روایی مانع از هر گونه تحلیل عقلی و گفتوگوی کلامی میشود.
اتفاقاً این نظر مؤید این نکته است که وی به مناظره اعتقاد داشته و مناظره میکرده است؛ زیرا التزام علمی و عملی وی به سیره اهل بیتعلیهم السلام او را بر آن داشت که به مناظره رغبت داشته باشد و به آن مبادرت ورزد.
نقل مناظرات امامان، یکی از دلیلهای متکلم بودن صدوق یا حداقل این مطلب است که کلام مورد تأیید صدوق میباشد. او در کتاب التوحید، فصلهای ۶۵ و ۶۶ را به روایت مجلسهای مناظره امام رضاعلیه السلام با صاحبان ادیان و مذاهب مختلف ویژه ساخته است. مجلس ۶۵ یادکرد مجلس امام رضاعلیه السلام با اصحاب زرتشت، جاثلیق، رأس الجالوت، رؤسای صابئین، هربد بزرگ و... درباره توحید و نیز مجلس ۶۶ یادکرد مجلس آن حضرت با سلیمان مروزی، متکلم خراسانی، است.
در مقدمه این گفتوگوهای علمی از زبان مأمون واژههای کلام و مناظره نقل شده است. در مناظره اول مأمون گفته است:
انی انما جمعتکم لخیر و احببت ان تناظروا ابن عمی هذا المدنی القادم علیّ.
و در مناظره دوم به مروزی گفته است:
ان ابن عمی علی بن موسی قدم عليّ من الحجاز و هو یحب الکلام و اصحابه فلا علیک أن تصیر الینا یوم الترویة لمناظرته.
شیخ صدوق علاوه بر نقل مناظرات و گفتوگوهای کلامی پیامبر و امامانعلیهم السلام شرح مناظرات خود را در رسالههایی مکتوب کرده است که گزارش آن در فهرستها آمده است.
نجاشی در شرح حال و فهرست آثار صدوق نام پنج کتاب و رساله را که متن مناظره صدوق با مخالفان در محضر رکنالدوله دیلمی است، ذکر کرده است:
۱. کتاب ذکر المجلس الذی جری له بین یدی رکن الدوله؛
۲. کتاب ذکر مجلس آخر؛
۳. کتاب ذکر مجلس ثالث؛
۴. کتاب ذکر مجلس رابع؛
۵.کتاب ذکر مجلس خامس.
صدوق خود شرح بخشی از یکی از مناظراتش را که در حضور رکنالدوله دیلمی با برخی ملحدان برگزار شده است، در کتاب کمال الدین و تمام النعمه نقل کرده است.
همچنین رکنالدوله مطالبی را که برخی مخالفان برای تخریب چهره صدوق از وی