231
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

بخشی از گزاره‏هایی که از تعابیر صدوق یا احادیث نقل شده توسط او درباره عقل می‏توان استنباط کرد، چنین است:

شیخ صدوق عقل را حجت خدا بر مردم و تمیز‏دهنده راست از دروغ و خوبی از بدی و خیر از شر می‏داند.۱

وی عقل را برترین آفریده خدا و مطیع‏ترین، والاترین و شریف‏ترین آنها می‏داند. عبادت به واسطه آن انجام می‏شود و ثواب و عقاب بر اساس آن اعطا می‏گردد.۲

به نظر وی عقل «ما عبد‏به الرحمن و اکتسب به الجنان» است.۳ او برای عقل نیروها و توان‏هایی را معتقد است که به تعبیر روایت به «سپاهیان عقل» تعبیر شده‏اند. عقل رهبر نیروهای نیک معرفی شده است.۴

او عقل را ارزیاب صحت اقوال و اعمال می‏داند که به درستی یا نادرستی آنها حکم می‏دهد. به نظر او اگر عقل چیزی را روا ندانست یا به هر دلیل نپذیرفت یا محال دانست، آن چیز پذیرفتنی نیست.۵

وی بر نادرستی برخی از گزاره‏ها به دلیل خروج آنها از قواعد عقلی و نپذیرفتن آن توسط عقل اذعان دارد.۶

به نظر شیخ صدوق، عقل همپای نقل می‏تواند معرفت‏هایی را از اعتقادات برای انسان کشف کند.۷ وی در برخی از این موضوعات عمل عقل را منحصر به فرد می‏داند.۸ وی گزاره‏های دریافتی از عقل را دارای توان تخصیص یا تقیید گزاره‏های نقلی می‏داند.۹

از برایند مجموعه این گزاره‏ها می‏توان این تعریف از عقل را به شیخ صدوق نسبت داد که:

1.. صدوق، عیون اخبار الرضاعلیه السلام، ج۱، ص۸۶.

2.. همو، معانی الاخبار، ص۳۱۲.

3.. همان، ص۲۳۹.

4.. همو، الخصال، ص۵۸۸.

5.. همو، التوحید، ص۱۵۶.

6.. همان، ص۲۹۹ و ص۳۰۲.

7.. همان، ص۲۹۰.

8.. همو، کمال الدین و تمام النعمه، ص۴.

9.. همو، معانی الاخبار، ص۷۵.


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
230

دارد یا می‏تواند ببیند، چنان توجیه کند که رنگ تشبیهی نداشته باشد.۱

وی حتی نوشته صدوق را درباره عدل الهی در کتاب التوحید تأثیر گرفته از معتزلیان می‏داند و می‏گوید:

تحقیق در آموزه عدل الهی در فصل آینده نشان خواهد داد که کتاب التوحید در زمانی متأخرتر از دوران فعالیت ابن ‏بابویه در آن هنگام که تماس نزدیک‏تری با معتزلیان داشت، نوشته شده بود. وی آموزه عدل در کتاب التوحید را کامل‏تر و درست‏تر از آنچه در الهدایه و الاعتقادات آمده است، ارزیابی کرده است.۲

مکدرموت در یک داوری دیگر، ابن ‏بابویه را نزدیک‏تر به معتزلیان می‏داند تا شیخ مفید، و در حقیقت صدوق را عقل‏گراتر از شیخ مفید می‏شمارد. وی گفته است:

ابن بابویه با اعتقاد داشتن به اینکه عمل، جزئی از ایمان است، بیش از مفید به معتزله نزدیک شده است.۳

با توجه به نکته گفته‏شده و این نکته که واقعاً بهترین راه قضاوت درباره خردگرایی شیخ صدوق بررسی آثار و نوشته‏های اوست، در اینجا به بررسی مؤلّفه‏های لازم در شناخت جایگاه عقل نزد شیخ صدوق می‏پردازیم.

۱. دیدگاه صدوق درباره عقل

یک. ماهیت عقل

صدوق در هیچ‏یک از آثار موجودش، تعریفی از عقل ارائه نداده است، اما از دو طریق می‏توان به تعریفی مناسب رسید که بتوان آن را به صدوق نسبت داد:

نخست از طریق روایاتی که او درباره عقل و ماهیت آن نقل کرده است. می‏دانیم که صدوق روایات کتاب خود را در صورت رد نکردن صحیح دانسته و بدان معتقد بوده است. دیگر اینکه در نوشته‏ها و بیان‏های صدوق جملاتی درباره عقل، ماهیت، وظیفه و کارکرد آن وجود دارد که با جمع‏بندی و چینش صحیح آن در کنار هم می‏توان به تعریفی از عقل دست یافت.

1.. مکدرموت، اندیشه‏های کلامی شیخ مفید، ص۴۴۸.

2.. همان، ص۴۲۷.

3.. همان، ص۴۸۷.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی قم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20131
صفحه از 356
پرینت  ارسال به