روایات، به ویژه کارکرد تأویل و جَرْی و تطبیق را بررسیدهایم.
در فصل دوم، مبانی تفسیر روایی مانند اعتبار و کارآمدی سنّت و حدیث را در عرصه تفسیر قرآن کاویدهایم و اعتبار نسبی روایات تفسیری و فواید آنها را نشان دادهایم.
فصل سوم کتاب، ویژه روششناسی تفسیر روایی و مرحلهبندی آن است. در این فصل، شیوه متداول تفسیر روایی، نقد شده و روش نو و کاملتری پیشنهاد شده است. مراحل دهگانه این روش نو، درسهای نهم تا چهاردهم را پوشش داده است.
فصل پایانی، به معرّفی منابع تفسیر روایی اختصاص دارد. این معرّفی با اتّکا و ارجاع به کتابهای نوشته شده در زمینه تاریخ تفسیر و منابع آن، بسیار مختصر و در سه درس نگاشته شده است.
گفتنی است به دلیل راهیابی برخی اختلالها و آسیبها به تفسیر روایی، در جلد دوم کتاب، به آسیبشناسی تفسیر روایی پرداختهایم که توضیح آن در جای خود آمده است.
هر دو مجلّد این کتاب، قالب درسنامهای دارند و تعداد و حجم درسها، متناسب با شانزده یا هفده جلسه متعارف، در یک نیمسال تحصیلی طرّاحی شدهاند. جلد نخست کتاب، برای درس «مبانی و روش تفسیر روایی»، و جلد دوم، برای درس «آسیبشناسی تفسیر روایی»، مناسب است.
درسنامه حاضر، از پیِ تدریس مکرّر این دو عنوان درسی در دانشگاه قرآن و حدیث، و پس از چند بار بازخوانی و بازنویسی فراهم آمده است. در آغاز هر درس، اهداف آن تعریف شده و در پایان هر درس، چکیده آن نیز آمده است. افزون بر این، با طرّاحی و ارائه چند پرسش و پژوهش، زمینهای فراهم شده تا فراگیرنده، خود را محک بزند و آموختههای خویش را تعمیق ببخشد و با ورود به فضاهای نو و متناسب با سرمایه علمیاش، توانایی حلّ مسائل مرتبط را بیابد.
در این جا سزاوار است از دستیار گرامیام، روحانی عزیز و دانشجوی موفّق مقطع دکتری، جناب آقای مهدی کمانی قدردانی کنم که در مراحل ابتدایی و میانیِ کار، مرا یاری داده است؛ و نیز از ویراستار دانشور کتاب، جناب مرتضی بهرامی خشنودی که در ترجمه