حدیث مىکردهاند، از این شهر اخراج شده اند؛ زیرا همان روات، چندى در این مدرسه اقامت گزیده و حرفهاى خود را بر زبان آوردهاند و سپس متولیان حوزه قم بنابر وظیفه خود، با این اقدام مبادرت به پیرایش احادیث شیعه از احادیث ضعیف کردهاند.
به علاوه، اسطوانهاى از مدرسه قم و جهان تشیع، چون شیخ صدوق بخش بزرگى از عمر خویش را در سفرهاى فراوان و فراگیرى و فرادهى علمى صرف کرده و در کمال حریت و دور از هر تعصبى با صاحبان اندیشه، از فرق مختلف و دانشیان آن روزگار مباحثه کرده است.۱
به هر رو، مدرسه قم، در تکوین شخصیت کلینى و یاریگرى ایشان براى ساماندهى به میراث گرانبهاى علمىاش، نقش مهمى داشته است؛ لیکن متأسفانه از چند و چون این امر و میزان حضور او در این مدرسه، اطلاعى در دست نیست.
سرانجام، درخصوص بغداد، که شعله حیات کلینى در آنجا به خاموشى گرایید، یادآورى چند نکته سودمند است:
۱. بغداد از فضاى باز فکرى فوقالعادهاى برخوردار بوده و حقیقتاً مىتوانسته مرکز فرهنگى جهان اسلام و شهر بین الملل و بین المذاهب اسلامى به شمار رود.۲
۲. به گواهى مورخان، بغداد، در نتیجه همان فضاى فکرى بازى که داشته، این امکان را یافته که کانون علوم گوناگون اسلامى شود و خدمت بسیار بزرگى به فرهنگ اسلامى و بشرى کند.۳
۳. مذاهب گوناگون اسلامى در بغداد حضور چشمگیر و فعال داشتهاند و در این زمینه مشکل جدى و عمدهاى پیش نیامده و آنها با یکدیگر همزیستى داشتهاند.۴
۴. علماى مذاهب مختلف از جمله شیعه، در مقیاس گستردهاى بدین شهر رو آورده، در آن ساکن شدند و آن را کانون فعالیتهاى علمى خود کردند. این حضور در قرن سوم هجرى جلوه ویژهاى داشته است.۵
۵. حضور چهار نایب خاص امام زمانعلیه السلام در دوره غیبت صغرا، در این شهر نیز، مىتوانسته نشان از اهمیت آن داشته باشد.۶
1.. ر.ک: مقدمۀ ارزشمند کتاب الهدایه اثر صدوقرحمه الله، ص۱۳۸ـ۱۶۴.
2.. صدوق، الهدایه، ص۳۴ و بعد؛ نیز عزیة الاطرقچى، الحیاة الاجتماعیة فى بغداد، ص۱۲۱ و بعد.
3.. ر.ک: الدکتور جلیل، کمال الدین، بغداد مرکز العلم و الثقافة العلمیة فی القرون الوسطی.
4.. ر.ک: الدکتور فهمى سعد، العامة فى بغداد، فصلهاى هفتم و هشتم کتاب.
5.. همان، ص۳۵۲ و بعد؛ نیز بغداد مرکز العلم والثقافة العالمیة فى القرون الوسطى.
6.. صدر، تاریخ الغیبة الصغرى، ص۴۲۲ و۴۵۸ـ۴۶۰.