321
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

بى‏استطاعت نكرده و آنها را دستورى نداده كه از عهده آن برنیایند. همچنین مردم فعلی انجام ندهند مگر به اراده و مشیت و قضاء و قدر خدا‌‌وند‌‌؛ و امام علیه السلام فرمود‌‌: این است همان دین خدا كه من و پدرانم برآنیم.۱

رویکرد مؤمن الطاق، درواقع، ارتباط تنگاتنگی با نظریه امرٌ بین الامرین دارد؛ چرا که او تلاش می‌کند تا پس از احراز تندرستی انسان به‌عنوان استطاعت او، بین مشیت و اراده انسان و مشیت و اراده پروردگار جمع کند. چه‌بسا این رویکرد دریافتی از آیه شریفه (وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ یشاءَ اللَّهُ)۲ باشد که نشانِ از اثبات مشیت برای مردم به‌واسطه مشیت خداوند دارد. آنچه در این آیه مورد مشیت خداوند قرار گرفته، مشیت و استطاعت مردم است که آن را حقیقتاً به اعطای خداوند دارا و به این وسیله هم بر فعل و هم بر ترک آن توانا شده‌اند؛ چرا که مالک حقیقی قدرت و استطاعتِ بندگان، خداوند است و چون مالکیت انسان بر این قدرت حدوثاً و بقائاً به تملیک خداوند است، پس در طول مالکیت خداوند قرار دارد.

از همین‌رو، ممکن است انسان نسبت به انجام فعلی اقدام کند و به حسب قدرت و استطاعت خویش آن را بخواهد اما مشیت خداوند برخلاف آن باشد و درواقع، فعلی رخ ندهد. آورده‌اند در نزد امام هشتم علیه السلام از جبر و تفویض صحبت شد و امام فرمودند‌‌: آیا به شما مطلبی یاد ندهم که در آن اختلاف نکنید و با آن در مخاصمه پیروز باشید؟ گفتیم‌‌: اگر به صلاح می‌دانید بفرمایید. حضرت فرمودند‌‌: خداوند به اجبار اطاعت نمی‌شود و با غلبه معصیت نمی‌شود. او بندگان را در ملک خویش به حال خود رها نکرده است. او مالک است بر آنچه كه ایشان را مالک گردانیده و قادر است بر آنچه ایشان را بر آن قدرت داده. پس اگر بندگان به طاعتش فرمان برند، خدا ایشان را از آن باز ندارد و از آن منع‏ نكند و اگر به معصیتش بپردازند، اگر بخواهد در میانه ایشان و آن معصیت حائل شود و اگر بخواهد حائل نمی‌شود و آنها آن معصیت را به‌‌جا آورند. در این صورت خداوند کسی نیست که ایشان را در آن معصیت داخل كرده باشد.۳

1.. «... أَصْلَحَكَ اللَّهُ إِنِّی أَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وتَعَالَى لَمْ یكَلِّفِ الْعِبَادَ مَا لَا یسْتَطِیعُونَ وَلَمْ یكَلِّفْهُمْ إِلَّا مَا یطِیقُونَ وَأَنَّهُمْ لَا یصْنَعُونَ شَیئاً مِنْ ذَلِكَ إِلَّا بِإِرَادَةِ اللَّهِ وَمَشِیئَتِهِ وَقَضَائِهِ وَقَدَرِهِ قَالَ: فَقَالَ هَذَا دِینُ اللَّهِ الَّذِی أَنَا عَلَیهِ وَآبَائِی» (کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۶۲، ح ۴).

2.. سورۀ تکویر، آیۀ ۲۹؛ سورۀ دهر، آیۀ۳۰.

3.. «أَلَا أُعْطِیكُمْ فِی هَذَا أَصْلًا لَا تَخْتَلِفُونَ فِیهِ وَلَا تُخَاصِمُونَ عَلَیهِ أَحَداً إِلَّا كَسَرْتُمُوهُ؟ قُلْنَا إِنْ رَأَیتَ ذَلِكَ. فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یطَعْ بِإِكْرَاهٍ وَلَمْ یعْصَ بِغَلَبَةٍ وَلَمْ یهْمِلِ الْعِبَادَ فِی مُلْكِهِ هُوَ الْمَالِكُ لِمَا مَلَّكَهُمْ وَ الْقَادِرُ عَلَى مَا أَقْدَرَهُمْ عَلَیهِ فَإِنِ ائْتَمَرَ الْعِبَادُ بِطَاعَتِهِ لَمْ یكُنِ اللَّهُ عَنْهَا صَادّاً وَلَا مِنْهَا مَانِعاً وَإِنِ ائْتَمَرُوا بِمَعْصِیتِهِ فَشَاءَ أَنْ یحُولَ بَینَهُمْ وَبَینَ ذَلِكَ فَعَلَ وَإِنْ لَمْ یحُلْ وَفَعَلُوهُ فَلَیسَ هُوَ الَّذِی أَدْخَلَهُمْ فِیهِ» (شیخ صدوق، التوحید، ص۳۶۱، ح ۷).
در نمونه‌ای دیگر این معنا را می‌توان از گفتار حضرت امیر علیه السلام دریافت کرد: «مَرَّ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ علیه السلامبِجَمَاعَةٍ بِالْكُوفَةِ وَ هُمْ‏ یخْتَصِمُونَ فِی الْقَدَرِ فَقَالَ لِمُتَكَلِّمِهِمْ أَ بِاللَّهِ تَسْتَطِیعُ أَمْ مَعَ اللَّهِ أَمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ تَسْتَطِیعُ فَلَمْ یدْرِ مَا یرُدُّ عَلَیهِ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلامإِنَّكَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّكَ بِاللَّهِ تَسْتَطِیعُ فَلَیسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَی‏ءٌ وَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّكَ مَعَ اللَّهِ تَسْتَطِیعُ فَقَدْ زَعَمْتَ أَنَّكَ شَرِیكٌ مَعَهُ فِی مِلْكِهِ وَإِنْ زَعَمْتَ أَنَّكَ مِنْ دُونِ اللَّهِ تَسْتَطِیعُ فَقَدِ ادَّعَیتَ الرُّبُوبِیةَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَقَالَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لَا بَلْ بِاللَّهِ أَسْتَطِیعُ فَقَالَ علیه السلامأَمَا إِنَّكَ لَوْ قُلْتَ غَیرَ هَذَا لَضَرَبْتُ عُنُقَك» (نک: شیخ صدوق، التوحید، ص۳۵۲، ح ۲۳).


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
320

یكون الفعل الا ان یشاء اللّه‏».۱ بر این پایه، به اعتقاد مؤمن الطاق، گرچه امکان دارد انسان مستطیع باشد، اما تحقق خارجی فعل منوط به مشیت الاهی است؛ ‌که اگر خواست پروردگار محقق نباشد، رخداد فعل محال است، حتی اگر استطاعت هم وجود داشته باشد.

در واقع، نظر مؤمن الطاق دیدگاهی است بین نظر هشام و زراره. مؤمن الطاق در این‌که انسان پیش از فعل مستطیع است و تا استطاعت نباشد قدرت نیست و تا قدرت نباشد تکلیفی وجود نخواهد داشت، با زراره هم‌نواست؛ اما در این پاره از گفتار زراره که می‌گفت‌‌: با وجود استطاعت، دیگر انسان است که علت منحصر به فرد فعل شناخته می‌شود، همراهی نمی‌کند. از آن سو، مؤمن الطاق در مقابل هشام بحث مشیت خداوند و استطاعت را از یک‌دیگر جدا می‌کند و مشیت خداوند را داخل در مفهوم استطاعت نمی‌داند. او اعتقاد دارد برای انجام فعل تا آن مقدار که به مشیت انسان باز می‌گردد، انسان کاملاً مستطیع است و از همین رو، فعل به او منتسب خواهد بود؛ اما این تمام مطلب نیست، بلکه برای تحقق خارجی این فعل اضافه‌ای به نام مشیت خداوند لازم است؛ چرا که مشیت و اراده انسان به‌تنهایی شرط کافی تحقق فعل نخواهد بود. چه بسا انسان مشیت کند، اما خداوند مشیت ننماید؛ در این صورت فعل تحقق خارجی نمی‌یابد. درواقع، نقطه نزدیکی نظریه هشام و مؤمن الطاق همین مسئله است که هر دو ایده ابراز می‌کنند باید سبب واردی از جانب خداوند حین الفعل باشد؛ با وجود این، تفاوتی بنیادین نیز با یک‌دیگر دارند؛ هشام معتقد بود تا پیش از سبب وارده از سوی خداوند مفهوم استطاعت محقق نشده و استطاعتی در کار نیست و سبب وارده از جانب خداوند حکمِ جزء علت تامه را دارد؛ اما مؤمن الطاق همچون زراره معتقد بود که پیش از مشیت خداوند، انسان مستطیع است اما تحقق فعل، جدا از مشیت انسان، بر مشیت خداوند نیز متوقف است. درواقع، مؤمن الطاق معتقد بود فعل خارجی به دو عامل بستگی دارد‌‌: نخست مشیت انسان که پیش از فعل و تأمین‌کننده معنای استطاعت است‌، یعنی با وجود آن انسان مستطیع است و دوم مشیت خداوند متعال که ارتباطی با استطاعت انسان ندارد، اما برای تحقق خارجی فعل ضروری است.

باری، می‌توان از شواهدی که در کتب روایی ناظر به تحقق استطاعت پیش از فعل‌اند، در تأیید و پذیرش دیدگاه مؤمن الطاق در تقدم استطاعت بهره گرفت، اما روایاتی نیز وجود دارند که در آنها تمام نظریه استطاعت مؤمن الطاق منعکس شده است. برای نمونه، حمزة بن حمران به امام صادق علیه السلام عرضه داشت که به راستى معتقدم خداوند تبارک و تعالى به بندگان تكلیف

1.. همان، ص۴۳.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 37421
صفحه از 572
پرینت  ارسال به