245
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

خداوند» با استفاده از قاعده حدوث عالم می‏گوید:

دلیل بر اینکه خداوند لا فی مکان است اینکه همه مکان‏ها حادث‏اند و (در جای خود) به اثبات رسیده که خدای عزیز و جلیل قدیم و سابق بر مکان‏هاست و روا نیست که بی‏نیاز قدیم محتاج به چیزی باشد که از آن بی‏نیاز است و نیز روا نیست که از آنچه بوده است، تغییر کند. درست آن است که او در مکان نیست؛ چنان‏که از ازل در مکان نبوده است.۱

۷. شیخ صدوق در پایان باب بیست و نهم کتاب التوحید با موضوع نام‏های خداوند، درباره «عالم، قادر و حی بودن لنفسه خداوند» می‏گوید:

دلیل اینکه خدای متعال عالم، زنده و قادر به خویشتن است نه به وسیله علم و قدرت و حیاتی که غیر از اوست این است که اگر عالم به علمی باشد، علم او از دو حال بیرون نیست: یا آنکه علم قدیم است یا حادث. اگر حادث باشد در این صورت خداوند پیش از آن علم غیر عالم بود و این از صفات نقص است و همان گونه که پیش‏تر گفتیم، هر ناقصی حادث است، و اگر قدیم باشد باید غیر از خدای عزیز و جلیل قدیمی وجود داشته باشد که به اجماع این امر کفر است. درمورد قادر و زنده بودن نیز سخن همین است. دلیل آنکه خدای متعال از ازل قادر، عالم و زنده بود این است که عالم، قادر و زنده بودن او به خویشتن ثابت گشته است و با دلیل اثبات شده است که او قدیم است و اگر چنین است، پس او از ازل عالم بود؛ زیرا خود او که عالم بود از ازل بود و این دلیل بر آن است که او قادر و زنده از ازل بود.۲

۸. شیخ صدوق پس از نقل حدیث پنجم باب سی و ششم کتاب التوحید درباره «واحد بودن صانع» دو دلیل می‏آورد:

دلیل اینکه آفریننده یکی است و بیش از یکی نیست این است که اگر دو تا باشد جز این نیست که آن دو با هم یا هریک بر ممانعت دیگری از آنچه اراده کرده است تواناست یا توانا نیست. اگر توانا باشد، می‏تواند جلوگیری کند و کسی که بتوان از کارش جلوگیری کرد پدیدآمده (حادث) است، همان‏طور که ساخته‏شده (مصنوع)

1.. همان، ص۱۷۸.

2.. همان، ص۲۲۳.


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
244

محدث و پدید آورنده‏ای می‏داشت؛ چون فعل بدون فاعل نمی‏شود و این سخن درباره محدث او نیز جاری است. و در این فرایند وجود حادثی قبل از حادث دیگری تا بی‏نهایت لازم می‏آید و آن محال است. پس درست آن است که ناچار از وجود آفریننده قدیم هستیم. ۱

مشاهده می‏شود که شیخ صدوق برای اثبات قدیم بودن خداوند از برهان حدوث استفاده کرده و از راه ابطال تسلسل در علت فاعلی نیاز به سرسلسله‏ای قدیم را به اثبات رسانیده است.

۴. شیخ صدوق در پی حدیث هفدهم باب نهم کتاب التوحید در باب قدرت خدا با استفاده از برهان خلف، قادر بودن خداوند را به اثبات می‏رساند:

از جمله دلیل‏ها بر اینکه خداوند قادر است این است که وقتی جهان ساخته سازنده‏ای است و دریافتیم کسی که توانا نیست نمی‏تواند چیزی بسازد.... اگر غیر این باشد، یعنی جهان را سازنده‏ای غیر توانا ساخته باشد، باید کار بدون ابزار انجام و بدون حواس درک شود و چون تحقق چنین چیزی بیرون از دایره خردمندی است، قسمت اول هم چنین است؛ یعنی باید جهان هم بدون سازنده باشد، در صورتی که خلفش فرض ما خواهد بود۲.

۵. شیخ صدوق در پی حدیث چهارم باب دهم از کتاب التوحید درباره «اثبات علم خدا و ذاتی بودن صفات و عینیت صفات با ذات» می‏گوید:

مقصود این است که علم چیزی جز خدا نیست و علم از صفات ذاتی اوست و مراد ما از وصف علم برای خدا، نفی جهل از اوست و نمی‏گوییم که علم غیر از اوست؛ زیرا اگر چنین بگوییم (یعنی بگوییم علم غیر از خداست) سپس بگوییم خداوند همواره و از اول عالم بوده است (لازم می‏آید که با توجه به قدیم بودن خداوند) همراه با خداوند قدیم دیگری را اثبات کنیم و (این امر با یکتا بودن خداوند سازگار نیست) و خداوند از این توصیف برتری بزرگ است.۳

۶. شیخ صدوق در پی حدیث دهم باب بیست و هشتم کتاب التوحید در «نفی مکان‏دار بودن

1.. همان، ص۸۱.

2.. همان، ص۱۳۱.

3.. همان، ص۱۳۵.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی قم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24181
صفحه از 356
پرینت  ارسال به