43
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

دو. علت انتخاب شهر قم برای مهاجرت از سوی اشعریان

در تحلیل این بحث توجه به سه مطلب ضروری است: مطلب اول، روایتی است که به همراهی مالک بن عامر با ابوموسی اشعری در فتح بصره، اهواز و اصفهان اشاره دارد. مالک پس از فتح ساوه و دفع شرّ کردهای طبرستان از این ناحیه، با گروه دیلم که طرخرود۱ را غارت کرده و مردم را به بردگی گرفته بودند، روبه‏رو شد و ضمن نابودی این گروه، اسیران را آزاد کرد و اموالشان را به آنان باز ‏گرداند. در پی این ماجرا، آن مردم به مالک پناه بردند و همراه و ملازم او شدند تا آن زمان که او به کوفه بازگشت. مالک نیز بعد از برگشتن به کوفه این داستان را برای فرزندان خود تعریف کرد و همین، علت پناه بردن اشعریان به آزادکردگان جد خود در طرخرود در نزدیکی قم است.۲

مطلب دوم، اعتراض عبداللّٰه به برادرش احوص در انتخاب قم برای سکونت است. عبداللّٰه که برای فروش اموال اشعریان در کوفه مانده و کمی دیرتر به گروه مهاجر ملحق شده بود، با مشاهده سکونت اشعریان در قم به برادرش احوص اعتراض می‏کند که چرا به اصفهان یا قزوین که یکی از مرزهای بین سرزمین مسلمانان و کفار می‏باشد، نرفته است. احوص ضمن پاسخ به عبداللّٰه، در برابر اصرار او برای مهاجرت از قم امتناع ورزید تا اینکه عبداللّٰه بر ماندن در این مکان راضی شد و احوص برای او در محل آتشکده‏ای قدیمی، مسجدی بنا کرد.۳

مطلب سوم، درگیری اشعریان مهاجر با گروه دیلم و حفظ مردم قم از گزند آنان است. این گروه که همه ساله به این ناحیه حمله می‏کردند، بدون اطلاع از حضور اشعریان در این منطقه با انگیزه قتل و غارت به این ناحیه هجوم آوردند، اما با اشعریان مواجه شدند و ضمن شکست از این ناحیه گریختند. اهالی قم که از این موضوع بسیار خوشحال شدند، از اشعریان خواستند که در این منطقه سکنی گزینند و میانشان عهدنامه‏ای منعقد شد.۴

چند نکته:

۱. با توجه به مطلب اول، شناخت اشعریان از ایران و مناطق مساعد آن برای مهاجرت و زندگی مسلّم است.

1.. شهری در پنج فرسنگی جنوب غربی قم، بین قم، آوه و ساوه.

2.. قمی، تاریخ قم، ص۷۳۰ ـ ۷۳۱.

3.. همان، ص۷۰۹ ـ ۷۱۱.

4.. همان، ص۷۰۶ ـ ۷۰۸، ۷۳۲، ۷۳۵ـ۷۳۶ و۷۴۰.


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
42

اگر این علل را در کنار روایات نقل شده درباره سال ورود اشعریان به قم بگذاریم، می‏توانیم دو علت اول را از دایره بحث خارج کنیم. مؤلّف تاریخ قم سه روایت در این باره نقل می‏کند که در هر سه با وجود اختلاف در ماه و روز ورود اشعریان به قم، سال ورود آنان به این شهر، سال ۹۴ هجری دانسته شده است.۱ با دانستن این مطلب که قیام زید در سال ۱۲۱ هجری رخ داده و ولایت یوسف بن عمر ثقفی بر عراق پس از عزل خالد قسری در سال ۱۲۰ هجری بوده است، می‏توان دو روایت اول را ناصحیح دانست.

در باره علل بیان شده برای مهاجرت اشعریان به قم می‏توان گفت: از مجموع دو علت پذیرفته شده در بالا و آنچه درباره سائب بن مالک گفته شد، می‏توان وجه مشترک همه اخبار مربوط به مهاجرت اشعریان از کوفه را در دو مطلب خلاصه کرد:

۱. گرایش آشکار اشعریان به مذهب تشیع؛

۲. همکاری‏‏ آنان با مبارزان و مخالفان بنی‏امیه.

اینکه اشعریان در کوفه به طرفداری و پیروی از علویان مشهور بوده‏اند و در جریان حوادث گذشته از جمله قیام مختار و اشعث، به مخالفت و ضدیت امویان شناخته می‏شدند، بر همگان روشن است؛ بنابراین محال بود مروان و پسرش عبدالملک، آنان را دوست و هم‏پیمان بشناسند. لذا هر دو طرف در انتظار فرصتی مناسب در کمین یکدیگر نشسته بودند. به همین علت، حجاج، محمد بن سائب را از کوفه دور کرد و به‏عنوان مرزداری، بدون اینکه نیرویی در اختیارش بگذارد و تنها به نام اینکه به جای هزار مرد کفایت است، به آذربایجان فرستاد؛ زیرا حضور محمد در کوفه ممکن بود مانع به نتیجه رسیدن نقشه‏هایش شود. محمد هم در مدت اقامتش در آذربایجان این نکته را دریافت و به همین علت، محل مأموریتش را ترک کرد و بدون اجازه گرفتن از حجاج یا مطلع ساختن او به کوفه بازگشت و خود را پنهان کرد. حجاج هم که فرصت را مغتنم یافت، محمد را با حیله دستگیر کرد و کشت و بعد از آن به آزار و شکنجه اشعریان پرداخت. اشعریان نیز سرانجام به اختیار یا به اجبار آخرین راه خلاص و رهایی را انتخاب کردند و پای در رکاب مهاجرت گذاشتند.۲

1.. همان، ص۶۸۷ ـ ۶۹۵.

2.. مقدس‏زاده، رجال قم و بحثی در تاریخ آن، ص۳۱ـ۳۵.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی قم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18904
صفحه از 356
پرینت  ارسال به