اگر این علل را در کنار روایات نقل شده درباره سال ورود اشعریان به قم بگذاریم، میتوانیم دو علت اول را از دایره بحث خارج کنیم. مؤلّف تاریخ قم سه روایت در این باره نقل میکند که در هر سه با وجود اختلاف در ماه و روز ورود اشعریان به قم، سال ورود آنان به این شهر، سال ۹۴ هجری دانسته شده است.۱ با دانستن این مطلب که قیام زید در سال ۱۲۱ هجری رخ داده و ولایت یوسف بن عمر ثقفی بر عراق پس از عزل خالد قسری در سال ۱۲۰ هجری بوده است، میتوان دو روایت اول را ناصحیح دانست.
در باره علل بیان شده برای مهاجرت اشعریان به قم میتوان گفت: از مجموع دو علت پذیرفته شده در بالا و آنچه درباره سائب بن مالک گفته شد، میتوان وجه مشترک همه اخبار مربوط به مهاجرت اشعریان از کوفه را در دو مطلب خلاصه کرد:
۱. گرایش آشکار اشعریان به مذهب تشیع؛
۲. همکاری آنان با مبارزان و مخالفان بنیامیه.
اینکه اشعریان در کوفه به طرفداری و پیروی از علویان مشهور بودهاند و در جریان حوادث گذشته از جمله قیام مختار و اشعث، به مخالفت و ضدیت امویان شناخته میشدند، بر همگان روشن است؛ بنابراین محال بود مروان و پسرش عبدالملک، آنان را دوست و همپیمان بشناسند. لذا هر دو طرف در انتظار فرصتی مناسب در کمین یکدیگر نشسته بودند. به همین علت، حجاج، محمد بن سائب را از کوفه دور کرد و بهعنوان مرزداری، بدون اینکه نیرویی در اختیارش بگذارد و تنها به نام اینکه به جای هزار مرد کفایت است، به آذربایجان فرستاد؛ زیرا حضور محمد در کوفه ممکن بود مانع به نتیجه رسیدن نقشههایش شود. محمد هم در مدت اقامتش در آذربایجان این نکته را دریافت و به همین علت، محل مأموریتش را ترک کرد و بدون اجازه گرفتن از حجاج یا مطلع ساختن او به کوفه بازگشت و خود را پنهان کرد. حجاج هم که فرصت را مغتنم یافت، محمد را با حیله دستگیر کرد و کشت و بعد از آن به آزار و شکنجه اشعریان پرداخت. اشعریان نیز سرانجام به اختیار یا به اجبار آخرین راه خلاص و رهایی را انتخاب کردند و پای در رکاب مهاجرت گذاشتند.۲