ضروری بودن چنین دانشی برای امام است؛ امام بهعنوان حجت الهی و واسطه بین خالق و خلق، لازم است فرمانهای پروردگار را بداند و آن را به بندگان ابلاغ کند و تفاصیل احکام را برای ایشان بیان نماید.
در کتاب کافی سه باب به این بحث اختصاص یافته است که در مجموع چهارده حدیث را در برمیگیرد.۱ باب اول با موضوع «وجوب رجوع به ائمه پس از اتمام مناسک حج و پرسش از مسائل دین» شامل سه حدیث است که هیچ یک در بصائر نیامده است. با توجه به اینکه این روایات از مشایخ قم اخذ شدهاند و موضوع آنها وظیفه مردم پس از مناسک حج است، این احتمال وجود دارد که صفّار آنها را در کتاب حج خویش آورده باشد؛ لذا در بصائر نقل نکرده است. کلینی در این باب ثبوت چنین دانشی برای ائمهعلیهم السلام را قطعی دانسته و به همین دلیل، به مرحله بعد از آن، یعنی وظیفه مردم در رجوع به ائمهعلیهم السلام پرداخته است. در روایت اول این باب میخوانیم که امام باقرعلیه السلام به مردمی که در اطراف کعبه طواف میکردند نظر کردند و فرمودند:
این چنین در جاهلیت طواف میکردند؛ هرآیینه مردم مأمورند که طواف کنند سپس نزد ما بیایند و ولایت و دوستی خود را به ما اعلام دارند و یاری خویش را بر ما عرضه کنند. سپس امام این آیه را تلاوت فرمودند: «پس دلهاى گروهى از مردم را متوجّه آنها ساز».۲
در این روایت، طواف امری عبادی و مشترک میان زمان جاهلیت و اسلام معرفی شده است و امام فرمودهاند: بعد از اسلام، طواف اگر بدون مراجعه به ما باشد، مانند طواف دوره جاهلیت است.
در باب دوم نیز، مانند باب اول، دانش امام به شرع، امری روشن قلمداد شده و به مراجعه جنّیان در این مسائل به ائمهعلیهم السلام پرداخته شده است. این دو باب، دانش ائمهعلیهم السلام به حلال و حرام را ثابت و بر لزوم پیروی از آنها در احکام و ولایتپذیری ایشان تأکید میکنند.
سومین باب در کافی، به صورت عام بر دانش شریعت دلالت دارد؛ زیرا ائمهعلیهم السلام را هدایتگر به سوی معارف نبوی معرفی میکند و احکام شرعی را نیز در دایره همان معارف قرار میدهد.
صفّار نیز با اشاره به اینکه اولاً ائمهعلیهم السلام در همه حال از دانش حلال و حرام بهرهمندند، ثانیاً اگر