و منها: ما أخبر به العالم علی ما عرف من طبع السائل و لمیتعدّ موضعه اذ کان اعرف بطبعه منه؛
و منها: ما دلّسه المخالفون فی الکتب لتقبیح صورة المذهب عند الناس؛
و منها: ما وقع فیه سهو من ناقله؛
و منها: ما حفظ بعضه و نسی بعضه.۱
وی در ضمن برشماری برخی علل حدیث در این متن که دستمایه کار ناقدان حدیث است، احادیث طبی را فاقد اعتبار لازم برای استفاده عموم دانسته است.
وی همچنین حدیثی درباره علت نهادن کنیه ابوتراب برای امام علیعلیه السلام نقل محتوای آن را نقد و رد میکند. این حدیث بیانگر اختلاف و مجادلهای است که میان علیعلیه السلام و حضرت فاطمهعلیها السلام اتفاق افتاده و پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله بین ایشان اصلاح فرموده است. شیخ صدوق وقوع این اختلاف را محال میداند و میگوید:
لیس هذا الخبر عندی بمعتمد و لا هو لی بمعتقد فی هذه العلّة، لانّ علیاً و فاطمةعلیها السلام ماکان لیقع بینهما کلام یحتاج رسولاللّٰهصلی الله علیه و آله الی الاصلاح بینهما.۲
«تأویل» یکی از مباحث پردامنه و بحثانگیز در حوزه مطالعات و مباحثات دینی است که همچنان در میان دانشیان جاری است. برای تأویل معانی متفاوتی با گستره فراوان ذکر کردهاند و برخی دانشوران به صورت مستقل و جدی بدان پرداختهاند.
معنایی که ما در این نوشته به آن میپردازیم و آن را نشانهای برای خردگرایی یک محدث و متکلم به شمار میآوریم این است: توجیه ظاهر متن بهگونهای که به معنای واقعی و اصیل خویش بازگردد.
توضیح اینکه گاه الفاظ قرآن و احادیث بهگونهای است که متشابه میان معانی گوناگون است و معنای ظاهری آن به دلایل مختلف، مانند ناسازگاری با آموزههای عقل، ناهماهنگی با دیگر آموزههای قطعی نقلی و... مورد قبول نیست. بنابراین، باید بهگونهای لفظ را توجیه کرد و از معانی دیگر و گاه پنهان آن پرده برداشت که با لفظ سازگار باشد و مشکلات پیش از توجیه را نداشته باشد. بنابراین، تأویل به این معنی، توجیه ظاهر لفظ یا عمل متشابه بهگونهای صحیح است که