مشاهده می‌کنیم.۱

مسلماً این امکان وجود دارد که توصیفِ ارائه‌شده در اینجا جدلی در لفافه باشد. شاید فقط امام است که ملاک‌های این نوع چهارم را داراست، و امام است که (بر طبق برخی از آموزه‌های شیعی) از سنت آگاهی کامل دارد. بدین ترتیب، امام می‌تواند عناصر سنت را کنار بگذارد، بدون آنکه بیم آن را داشته باشد که نکند قضاوتش درباره منسوخ بودنِ آن عناصر اشتباه باشد. من چنین برداشتی از متن را ممکن می‌دانم، اما بعید است که جزئی از صورت‌بندیِ اصلی باشد؛ چراکه در این صورت متن سُلیم را بدانجا می‌کشاند تا درباره اینکه روایاتِ چه کسی را برگزیند،‌ سخت‌گیر باشد. اگر این صرفاً ناظر به روایاتِ منقول از علی[[ع]] بود، این مطلب می‌بایست به شیوه‌ای سرراست‌تر بیان می‌شد. علاوه بر این، مدتی طول کشید تا در تفکر شیعه (به‌ویژه امامیه) این ایده بسط یابد که امام داورِ نهایی درباره تفسیر درستِ سنت پیامبر[[ص]] است و در واقع، تنها در اواخر قرن نهم بود که این ایده به‌عنوان جریان اصلی تثبیت شد.

اگر پیام اصلی این گزارش این باشد که فقط امامان می‌توانند سنت پیامبر[[ص]] را منتقل کنند، چراکه فقط آنان به این مقولات دانش دارند، آن گاه در حقیقت علی[[ع]] دارد خودش را دقیقاً در نقش صحابه‌ای قرار می‌دهد که همواره منظور پیامبر[[ص]] را می‌فهمیدند. علی می‌توانست عام را از خاص، و ناسخ را از منسوخ تمییز دهد و شاید معنای ضمنی در اینجا این باشد که دیگر صحابه نمی‌توانستند. به نظر می‌رسد که قرار است علی[[ع]] (و شاید تلویحا امامانِ بعد از او) نمونه آرمانی از راویِ تمام‌عیارِ سنت پیامبر[[ص]] دیده شود. اما حتی

1.. Gleave, Islam and Literalism, ۶۳–۹۳.

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 16338
صفحه از 416
پرینت  ارسال به