۱. ضعف و فساد عقیده یک راوی، مستلزم معیوب بودن همه میراث وی نیست و محدثان به بخشی از میراث چنین افرادی که شواهد صدق داشت وثوق به صدور مییافتند و آن را روایت میکردند؛ چنانکه در ادامه این نوشتار به روایت مشایخ قم از همین افراد اخراجشده اشاره خواهد شد. نقل از مشایخ متهم به غلو و انحراف، در سیره خود احمد اشعری نیز بوده است که برای مثال، میتوان از روایات او از محمد بن سنان زاهری یاد کرد.۱
۲. برای پیشگیری از انتشار روایات آمیخته با غلو و افکار انحرافی، اخراج راوی لازم نیست، بلکه تذکر به فساد میراث حدیثی او، و نهی از روایت از او کافی است. گذشته از آنکه اخراج، شیوه معمول و علمی نبوده است.
۳. مفهوم غلو در این دوران و از نظر مشایخ قم برای ما روشن نیست و نمیتواند ملاکی برای ارزیابی قرار گیرد. برای مثال، سهل بن زیاد، به غلو متهم بود و احمد اشعری نیز به غلو او شهادت داد، ولی مراجعه به میراث باقیمانده از او حدّ غلو را از نگاه قمیها برای ما روشن نمیکند؛ چون تفاوت چندانی بین میراث باقیمانده از او و میراث احمد اشعری وجود ندارد.۲
۴. در بین اخراجشدگان کسانی مثل احمد بن محمد بن خالد برقی هستند که به غلو متهم نبودهاند. اگر ملاک اخراج، انحراف در عقیده و غلو باشد، درباره احمد برقی چه باید گفت؟ برقی هیچگاه متهم به غلو نبوده و یگانه ضعف او نقل از مجاهیل و ضعفاست. اگر عامل اخراج وی نقل از راویان ضعیف و مجهول باشد، پشیمانی احمد اشعری و عذرخواهی برای اتهامی که به او زده است، معنا نخواهد داشت. بر اساس گزارش ابن غضائری احمد اشعری پس از مدتی پشیمان شد و برقی را به قم بازگرداند و از او به سبب اتهامی که به وی زده بود عذرخواهی کرد.۳ نقل از ضعفا اتهام نبود و به عذرخواهی نیازی نداشت؛ پس اتهام دیگری در کار بوده است.
۵. در همان زمان افرادی در قم به غلو متهم بودند ولی از قم اخراج نشدند. نگاهی به منابع رجال و فهرست نشان میدهد در آن زمان افراد متعددی در قم به غلو متهم بودند، ولی سخنی از اخراج این افراد وجود ندارد. از جمله آنان محمد بن أورمه قمی است که به غلو متهم بود و حتی برخی از قمیها قصد ترور او را داشتند،۴ با این حال از قم اخراج نشد. احمد بن حسین بن