از عربهای اشعری با گرایشهای شیعی، پایگاهی برای تشیع در ایران شد. مؤلّف تاریخ قم، اشعریان را جزء اولین افرادی میداند که تشیع را به صورت رسمی و علنی در ایران اظهار نمودند.۱ این گونه قم به صورت یک مرکز قوی و محض شیعی، آن هم از نوع تشیع اعتقادی، نمود یافت.
سعد بن عبداللّٰه بن ابیخلف که به اشعری و قمی و کنیه ابوالقاسم معرفی شده است، از نسلهای بعدی اشعریان و از بزرگان و سرشناسان شیعه در عصر خود به شمار میآید. ارباب رجال و تراجم سال ولادت وی را یاد نکردهاند، اما وفات وی مردد میان سال ۲۹۹ یا ۳۰۱ قمری است. نجاشی قول دوم را صحیحتر دانسته و از دیدگاه اول با عبارت «و قیل» یاد کرده است.۲ درباره مکان ولادت و وفات سعد نیز تصریحی وجود ندارد. از ویژگیهای اخلاقی او بزرگمنشی ذکر شده است. تبحر علمی ویژه او در فقه بوده است. وی از فقهای برتر جمعیت شیعه شمرده شده است،۳ بهگونهای که شیخ صدوق کتاب الرحمة سعد را که از کتب فقهی است، کتاب مرجع و مشهور میخواند و در من لایحضره الفقیه آورده است: «کتاب الرحمة لسعد بن عبداللّٰه من الکتب المشهوره التی علیها المعوّل و إلیها المرجع».۴
جایگاه سعد بن عبداللّٰه
ابن داوود در کتاب رجال خویش که از دو بخش عمده تشکیل شده و راویان مورد اعتماد و راویان ضعیف را از هم جدا کرده، نام سعد بن عبداللّٰه را در هر دو بخش آورده است. علت این امر آن است که بنا بر کلام صاحب اعیان الشیعه و دیگر بزرگان کسی در وثاقت و جلالت سعد بن عبداللّٰه شکی ندارد. در توضیح این سخن باید افزود: شهید ثانی و سید محسن امین بر این باورند که دلیل آورده شدن سعد در قسم دوم توسط ابن داوود، تضعیفی است که از برخی اصحاب در ملاقات وی با امام حسن عسکریعلیه السلام صورت گرفته است.۵ این دو بر این باورند که این حکایت