این ویژگیها را در عملکرد صدوق نیز به روشنی میبینیم؛ ولی از آنجا که او در ری و دربار بویهیان حضور یافت و نیز سفرهای متعددی بهویژه به حوزه شرق اسلامی کرد، با گروههای مختلفی از متکلمان و معارضان روبهرو بود. از این رو، ورود وی را به عرصههای کلامی و رویاروییهای بیرونی حتی در قالب مناظره بیشتر شاهدیم.
در مراجعه به فهرست آثار شیخ صدوق، به بیش از سی کتاب در اثبات، تبیین و دفاع از آموزههای کلامی بر میخوریم.۱ برخی از این آثار مانند کتاب التوحید، هم با انگیزه دفاع از اعتقادات شیعه به نگارش درآمدهاند وهم به شیوهای استدلالی و با استفاده از دلایل عقلی به توضیح و تبیین احادیث پرداختهاند. بیانهای صدوق در لابهلای روایات و بهرهگیری از استدلالهای عقلی و حتی استدلالهای مشهور کلامی، این ویژگی را بهخوبی نمایش میدهد.۲ کتاب کمال الدین وتمام النعمه نیز در موضوع امامت و مهدویت از دیگر آثار موجود صدوق با همین ویژگی است. صدوق در این کتاب ابتدا با دلایل عقلی، ضرورت و لزوم امام را اثبات میکند و سپس به اثبات امامت امام دوازدهمعلیه السلام و اقامه دلیل بر طول عمر ایشان میپردازد. رساله الاعتقادات و کتاب الهدایة شیخ صدوق نیز مجموعههایی نظاممند از معارف شیعیاند که بر اساس آموزههای روایی تنظیم شده و حتی در بسیاری از موارد از الفاظ روایات بهره گرفتهاند و در عین حال، یک دستگاه معرفتی ارائه کردهاند.این رسالهها از نخستین تلاشهای امامیه برای تدوین یک فهرست جامع و رسمی از باورهای امامیه به شمار میآیند.
از بارزترین فعالیتهای کلامی یک متکلم، گفتوگو با مخالفان در باب موضوعات کلامی برای اثبات دیدگاه حق و ردّ نظریههای مخالف است. بر این اساس، شیخ صدوق نیز نه تنها با مناظره و احتجاج مخالف نبود، بلکه آن را مطابق با سیره عملی اهل بیتعلیهم السلام میدانست. البته او احتجاج و مناظره را برای همه افراد جایز نمیشمرد و به اعتقاد وی تنها متخصصان در دانش کلام مجاز به مناظره و احتجاج با خصم بودند؛ آن هم مشروط به اینکه با کلمات یا با معانی کلام اهل بیتعلیهم السلام احتجاج کنند.۳ وی نه تنها در جایجای آثار خود مناظرههای امامان و برخی از متکلمان دوران حضور با گروههای مختلف را نقل میکند،۴ بلکه خود نیز مناظرات متعددی با صاحبان