29
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

که نظریه معنای هشام یکی از مهم‏ترین نظریه‏های هشام برای حل مسائل الاهیاتی بود۱ که در کوفه مورد انتقاد هم قرار گرفت و گویا علی بن ابراهیم به دفاع از این نظریه پرداخت. البته این کتاب را سعد بن عبداللّٰه نقد کرد۲. این کتاب علی بن ابرهیم و نقد آن از سوی سعد اشعری گذشته از گرایش کلامی علی بن ابراهیم به خط فکری هشام، نشان‏دهنده مطرح بودن این‏گونه مسائل کلامی در میان مشایخ قم است. از دیگر آثار کلامی علی بن ابراهیم، کتاب التوحید والشرک، کتاب الانبیاء و کتاب فضائل امیر‏المؤمنینعلیه السلام را می‏توان یاد کرد. البته، تفسیر وی نیز آکنده از روایات اعتقادی، به‏ویژه درباب مسائل مربوط به امامت است. در مجموع، توجه علی بن ابراهیم به میراث فکری هشام بن حکم و یونس بن عبد‏الرحمان و نقل مناظرات و میراث ایشان، وی را در خط کلامی متمایزی از خط احمد اشعری قرار می‏دهد. نقل نکردن ابن ولید از او که پیش‏تر بدان اشاره شد و تقابل سعد بن عبداللّٰه با وی این تمایز فکری را تأیید می‏کند.

پس از علی بن ابراهیم، ابو‏جعفر محمد بن یعقوب کلینی را می‏توان میراث‏دار این خط فکری دانست.۳ پیش‏تر درباره کلینی و رویکرد کلامی وی مباحثی ارائه شد. گرچه کلینی همچون دیگر مشایخ قم به جریان محدثْ‏متکلمان تعلق دارد، گرایش فکری او به خط احمد بن محمد بن عیسی که اصلی‏ترین خط فکری قم بود، اندک است. بررسی اسناد کافی نشان می‏دهد که کلینی، برخلاف ابن ولید و ابن بابویه، از علی بن ابراهیم وخط فکری ابراهیم بن هاشم بیشترین تأثیر را پذیرفته است و در مقابل، بهره‏اش از میراث سعد بن عبداللّٰه اشعری بسیار اندک و ناچیز بوده است. اسناد کافی حاکی از آن است که نزدیک به یک‏سوم روایات آن از طریق علی بن ابراهیم روایت شده است. گرچه کلینی در این اثر فاخر خود از دیگر خطوط فکری در قم و ری نیز بهره برده، بررسی اسناد و مضامین نقل شده در کافی، قرابت فکری وی با علی بن ابراهیم و از طریق او با جریان متکلمان کوفه را نشان می‏دهد.

خط فکری برقی

گذشته از خط فکری احمد بن محمد بن عیسی اشعری و ابراهیم بن هاشم، شاید محمد بن خالد برقی و فرزندش احمد را نیز بتوان سرآغاز خط فکری دیگری در قم دانست که بیشتر در شیوه

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ج۲، ص۵۲.

2.. نجاشی، رجال، ص۱۷۷.

3.. در این باره ر.ک: رضایی، «امتداد جریان فکری هشام بن حکم تا شکل‏گیری مدرسۀ کلامی بغداد»، نقد و نظر، شمارۀ ۶۵.


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
28

گرفت و میراث عظیمی را ـ که می‏توان آن را میراث حدیثی کوفه دانست و در بر دارنده حجم بالایی از میراث حدیثی و نسخه‏های متعدد از مشایخ کوفه بود ـ به قم منتقل کرد. گفته می‏شود که وی نخستین کسی است که حدیث کوفیان را در قم منتشر کرد.۱

مشایخ ابراهیم بن هاشم در مدرسه حدیثی کوفه را تا ۱۶۰ شیخ حدیث شمرده‏اند.۲ وی همه کتاب‏ها و احادیث برخی از مشایخ بزرگ خود همچون محمد بن ابی‏عمیر را روایت کرده است۳ و می‏دانیم ابن ابی‏عمیر از بزرگ‏ترین محدثْ‏متکلمان مدرسه کوفه بود که خود زمانی دراز با متکلمان مشهور کوفه چون هشام بن حکم و هشام بن سالم مأنوس بود و حتی نزد ایشان شاگردی می‏کرد.۴

نشانه‏های آشکاری از اینکه ابراهیم بن هاشم از تبار متکلمان کوفه بوده است در دست نیست، اما بی‏تردید او مهم‏ترین واسطه انتقال اندیشه‏های مدرسه کلامی هشام بن حکم به قم بوده است. بخش زیادی از روایات و مناظره‏های هشام از طریق ابراهیم بن هاشم به قم راه یافت. از این گذشته وی را شاگرد یونس بن عبدالرحمن ـ متکلم بزرگ کوفی که خود نیز شاگرد هشام بوده است ـ معرفی کرده‏اند۵ و ابراهیم واسطه انتقال میراث و اندیشه یونس به قم است.

پس از ابراهیم بن هاشم، فرزندش علی بن ابراهیم شخصیت برجسته دیگری از طبقه دوم محدثان قم، هم‏طبقه با سعد بن عبداللّٰه و صفّار به شمار می‏آید که به نظر می‏رسد متعلق به خط فکری ابراهیم بن هاشم است. هرچند علی بن ابراهیم از دیگر مشایخ بزرگ قم نظیر احمد بن محمد بن عیسی، احمد بن محمد بن خالد برقی و محمد بن عیسی بن عبید نیز روایات بسیاری را نقل می‏کرد، می‏توان وی را وارث میراث پدر دانست که همه میراث به‏جا‏مانده از ابراهیم بن هاشم را روایت کرده است. علی بن ابراهیم از طریق پدرش و محمد بن عیسی بن عبید میراث یونس بن عبد‏الرحمن و هشام بن حکم را روایت می‏کرد و خود نیز به اندیشه‏های مدرسه هشام گرایش داشت. وی در این راستا کتابی با نام رسالة فی معنی هشام ویونس نوشت. نیک می‏دانیم

1.. نجاشی، همان.

2.. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۱۷.

3.. نجاشی، رجال، ص۳۲۷؛ طوسی، فهرست، ص۴۰۵.

4.. کلینی، کافی، ج۲، ص۳۵۵.

5.. نجاشی، همان، ص۱۶.

تعداد بازدید : 18953
صفحه از 356
پرینت  ارسال به