به عبارت دیگر، نقل از صفّار باعث طولانی شدن اسناد میشد.
این بررسی مشخص میکند که کلینی نه تنها از گفتمان قم دست برنداشته، بلکه با ارائه نمونههایی از روایات این بحث، تفکر به ارث رسیده از کوفه به قم را به ری۱ و بغداد منتقل کرده است.۲
تعداد روایات مشترک در ابوابی که عنوان مشابه در دو کتاب دارند ۴۳ مورد و تعداد روایات مشترکی که در باب اشتراک ندارند در مجموع دو کتاب ۹۷ مورد است.۳
درباره حجم بالای روایات صفّار باید بگوییم که وی به نقل یک حدیث با سندهای مختلف و طریقهای متفاوت پرداخته است. شیخ بهایی در کتاب مشرق الشمسین یکی از راههای وثوق به اخبار را تکرار اسناد روایت در یک اصل میداند.۴ این مطلب نشان میدهد صفّار در پی ایجاد وثوق به محتوای این روایات بوده است و به همین دلیل روایات تکراری در بصائر بسیارند.
همچنین از مقایسه این دو کتاب روشن میشود که کلینی به نقل روایات مصداقی و احادیث ناقل جزئیات کمتر پرداخته است؛ در حالیکه صفّار اینگونه روایات را نیز نقل کرده و شاید همین امر موجب غریبنمایی روایات این کتاب گردیده است.
عناوین ابواب در هر دو کتاب برگرفته از روایات است؛ با این تفاوت که کلینی عنوانهای خود را عامتر از صفّار مینویسد تا بتواند روایات مشابه را ذیل یک باب جمع کند و از حجم کتاب
1.. مرحوم آیتاللّٰه بروجردی معتقد است کافی قبل از عرضه در بغداد، در ری و قم عرضه شده است (ر.ک: بروجردی، سید حسین، تجرید الأسانید).
2.. اندرو نیومن در کتاب The formative period of twelve Shiism معتقد است که کلینی برای ارائۀ تفکر حوزۀ حدیثی قم در بغداد، با پراکنده کردن احادیثی که بر جایگاه بالای ائمهعلیهم السلام دلالت دارند، از بازخورد حوزۀ عقلگرای بغداد با این دسته از احادیث جلوگیری کرد. این تفکر با این پیشفرض پدید آمده که کلینی کافی را در بغداد تألیف و منتشر کرده است. وی مینویسد با وجود این، کلینی در نهایت با کاهش تعداد احادیث مربوط به ابعاد خاص علم و قدرت ائمهعلیهم السلام و با ذکر پراکندۀ آنها در جلدها و ابواب گوناگون و نامتناسب ـ که موجب تقلیل تأثیر همهجانبۀ آنها میشد ـ یا با حذف آنها ـ بهطور کلی ـ آن دسته از احادیث بصائر را که بر ابعاد شگفت انگیزتر تواناییها و علم ائمهعلیهم السلام تأکید داشت، عموماً کمرنگ کرده است (ر.ک: نیومن، اندرو. جی، دورۀ شکلگیری تشیع دوازده امامی، ص۲۷۶، ۳۱۹، ۳۲۳ و ۳۴۷).
3.. توجه به این نکته لازم است که در کافی تعدادی از این روایات در ابوابی که از گسترۀ علم ائمهعلیهم السلام سخن میگویند ذکر نشدهاند؛ لذا آمار مشترکات، بیش از آمار روایات بررسی شده در کافی است.
4.. شیخ بهایی، مشرق الشمسین، ص۲۶.