17
جستارهایی در مدرسه کلامی قم

میراث که در قالب نقل احادیث و معارف اهل بیتعلیهم السلام به‏جا مانده بود، با اقبال مواجه شد و شیوه ایشان در تبیین‏های عقلی و نظریه‏های کلامی در کانون انتقاد قرار گرفت و کم‏تر منتقل ‏شد.۱

در حقیقت، اصلی‏ترین جریان کلامی کوفه که بیشترین تأثیر را در قم داشت، جریان محدثْ‏متکلمان یا خط حدیثی ـ کلامی است که البته بخش مهمی از ظرفیت کلامی کوفه را دربرگرفته و با تنظیم و گردآوری روایات اهل بیتعلیهم السلام آثار کلامی فراوانی پدید آورده بود. به نظر می‏رسد نه تنها میراث این جریان، بلکه روش کلامی ایشان نیز در بستری جدید و با همان شاخص‏های معرفتی به قم منتقل شد و از همین‏ روست که شخصیت‏های برجسته‏ای در قم به این جریان فکری تعلق دارند.

با این بیان، گرچه جریان کلامی کوفه در قم جایگاهی نیافت و گرایش اصلی در این مدرسه بر نقل روایات مبتنی بود، بی‏شک بزرگ‏ترین مدرسه حدیثی شیعه را پدید آورد؛ اما شواهد نشان می‏دهد که این مدرسه حدیثی تنها یک جریان نقل حدیث نبود، بلکه انگاره‏های فکری ـ معرفتی داشت و فعالیت حدیثی ایشان در یک چارچوب نظری و کلامی و تابع یک روش‏شناسی علمی بود. نتیجه این دغدغه‏ها و گرایش‏های کلامی، نقادی و پالایش احادیث و تنظیم آثار بر اساس محور‏های کلامی بود که ظهور مدرسه کلامی قم را در پی داشت. نگاهی به کارنامه عملی مدرسه قم نشان می‏دهد که در بسیاری از موارد، رویارویی مشایخ قم با میراث رسیده به این مدرسه و پذیرفتن یا نپذیرفتن این میراث، نه تنها بر پایه شیوه‏های مقبول در روایتگری، بلکه هم‏زمان بر پایه ارزش درون‏مایه اعتقادی این میراث بوده است. نیز باید توجه داشت که تنظیم و تبویب روایات اعتقادی و چینش این روایات بر اساس چارچوب‏های معرفتی برای نخستین‏بار در مدرسه قم اتفاق افتاد.

این نوع رویارویی با حدیث نشان‏دهنده انگاره‏های معرفتی و کلامی مشایخ قم است که همچون سلف خود در کوفه به دنبال تبیین معارف اعتقادی از سامانه نقل روایات رسیده از اهل بیتعلیهم السلام و ارائه یک منظومه معرفتی سازگار و روشن هستند. البته نباید از نظر دور داشت که روش کلامی‏ این مدرسه، نقلی و مبتنی بر نصوص است و همان‏گونه که ویژگی این جریان در کوفه بود، این دسته از متکلمان در پی تبیین‏های برون‏دستگاهی و رویارویی با اندیشه‏های رقیب نبودند،

1.. شاهد این مدعا اینکه نجاشی و شیخ طوسی تنها به «اصل هشام بن الحکم» که یک کتاب صرفاً حدیثی و خالی از نظریه‏های کلامی است طریق دارند و به دیگر آثار کلامی او طریق متصل ندارند. این نکته می‏تواند شاهدی باشد بر اینکه قمی‏ها آثار کلامی او را روایت نکرده‏اند تا از آن طریق به بغداد برسد.


جستارهایی در مدرسه کلامی قم
16

راویان برجسته و ممتاز، نقطه آغاز تحولی در این حوزه حدیثی شد و البته اوضاع سیاسی ـ اجتماعی و یکدستی مذهبی در قم نیز زمینه رشد این مدرسه حدیثی را به‏خوبی فراهم ساخته بود. شاید بتوان نقطه آغاز مدرسه قم را در دهه‏های نخست سده سوم و با انتقال میراث کوفه دانست، اما به‏سرعت و تا پایان سده سوم، قم بزرگ‏ترین مرکز حدیثی شیعه شناخته شد و مدرسه‏ای فکری پدید آمد که جای کوفه را گرفت.

وجهه اصلی در قم رویکرد حدیثی بوده و بی‏تردید یکی از بزرگ‏ترین مدارس حدیثی شیعه در قم شکل گرفته است، اما درون این مدرسه حدیثی می‏توان به مدرسه‏ای کلامی اشاره کرد که با عقبه‏ای تاریخی در کوفه، جریان مستمر و اثرگذاری را در تاریخ کلام امامیه پدید آورده است.

در فرایند انتقال میراث، به‏طور طبیعی اندیشه‏ها و باورهای کلامی نیز انتقال می‏یابد و حوزه مقصد، بر اساس روش و ملاکِ موردِ پذیرش خود، مبنایی اتخاذ کرده، بر پایه آن به تولید میراث جدید می‏پردازد، اما این فرایند محدود به انتقال باورها نیست، بلکه شیوه‏ها نیز منتقل می‏شود. پیش‏تر اشاره شد که در کوفه دست‏کم دو گرایش اصلی در مباحث کلامی وجود داشت: خط حدیثی ـ کلامی که به تبیین باورهای اعتقادی در چارچوب نص ملتزم بود و خط کلامی که با تبیین‏های خارج از متن و تولید نظریه‏های کلامی با ادبیاتی جدید و متمایز، به دفاع از آموزه‏های اعتقادی می‏پرداخت. از آنجا که گرایش فکری غالب در قم حدیث‏گرایی با معیارهایی دقیق و سخت‏گیرانه در پذیرش احادیث بود، نظریه‏پردازی‏های کلامیِ متکی بر داده‏های عقلی و تبیین‏های خارج از متن روایات در قم جایگاهی نداشت و در مجموع، بیشتر مشایخ قم به جریان‏های کلامی خوش‏بین نبودند. این نگاه منفی به جریان‏های کلامی را پاره‏ای از روایات تقویت می‏کرد. این دسته از روایات را که شامل نقد برخی از متکلمان، یا نهی از برخی شیوه‏ها یا مباحث کلامی بود مشایخ قم روایت و گاه در مجموعه‏ای برای نقد جریان کلامی گردآوری می‏کردند.۱ رویارویی برخی از مشایخ قم با شخصیت و اندیشه‏های کلامی هشام بن حکم و شاگردانش را در همین راستا می‏توان بررسی کرد.۲ بر اساس این نگره اگرچه میراث خط کلامی کوفه به قم منتقل شد، تنها بخشی از این

1.. برای نمونه، ر.ک: صدوق، کتاب التوحید، باب النهی عن الکلام و الجدال و المراء فی اللّٰه عزوجل؛ همو، الاعتقادات، باب الاعتقاد فی التناهی عن الجدال والمراء فی اللّٰه عزوجل و فی دینه.

2.. احمد بن محمد بن عیسی نسبت به یونس بدبین بود (کشی، رجال، ج۲، ص۷۸۷). سعد بن عبداللّٰه کتابی در مثالب هشام و یونس تألیف کرد (نجاشی، رجال، ص۱۷۷). برقی، هشام بن حکم را اهل تجسیم معرفی می‏کرد طبقات الرجال.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی قم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران؛ زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20477
صفحه از 356
پرینت  ارسال به