185
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

مقتضاى حدیث‏گروى، تعبد بدان و وانهادن پرسش‌گرى از عقل و خلع آن از مسند داورى است. اما خردگرایى در هر چهره‏اى که رخ نماید، عقل‏محورى و اندیشه‏سالارى را به همراه دارد.

تقابل دو اندیشه ظاهرگرایى و عقل‏گرایى را اندکى مفصل‏تر در جاى دیگر آورده‏ام،۱ و اینجا مجال تفصیل نمى‏بینم. اما بیان این نکته را سودمند مى‏دانم که تقریباً در طول تاریخ اسلام، حدیث‏گزارى با ظاهرگروى همراه بوده است. اما کلینى به‏حق یک استثناى مهم از آن قاعده و کبراى کلى مطرح شده است. او به‏درستى و به‏حق نشان داد که تقابل دو اندیشه یاد شده، تقابلى عَرَضى است نه ذاتى؛ چه اینکه میان عقل و دین تباینى نیست و مى‏توان محتواى دین را در ترازوى عقل سنجید. حدیث، سخن معصوم و پیراسته از ناسره و گزاف است و در معیار عقل برترین عیار را دارد. آرى، آن تقابل عرضى که گفته شد، نتیجه کارکرد ذهن آن دسته از حدیث‏نگاران است که بر اساس قشرى‏گرى خود، هم شأن عقل را از او ستانده‏اند و هم از ارزش حدیث به‏شدت کاسته‏اند.

منزلت حدیث از نگاه شیعه

مى‏دانیم که حدیث در کنار قرآن، دومین منبع شناخت دین، در ابعاد گوناگون آن است. اما عقل، هم از حیث ابزار فهم قرآن و حدیث و هم درجایگاه منبع سوم شناخت بودن، افزون بر داده‏های قرآن و حدیث، یک رشته آگاهى‏ها را در اختیار مجتهدان و پژوهشگران قرار مى‏دهد. پس، روى‏آورى به حدیث، نباید به هیچ رو به مفهوم روگردانى از عقل به حساب آید؛ بلکه منابع سه‏گانه‏اى که نام برده شد، علاوه بر منبع چهارمى به نام اجماع، از دیدگاه اصولیان، به صورت عرضى و در مجموع منابع استنباط و فقاهت به شمار رفته‏اند.

با اینکه کلینى آثار علمى متعدد داشته و طبق برخى گزارش‏ها رقم آنها به ده کتاب مى‏رسیده است،۲ غیر از موسوعه بزرگ و باارزش کافى، کتاب‏هاى دیگر وی اکنون در دست ما نیست.

درباره کافى نیز تک‏نگارى‏ها و پژوهش‏هاى بسیار ارزشمندى انجام گرفته است. در اینجا، قصد بازگویی و دوباره کارى نداریم و تنها به بیان چند نکته تقریباً بدیع درباره کافى مى‏پردازیم:

1.. در مقاله‏اى با عنوان «احمد بن حنبل و ظاهرگرایى» که تاکنون به چاپ نرسیده است.

2.. الکلینى و الکافى، ص۲۱۴ـ۲۱۷.


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
184

گرفت که ایشان در اواخر عمرش به بغداد هجرت کرده و حداکثر به سال ۳۲۹ در آنجا زندگى را بدرود گفته است؛۱ زیرا دست‏کم مجدِّد نامیده شدن کلینى توسط ابن اثیر جزرى ـ چنان‏که گذشت ـ مى‏تواند موجب این احتمال شود که وى بیش از یک بار به بغداد سفر کرده است.۲

دقت در سخنان رجالیان نزدیک به روزگار کلینى ما را به این امر متوجه مى‏کند که او فراوان به نقاط مختلف از جمله بغداد سفر کرده است و اگر جز این بود، فراهم آوردن آثار علمى گوناگون به‏ویژه موسوعه حدیثى گسترده‏اى چون کافى امکان نداشت. اینکه نجاشى ـ آن گونه که گذشت ـ تصریح کرده که کافى ظرف بیست سال نگاشته شده، این نکته را مى‏فهماند که کلینى در طول آن مدت به جمع‏آورى حدیث مشغول بوده است و چون کافى از تنوع و موضوعات گوناگون برخوردار بوده و به صورت آماده یک‏جا فراهم نبوده، به‏ناچار کلینى برای گردآوری این مجموعه مسافرت‏هاى فراوانى انجام داده است.

به علاوه، رجالیانى چون ابن ماکولا و ابن عساکر که به روزگار کلینى نزدیک بوده‏اند، به سفرهاى ایشان به دمشق و بغداد تصریح کرده‏اند. به‏ویژه، سخن ابن ماکولا که نقل شد و گفته بود: «و کان ینزل بباب الکوفه»، به‏روشنى استمرار را فهمانده، گویاى این است که کلینى بیش از یک بار به بغداد سفر کرده، و طى سفرهاى مکررش به این شهر (یگانه کانون عمده دانش در جهان اسلام در قرن‏هاى سوم و چهارم هجرى) در دروازه کوفه اتراق مى‏کرده است.

ملاحظه شواهدى که بعضى از پژوهشگران معاصر یافته‏اند، تا سفر کلینی به خراسان، کوفه و حجاز را نتیجه بگیرند، جالب توجه و ارزشمند است.۳

اکنون پس از معرفى کوتاه کلینى و برداشتن یک گام عمده در شناخت وى و فهم اجمالى عقل‏گرایى او، باید به بخش دیگرى بپردازیم تا ضمن آن رابطه «تحدیث» و «تعقل» را بازگوییم.

تحدیث و تعقل

در آینه کافى، چهره مرحوم کلینى محدثى سترگ و کم‏نظیر جلوه می‏کند. اکنون مى‏خواهیم ببینیم چگونه می‏توان چنین شأنى را با خردگرایى جمع کرد؟

به‏طور اصولى میان حدیث‏گزارى یعنى ظاهرگرایى با اندیشه‏ورزى ناسازگارى وجود دارد؛ زیرا

1.. الکلینى والکافى، ص۱۳۰ و۲۱۸.

2.. همان، ص۱۶۲ و۱۶۳.

3.. ر.ک: مجلۀ علوم الحدیث، شمارۀ۱، ص۲۰۰ و۲۰۴ـ۲۰۶.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی قم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18912
صفحه از 356
پرینت  ارسال به