253
جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه

به همین ترتیب در روایات امامیه از عقل به‌عنوان چیزی که مورد امر و نهی یا ثواب و عقاب قرار می‌گیرد۱ یا چیزی که خداوند با آن عبادت می‌شود یا بهشت به وسیله آن به دست می‌آید،۲ سخن به میان آمده است. همچنین توضیحات تفصیلی عمیقی درباره عقل در روایت مفصلی که از هشام بن حکم نقل شده است، وجود دارد.۳ اراده آدمی نیز از این‌ جهت که با اراده الاهی مقایسه شده است،۴ بهتر است به‌عنوان وجه ممتاز انسان از دیگر موجودات مد نظر قرار گیرد. ساحت سوم نیز عنصر اصلی انسان است که همان روح است. این روح انسانی، هم واجد ما به الامتیاز انسان، یعنی عقل و قدرت اراده است و هم واجد ما به الاشتراک با دیگر موجودات. این بخش از نظریه هشام بن حکم این امکان را برای ما فراهم می‌کند که بگوییم انسان می‌تواند با حقیقت اصلی‌اش، همراه یا بدون همراهی چیز دیگری - مثل بدن - به فعالیت مُدرکانه بپردازد. بنابراین، به نظر می‌رسد هیچ گاه پاسخ‌‌ها درباره سؤال از ماهیت انسان در سنت فلسفی و همچنین سنت متکلمان معتزلی و متکلمان متأخر امامیه تمییز داده نشده‌اند، اما امامیه نخستین و در رأس آنها هشام بن حکم به این موضوع به خوبی توجه داشتند که باید به پاسخی پرداخت که همه شئون حقیقت انسان را در همه ساحت‌‌ها در بر بگیرد.

به هر حال پاسخ هشام در پاسخ به پرسش درباره «عنصر اصلی انسان» همان چیزی است که در آغاز ما را در این‌باره که هشام هم رأی با فیلسوفان است، به اشتباه می‌اندازد. او پس از معرفی بدن به‌عنوان جزء موات، با تأکید بسیار، روح را فاعل درک‌کننده و حساس و پس از آن به‌عنوان نوری از انوار معرفی می‌کند؛ «فالبدن موات والروح هی الفاعله الدراکه الحساسه وهی نور من الانوار».۵ اگر بدن مرده به حساب آید پس به آسانی می‌تواند معادل همان چیزی باشد که تفکر

1.. کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۱۰، ح ۱.

2.. همان، ص۱۱، ح ۳.

3.. همان، ص۱۳، ح ۱۲.

4.. همان، ص۱۰۹، ح ۳.

5.. ‌اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۶۱.


جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
252

پاسخ ما را در این‌باره که هشام با متکلمانی همچون بشر و هشام بن عمرو که در ظاهر به حقیقتی ترکیبی برای انسان معتقد بودند،۱ دچار اشتباه می‌کند‌‌؛ اما عبدالجبار به تفاوت دیدگاه هشام بن حکم با هشام بن عمرو و بُشر بدین گونه توجه نشان می‌دهد که‌‌ «لکنه (یعنی هشام بن حکم) یزعم ان الجسد موات».۲ در واقع، عبدالجبار هوشیارانه به این بخش از نظریه هشام که به ما اجازه می‌دهد در عین ترکیب حقیقی روح و بدن، بخشی از حقیقت انسان را که فعال و درّاک است، اصلی و بخشی را فرعی (موات) به‌حساب آوریم، توجه داشته است.

در آیات قرآن نیز وقتی سخن از انسان به میان می‌آید تمام ویژگی‌ها انسان جزء حقیقت انسان شمرده می‌شود. از همین‌رو، در بیان جنبه‌‌های جسمانی انسان سخن از خلقت انسان از سلاله‌‌ای از طین (گِل خالص) و قراردادن انسان به‌صورت نطفه در رحم و تبدیل فرآیندی آن به علقه، مضغه، استخوان و گوشت به میان آمده است که خلق آخَر (دمیدن روح) در مرحله نهایی قرار دارد۳ و در آیات دیگر سخن از جزئی از حقیقت انسان به میان می‌آید که اصلی است و با مرگ از بین نمی‌رود.۴

بر اساس نظریه هشام بن حکم، ساحت دوم از حقیقت انسان که همان ما به الامتیاز انسان است، برخلاف چیزی که تجرّد انگاران خود را بدان ملزم می‌کنند، عقل و آزادی اراده است. تجرّد انگاران برای متمایز کردن انسان از دیگر موجودات خود را ملزم می‌کنند که به تجرّد روح آدمی معتقد شوند، درحالی‌که ما به الامتیاز انسان از دیگر موجودات - بنابر آموزه‌های قرآن کریم و روایات - عقل و آزادی اراده یا قدرت اراده است و بر این اساس است که انسان برخلاف دیگر موجودات مکلف به تکالیفی می‌شود. علامه طباطبایی توجه ما را به انواع ادراکاتی که از طریق انسان حاصل می‌شود و در قرآن بدان اشاره شده است، جلب می‌کند‌؛ این ادراکات که شامل ظن، حسبان، شعور، ذکر، عرفان، فهم، فقه، درایت، یقین، فکر، رأی، زعم، حفظ، حکمت، خبره، شهاده، عقل، قول، فتوی و بصیرت می‌شود۵ همه و همه ما به الامتیاز انسان‌اند.۶

1.. ‌قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۱۱، ص۳۱۰، ۳۳۵.

2.. همان، ج۱۱، ص۳۱۰.

3.. سورۀ مومنون، آیه ۱۲و۱۴.

4.. برای مثال، سورۀ سجده، آیۀ ۱۱.

5.. طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۲۴۷.

6.. مجموعه‌ای از آیات مربوط به عقل و مشتقات آن در قرآن کریم قابل مطالعه و بررسی است. برای مثال، نک: سورۀ بقره، آیه ۱۷۰؛ سورۀ عنکبوت، آیۀ ۴۳؛ سور، بقره، آیه ۷۳، ۷۵، ۱۶۴، ۱۷۰، ۲۴۲؛ سوره رعد، آیه ۴؛ سوره نحل، آیه ۱۲؛ سوره عنکبوت، آیه ۳۵؛ سوره روم، آیه و ۲۸؛ سورۀ جاثیه، آیه ۲۵؛ سورۀ حدید، آیه ۱۷؛ سورۀ آل عمران، آیه ۱۱۷؛ سورۀ نور، آیه ۶۱؛ سورۀ مومنون، آیه ۸۰؛ سورۀ یس، آیه ۶۸؛ سورۀ یوسف، آیه ۲؛ سورۀ انعام، آیه ۱۵۱؛ سورۀ ملک، آیۀ ۱۰؛ سورۀ فرقان، آیه ۴۴؛ سورۀ حج، آیه ۴۶. مبینی در مقاله «عقل در قرآن» به تحلیل این آیات پرداخته است (مبینی، «عقل در قرآن»، ص۹۰).

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38216
صفحه از 572
پرینت  ارسال به