77
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

آلودگی، منشأ انحراف را باید از این فضا دور کرد. باید توجه داشت که اخراج به دلیل انحراف در عقیده، مرحله‏ای بالاتر از حذف یا استثنای پاره‏ای از میراث حدیثی راوی و به این معناست که میراث وی اساساً انحرافی و اعتمادناپذیر است. به بیان دیگر، اخراج راوی به معنای حذف کامل میراث و شخصیت روایت‌گری یک راوی است. بنابر ‏این فرض، کسانی که چنین دیدگاهی درباره این افراد و میراث حدیثی ایشان دارند، باید از هرگونه نقل و گسترش این میراث جلوگیری کنند. برای شناخت فضای موجود در قمِ آن زمان، مواجهه مشایخ قم با این افراد و میراث حدیثی‏شان را مرور می‏کنیم.

در بین اخراج‏شد‏گان، احمد بن محمد بن خالد برقی، به غلو متهم نیست. وی از مشایخ بزرگ قم و از شخصیت‏های محوری در انتقال میراث کوفه است. با وجود طعن پاره‏ای از قمی‏ها به او۱ و حتی اخراج وی به دستور احمد اشعری، برخی از مشایخ بزرگ قم چون سعد بن عبداللّٰه اشعری، علی بن الحسین سعدآبادی و ابن بطّه، همه کتاب‏ها و روایات او را نقل کرده‏اند.۲ میراث حدیثی برقی در آثار تولید شده در قم مانند بصائر الدرجات، کافی و میراث ابن ولید و صدوق نیز به شکل گسترده‏ای وارد شد که نشان‏دهنده اعتماد نسبی مشایخ قم بر میراث احمد برقی است و این اعتماد با اخراج سازگار به نظر نمی‏رسد.

شخصیت دیگری که در مورد او اختلاف جدی پدید آمد، سهل بن زیاد آدمی است. احمد بن محمد بن عیسی، نه تنها سهل بن زیاد را از قم اخراج کرد، بلکه از وی اظهار برائت و مردم را از سماع و روایت از او نهی کرد.۳ در نقل نجاشی آمده است: احمد بن محمد بن عیسی بر غلو و کذب او شهادت داد.۴ این اقدامات به معنای حذف کامل شخصیت و میراث یک راوی است. اما دیگر مشایخ قم در برابر سهل بن زیاد و میراث حدیثی او چه موضعی داشته‏اند؟

نجاشی در ترجمه سهل بن زیاد، از کتاب النوادر او یاد و پس از اینکه طریق خود به این کتاب را ذکر می‏کند، یادآور می‏شود که این کتاب را جماعتی از سهل روایت کرده‏اند.۵ شیخ طوسی نیز طرق خود به کتاب سهل را چنین یاد می‏کند: ابن ابی‏‏جید از ابن ولید از محمد بن یحیی عطار از

1.. ابن غضائری، رجال، ص۳۹.

2.. طوسی، فهرست، ص۶۴.

3.. همان، ص۶۷.

4.. نجاشی، رجال، ص۱۸۵.

5.. این عبارت می‏تواند نشان‏دهندۀ شهرت کتاب باشد (نجاشی، رجال، ص۱۸۵).


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
76

مفلح ترکی به قم وارد شد۱. این اقدامات که به بهانه جمع‏آوری خراج بود، می‏توانست برای قم خطرناک باشد و جامعه شیعی قم را نابود کند. از این رو، احمد اشعری که شیخ‏ القمیین بود و به‏نوعی ریاست قم را بر عهده داشت و در مناسبات سیاسی به‏عنوان شخصیت بارز قم با سلطان ملاقات می‏کرد، حضور این جریان فکری ـ اجتماعی را در قم به زیان جامعه شیعی دانست و ایشان را از قم راند.

در حقیقت این افراد، تنها به دلیل باورها یا میراث حدیثی‏شان از قم اخراج نشدند، بلکه احتمالاً فعالیت‏ها و حرکت‏های اجتماعی این گروه، زمینه اخراج ایشان را فراهم کرد. فعالیت‏های اجتماعی این گروه نه تنها یکدستی جامعه قم را تهدید می‏کرد، بلکه با بهانه دادن به دست دشمن در آن اوضاع سیاسی، ممکن بود مایه نابودی جامعه شیعی قم شود و اخراج، راه حلی برای خروج از این بحران سیاسی بود.

این تحلیل اگرچه غلوستیزی و حساسیت مشایخ قم در برابر افکار انحرافی را انکار نمی‏کند، اخراج و طرد کلی یک راوی را شیوه هیچ‏یک از مشایخ قم نمی‏شناسد. به نظر می‏رسد این تحلیل، شواهد صدق بیشتری داشته باشد؛ در عین حال ادعای این نوشتار، انکار قطعی تحلیل مشهور از این واقعه تاریخی نیست، بلکه این است که این واقعیت را به‏گونه‏ای دیگر نیز می‏توان بررسی کرد.

فراگیر نبودن راهکار اخراج

اما بر فرضِ اینکه بپذیریم انگیزه احمد اشعری برای اخراج راویان، تنها غلو و انحراف در عقیده ایشان بوده است و اخراج‏شد‏گان، تنها به اتهام غلو و روایت مضامین انحرافی و باطل از شهر قم رانده شدند، ادعای دوم این نوشتار این است که احمد اشعری در این دیدگاه، تنها بوده و سایر مشایخ قم در زمان وی و پس از آن، با او هم‏رأی نبوده‏اند و نمی‏توان دیدگاه وی و شدت عمل او را به مدرسه حدیثی قم نسبت داد.

فرضِ اخراج راوی به دلیل غلو و انحراف در عقیده، حاکی از آن است که فرد اخراج‏شده و میراث حدیثی وی آن قدر فاسد و انحرافی است که حضور وی در جامعه سبب انحراف و آلوده شدن میراث موجود در مدرسه حدیثی خواهد بود و برای پیشگیری از گسترش این انحراف و

1.. قمی، تاریخ قم، ص۴۰۷ و ۴۰۸.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی قم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18923
صفحه از 356
پرینت  ارسال به