مضمونی مشابه با تمام نکردن ادای حق ایشان داشته باشد که برخاسته از واژه بتریه است.
نکته جالب توجه دیگر تئوریزه شدن اعتقاد مرجئه شیعه به دست سلیمان بن جریر رقّی - رئیس فرقه سلیمانیه زیدیه - است.۱ در نظر او، علی بن ابیطالب علیه السلام و دیگر ائمه علیهم السلامافضل از دیگراناند و از مرجعیت علمی در جامعه برخوردارند؛ اما در باب امر خلافت و امامت، انتخاب و اختیار مردم حاکم است. از این نظریه با عنوان «نظریه امامت مفضول» یاد شده است. او بر همین مبنا، خلافت خلفا را صحیح دانسته و اذعان میکرد که علی علیه السلامگرچه افضل از خلفاست، اما بنا بر مصالح، امر خلافت و امامت را به آن دو واگذار کرده است۲ و شاید از همین رو باشد که در میان فرقه زیدیه، بُتریه بیش از همه به سلیمانیه نزدیک دانسته شدهاند؛ زیرا سلیمانیه نیز بسان بتریه، از شیخین تبرّی نکردند و هر دو گروه جارودیه را که شیخین را تکفیر میکردند، کافر دانستهاند.۳
نوبختی و سعد بن عبداللّه در کتاب خود آوردهاند: که «... و این گفتار، قول اقویا و ضعفا از زیدیه است»؛۴ دستهای از این ضعفا «عجلیه» و اصحاب هارون بن سعید عجلی هستند و دسته دیگر از ضعفاء زیدیه نیز «بُتریه» نام گرفتهاند که اصحاب کثیرالنواء، حسن بن صالح بن حی، سالم بن ابی حفصة، حکم بن عتیبة، سلمة بن کهیل و ابیالمقدام ثابتالحداد هستند و اما اقویاء از زیدیه، اصحاب ابیالجارود... هستند.۵ جالب آن است که این افراد همان کسانی هستند که در روایت سدیر خدمت امام صادق علیه السلام رسیدهاند و از اعتقاد خویش پرده برداشتهاند.۶
راهبری فکری این افراد در روایتی دیگر از زبان ابابصیر نیز قابل دریافت است؛ امام صادق علیه السلامپس از برشماری نام همین افراد ابراز میدارند چه بسیار گمراهان که به دست اینان گمراه شدند. امام صادق علیه السلام این گروه را مصداق این آیه شریفه دانستند که «گروهی از مردم کسانی هستند که میگویند: به خداوند و روز رستاخیز ایمان آوردهایم، در حالی که ایمان ندارند».۷ از اینرو، تلاش خواهد شد معتقدان به جریان ارجاء شیعی، از درون این گروه کاویده شوند.
1.. نوبختی، فرق الشیعه، ص۱۷؛ شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۰.
2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۱۳۷؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۳۴؛ النشار، نشاة الفکر الفلسفی، ج۲، ص۱۹۵.
3.. بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۴؛ اسفراینی، التبصیر، ص۱۷.
4.. دربارۀ معنای ضعف و قوت، نک: اشعری قمی، المقالات والفرق، ص۲۰۳؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص۸۶.
5.. اشعری قمی، المقالات والفرق، ص۷۳-۷۴.
6.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۰۰.
7.. سورۀ بقره، آیۀ ۹؛ نک: موسوی خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۴۰۰.