303
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

میراث علمی سعد بن عبداللّٰه

از مهم‏ترین معیارهای سنجش افکار، گرایش فکری و شناخت ابعاد دانش و آگاهی افراد، سیر در نگاشته‏های به جای مانده یا گزارش شده از ایشان است. همچنان‏که اشاره رفت، سعد بن عبداللّٰه به فراوانیِ نگارش توصیف شده است. کتب تألیفی سعد بن عبداللّٰه را می‏توان در این موضوعات دسته‏بندی کرد:

نگاشته‏های فقهی: کتاب الوضوء، کتاب الصلاه، کتاب الزکاه، کتاب الصیام، کتاب الحج، کتاب جوامع الحج، کتاب المتعه، کتاب احتجاج الشیعة على زید بن ثابت فی الفرائض.

کتاب‏های کلامی ـ عقیدتی: کتاب الضیاء فی الرد على المحمدیة و الجعفریه، کتاب الرد على الغلاة، کتاب الرد على علی بن إبراهیم بن هاشم فی معنى هشام و یونس، کتاب الرد على المجبره، کتاب الإمامه،کتاب فضل النبیصلی الله علیه و آله، کتاب الاستطاعه، کتاب مناقب الشیعه.

تألیفات تاریخی: کتاب فرق الشیعه، کتاب فضل العرب، کتاب فضل قم و الکوفه.

کتاب‏های رجالی: کتاب مناقب رواة الحدیث،کتاب مثالب رواة الحدیث، کتاب فضل ابی‏طالب و عبدالمطلب و ابی‏النبیصلی الله علیه و آله، کتاب مثالب هشام و یونس.

کتب علوم قرآنی: کتاب ناسخ القرآن و منسوخه و محکمه و متشابهه.

کتب اخلاقی ـ عبادی: کتاب قیام اللیل، کتاب الدعاء، کتاب المزار، کتاب فضل الدعاء و الذکر.۱

این دسته‏بندی نشان می‏دهد وی در موضوعات و رشته‏های مختلف علوم اسلامی دست به تألیف زده و از همین رو، شخصیتی ذو وجوه و دارای ابعاد مختلف علمی از خود به نمایش نهاده است؛ به‏ویژه آنکه دانش و آگاهی حدیثی او علاوه بر مکتب تشیع، مذهب اهل سنت به‏عنوان بزرگ‏ترین مذهب معارض درون‏دینی را نیز شامل می‏شده است. جمله «فی ما رواه مما یوافق الشیعه»، درمورد تألیفات او دقیقاً نشان می‏دهد او تألیفاتی در تبیین دیدگاه و اقوال اهل سنت نیز ارائه داده است. از نشانه‏های توان علمی سعد بن عبداللّٰه علاوه بر تصریح رجال‏شناسان بزرگ بر

1.. ر.ک: طوسی، فهرست، ص۲۱۶؛ نجاشی، رجال، ص ۱۷۶ و ۱۷۷.


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
302

۲. برخی دیگر مانند ابن ولید، فقط کتاب‏های حدیثی یونس در موضوع فقه را پذیرفته‏اند. از دیدگاه وی کتاب‏های روایی یونس در این حوزه نیز در صورتی می‏تواند مبنای صدور حکم باشد که تنها از طریق محمد بن عیسی بن عبید نقل نشده باشد.۱ البته از وی سخنی درباره هشام بن حکم وجود ندارد.

۳. برخی دیگر مانند ابراهیم بن هاشم و پس از او پسرش علی که ادامه دهنده خط فکری اوست، موضع مثبتی در برابر این گرایش نشان دادند و حتی همان‏طور که گفته شد، وی در دفاع از این دو شخصیت کتابی با عنوان فی معنی هشام و یونس نوشت. وی هم طریق محمد بن عیسی بن عبید و هم طریق ابراهیم بن هاشم را می‏پذیرد. همچنین در بحث رؤیت روایتی نقل می‏کند که دیدگاه هشام بن حکم را تأیید و رأی هشام بن سالم را انکار می‏کند.۲

آنچه درباره نگاه سعد بیان شد، با توجه به میراث سعد۳ و همچنین استادان و شاگردان سعد بن عبداللّٰه قابل پیگیری است. برای نمونه، ابن ولید از شاگردان سعد بن عبداللّٰه به نقل حدیث از محمد بن عیسی بن عبید و همچنین علی بن ابراهیم ـ که نماینده فکری هشام در قم است ـ توجه چندانی ندارد.۴ همچنین ابن قولویه پدر نیز که از خواص و نزدیکان فکری سعد بن عبداللّٰه به شمار می‏رود، به نقل حدیث از علی بن ابراهیم بن هاشم که در گرایش انتقال حدیث از خط فکری هشام است، توجهی ندارد. از دیگر شواهد این ادعا اینکه سعد بن عبداللّٰه از صالح بن سندی که از شاگردان یونس بن عبدالرحمن و استاد علی بن ابراهیم و در خط هشام بن حکم است، روایت نقل نمی‏کند. در طرف مقابل علی بن ابراهیم از یعقوب بن یزید انباری که کتابی در رد یونس بن عبدالرحمن نگاشته است، روایت محدودی دارد؛ اما سعد بن عبداللّٰه به نقل روایت از وی پرداخته است. از استادان مهم یعقوب، ابن ابی‏عمیر است که شاگرد خاص هشام بن سالم و در گرایشِ مخالف هشام بن حکم می‏باشد. نتیجه این توصیف آن است که نقل حدیث ایشان از طریق راویان همفکر هشام بن حکم محدود یا ممنوع بوده است.۵

1.. طوسی، فهرست، ص۱۸۳.

2.. قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۲۰.

3.. چرا که وی رساله‏هایی در رد نگاه هشام و شاگرد وی نگاشته است.

4.. ر.ک: شاکر و حسینی، «ابن ولید و مستثنیات وی»، دوفصلنامۀ حدیث پژوهی، شمارۀ ۹، ص۵۷ -۸۴.

5.. البته این اختلاف در حوزۀ مسائل فقهی دارای جایگاه اساسی نبوده است. از شواهد این ادعا سخن ابن ولید دربارۀ میراث یونس بن عبدالرحمن است که تعبیر «لایفتی به» (ر.ک: طوسی، فهرست، ص۵۱۲) نشان می‏‏دهد مقصود ابن ولید از کتب یونس کتب فقهی اوست و وی به صحت کتب فقهی یونس از سه طریق که یکی از آنها سعد بن (( عبداللّٰه است، حکم می‏‏کند. البته اعتماد گرایش سعد و ابن ولید نسبت به احادیث خط هشام و یونس در موضوع فقه نباید موجب خلط این دو حیثیت و جایگاه باشد؛ چراکه نقل کردن روایات یونس توسط ابن ولید از طریق سعد نمی‏تواند دلیلی بر موافقت تام سعد و ابن ولید با گرایش هشام باشد، زیرا یادکرد نگارش کتابی در مثالب و ایراد به هشام و یونس توسط سعد، گواه وجود تعارض اندیشه‏ها در حوزه‏ای از آموزه‏هاست، که باید آن را حوزۀ اصول دین و بیشتر دربارۀ امامت، تحلیل کرد. برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسینی و شاکر، «نقش باورهای کلامی در داوری‏های رجالی»، فصلنامۀ معرفت کلامی، شمارۀ ۱۱، ص۷-۲۸.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی قم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20116
صفحه از 356
پرینت  ارسال به