ابوعیسی وراق و ابن راوندی را تحت تعقیب قرار میدهد و در نتیجه آن دو میگریزند. سرانجام وراق دستگیر میشود و به زندان میافتد، اما ابن راوندی فرار میکند.۱
ابن ندیم،۲ شیخ مفید۳ و ابوحیان توحیدی۴ هریک به صورتی تواناییهای علمی وراق را ستودهاند. بیان بسامد اندیشه و دیدگاههای وی ـ بهویژه در حوزه مقالاتشناسی از کتاب المقالات وی ـ میان بزرگان علمیِ امامی و معتزلی از وزانت علمی او حکایت دارد. شهرت تألیفات وراق میان دانشوران و کثرت فروش آنها در بازار وراقان۵ یکی دیگر از نکاتی است که میتوان از طریق آن به نفوذ شخصیت علمی وراق پی برد. نقد اندیشههای وراق از سوی متکلمان امامیه۶ معتزله۷ و فیلسوفان۸ نیز از جایگاه علمی او حکایت دارد.
هیچیک از منابع به استادان و مشایخ ابوعیسی وراق اشاره نکردهاند. با این حال ـ با توجه به سابقه اعتزال و شهرت علمی او ـ به نظر میرسد که از رؤسای اعتزال زمان خود بهرهها برده باشد.۹
در سخن از شاگردان وی نیز باید گفت که بر پایه گزارشهای نقل شده، ابوعیسی وراق بعد از جدایی از اعتزال با توجه به شخصیت علمیاش، پیروان و مصاحبانی داشته است.۱۰ با این حال، از منابع موجود تنها میتوان به دو نفر از شاگردان وی دست یافت: یکی ابومحمد ثبیت بن محمد، از متکلمان حاذق امامیه۱۱ و دیگری ابن راوندی.۱۲ درباره ثبیت بن محمد باید گفت که نجاشی وی را به عنوان «مصاحب» نسبت به وراق یاد میکند. درباره استاد و شاگردی وراق و ابن راوندی هم نکتهای وجود دارد که به آن اشاره میشود.
1.. ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲۲، ص۸۶؛ الصفدی، الوافی بالوفیات، ج ۸، ص۱۵۴.
2.. ابن ندیم، الفهرست، ص۲۱۶.
3.. شیخ مفید، الافصاح، ص۲۰۷.
4.. ابوحیان توحیدی، الامتاع و المؤانسه، ص۳۹۵.
5.. قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوه، ج۲، ص۳۷۴.
6.. نجاشی، رجال، ص۶۳ و ۶۴؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص۹۶.
7.. قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوه، ج۱، ص۵۱.
8.. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۱۰۴.
9.. ر.ک: حاکم جشمی، شرح عیون، ص۳۹۱ و ۳۹۲.
10.. از گزارشهایی که خیاط (خیاط، الانتصار، ج۱، ص۵۰) و حاکم جشمی (حاکم جشمی، شرح عیون، ص۳۹۲ و ۳۹۳) نقل کردهاند و اینکه وی از رؤسای کلامی و صاحب پیروانی بوده است میتوان فهمید که وی شاگردانی داشته است.
11.. نجاشی، همان، ص۱۱۷.
12.. خیاط، همان، ج ۱، ص۴۹-۱۵۰و۲۲۷؛ ابن ندیم، الفهرست، ص۲۱۶.