چینش روایات و منطق درونی این اثر ارائه دهنده طرحی کلی برای روش اخذ معارف دینی است. گذشته از بصائر الدرجات، کتاب الردّ علی الغلاة، کتاب المناقب و کتاب المثالب نیز از آثار کلامی اوست.
شخصیت برجسته دیگر این طبقه محمد بن یحیی عطار است. وی را نیز «کثیر الروایه» معرفی کردهاند. او بیشترین روایت را از احمد بن محمد بن عیسی نقل کرده است. همچنین از محمد بن یحیی بن عمران و محمد بن الحسین بن ابی الخطاب روایات بسیاری نقل و نیز در طرق نقل میراث مکتوب با واسطه حمیری و صفّار میراث متعددی را نقل کرده است و البته یگانه راوی کتاب بصائر الدرجاتِ صفّار نیز محمد بن یحیی عطار است. نقل نکردن وی از ابراهیم بن هاشم و احمد برقی ـ که در ادامه این نوشتار به خط فکری ایشان اشاره خواهد شد ـ میتواند معنادار باشد و تقابل خط فکری احمد بن محمد بن عیسی با خطوط مقابل را تأیید کند. از وی جز کتابهای مقتل الحسین و النوادر اثر دیگری گزارش نشده است، اما روایات وی در منابع حدیثی بهویژه کتاب کافی نمود ویژهای دارد و ابواب مختلف فقهی و اعتقادی را در برمیگیرد.
پس از این طبقه مشهورترین شخصیتهای مدرسه قم، یعنی ابن ولید، ابن بابویه و کلینی قرار دارند. در این میان ابن ولید و ابن بابویه را میتوان در خط فکری احمد بن محمد بن عیسی دانست.
محمد بن الحسن بن احمد بن الولید گرچه در اصل قمی نبود،۱ در این دوره شیخ القمیین، خلف صالح و نماینده فکری خط سعد بن عبداللّٰه و احمد بن محمد بن عیسی است. وی بیشترین روایت را از سعد بن عبداللّٰه، صفّار، احمد بن ادریس، محمد بن یحیی عطار و حسین بن حسن بن ابان دارد. در مقابل، از علی بن ابراهیم هیچ روایتی نقل نکرده است. هرچند ابن ولید در طبقه شاگردان علی بن ابراهیم بوده و در طرق فهرستی نیز به وی طریق دارد، حتی در مواردی که ابن ولید روایتی از ابراهیم بن هاشم نقل میکند به واسطه سعد بن عبداللّٰه یا دیگر مشایخ خود روایت میکند نه از طریق علی بن ابراهیم که این عمل میتواند نشاندهنده نوعی تقابل و اختلاف و تعلق به دو خط فکری متمایز باشد. از آثار او تفسیر قرآن و کتاب جامع است که گویا در ابواب مختلف فقه بوده است. دیدگاههای کلامی ابن ولید نزدیک به احمد اشعری گزارش شده و به نظر میرسد همانند وی در پذیرش اخبار محتاط و سختگیر بوده است. گزینش و استثنای روایات در