191
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

باشد... و اگر به هر چنین فردی نیاز باشد، نباید دروغگو باشد تا اهداف خدا در قرآن و اهداف پیامبرصلی الله علیه و آله در سنت را به‏راستى گزارش کند و اگر چنین چیزى واجب باشد، باید او معصوم باشد.... بنابر آنچه گذشت، قرآن به ترجمانى نیاز دارد. پیامبرصلی الله علیه و آله باید قرآن را تفسیر کند. پیامبرصلی الله علیه و آله نیز باید معصوم باشد تا پذیرش سخن او لازم آید. پس اگر عصمت مفسّر ضرورى باشد، امت نمى‏تواند عهده‏دار این امر باشد؛ زیرا خود دچار اختلاف‏اند و برخى برخى را تکفیر مى‏کنند. با ثابت شدن این امر، ضرورتاً، معصوم فقط کسى است که از او یاد کردیم و او امام است. نیز استدلال کردیم که امام جز معصوم کسى نیست. همین طور نشان دادیم که پیامبرصلی الله علیه و آله باید بر امامت امام معصوم تصریح کند؛ زیرا عصمت در چهره کسى آشکار نمى‏شود تا مردم آن را مشاهده کنند. در نتیجه خداى علّام الغیوب باید او را معرفى کند. بنابراین، امامت با نص شکل مى‏گیرد. ما در این باره نصوص و احادیث صحیحى داریم که از پیشوایان معصوم آنها را نقل کرده‏ایم.۱

در مورد کافى نیز چگونه مى‏توان مدعى شد که بیش از نیمى از آن روایات ضعیف است، آن هم به این دلیل که مفوضه، برساخته‏هاى خود را از طریق مؤلّف کتاب وارد آن کرده‏اند؟! مگر روایاتى که در کتاب الحجة کافى آمده، معادل نیمى از روایات کافى است؟ و مگر روایات مربوط به نصب و عصمت امام، محتوایى خلاف عقل دارند که دست‏کم از راه نقد مضمونى تخطئه شوند؟ اگر به‏راستى چنین بود، آیا خود کلینى و صدوق که در فهم و نقد حدیث کم‏نظیر بوده‏اند، با زیر پا گذاشتن تعهد و تقواى خویش، به نقل این قبیل روایات مبادرت می‏کردند۲ و کم‏ترین نقدى انجام نداده، حتى به تأیید و مدلل کردن آنها مى‏پرداختند؟

ادعاى دیگرى را نویسنده‏اى بدین گونه مطرح کرده که شیعه در قرون نخستین هجرى، تا دوران غیبت صغرا، از خردورزى به دور بوده است. وى مى‏نویسد:

در مکتب تشیع هم در دوران اولیه آن، در اوایل قرن دوم هجرى، گرایش غالب مخالفت با بحث‏هاى کلامى بوده است. نظر آن بود که چون امام بالاترین و

1.. همو، معانى الاخبار، ص۱۳۳، ۱۳۴ و۱۳۶.

2.. همان، ص۱۳۰ تا ۱۳۳.


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
190

از کل ۱۶۱۹۹ حدیث آن ۹۴۸۵ حدیث، ضعیف و غیر معتبر است».۱

گمان مى‏رود در غلوستیزى مدرسه قم و طعن زدن به کافى مقداری غلو شده باشد. نه رویارو قرار دادن دو حوزه شیعى قم و بغداد، مقرون حقیقت است و نه نسبت غلوستیزى به مدرسه قم آن‌گونه بوده که گفته شده است.

در مورد قم و بغداد بعداً اندکى بحث مى‏شود و اکنون مى‏گوییم ماهیت اندیشه عقل‏گراى شیعى به‏طور اصولى ایجاب مى‏کرده که هیچ ستیزى با عقل نداشته باشد و دلیل خاصى نیز براى تفکیک اندیشه مدرسه قم و بغداد مطرح نشده است. البته اخبارى‏گرى در شیعه را، باید استثنایى دانست که در گرو شرایط ویژه‏اى بوده است؛ اما درمورد مدرسه قم، وضعیت از نظر تاریخى آن‌گونه نبوده که در سده‏هاى سوم و چهارم، عقل‏گریز نامیده شود.

در مورد بزرگان مدرسه قم، مانند صدوق، نیز نمى‏توان مدعى شد که چون همّ و غمِّ اصلیِ خود را مبارزه با تفویض و غلو مى‏دانسته‏اند، مى‏کوشیده‏اند ائمهعلیهم السلام را افرادى عادى معرفى کنند؛ زیرا مقامات گوناگونى که براى ائمهعلیهم السلام منظور مى‏شود، به‏گونه‏اى تحت الشعاع عصمت و نصب الهى امام قرار دارند و هنگامى که این دو امر پذیرفته شود، پذیرش برخى مسائل دیگر، از قبیل اعجاز و دخل و تصرف در طبیعت، نباید غلو نامیده شود.

صدوقرحمه الله در مورد نصب الهى و عصمت امام تأکید بسیارى دارد:

بنا به فرموده خداى بزرگ: «آن‏گاه که خداى تو به فرشتگان گفت مى‏خواهم روى زمین خلیفه‏اى قرار دهم...»، کسى که دلش پاک باشد شایستگى مقام خلافت را دارد تا امین باشد. اما اگر فرد آلوده‏اى در نظر گرفته شود، به مردم خیانت خواهد کرد؛ زیرا برای مثال، اگر دلالى باربر خیانتکارى را به بازرگانى معرفى کند تا کالایى را جابه‏جا کند و آن فرد خیانت کند، دلال خائن خواهد بود. بنابراین، چگونه خیانت‌گرى بر خدا رواست؟۲

همو در مورد عصمت امام گوید:

در سخن هر کسى احتمالاتى هست، اما بسیارى از آیات قرآن و سنت، بنابر اجماع فرقه‏هاى اسلامى، صحیح و صریح و تغییرناپذیر است،... از این رو، ضروری است کسی که از دروغ و خطا در امان باشد آورنده قرآن و سنت

1.. همان، ص۶۷.

2.. صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۲۲.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی قم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20467
صفحه از 356
پرینت  ارسال به