563
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

نفس می‏شود) از نظر امام غایب کشف می‏شود و چون می‏دانیم که امام معصوم به همه جزئیات دین چه در اصول و چه در فروع آگاهی تام دارد، اجماع می‏تواند راه بسیار مناسبی برای شناخت اصول و آموزه‏های کلامی گوناگون باشد و هیچ دلیلی بر منحصر کردن کاربرد اجماع در فروع (فقه) وجود ندارد؛ زیرا آگاهی امام معصوم به اصول یا فروع هیچ تفاوتی ندارد. علاوه بر این، کاشفیت اجماع از قول امام، چه در اصول و چه در فروع، باز هم هیچ تفاوتی ندارد. البته حجیت اجماع حد و مرزی دارد که در ادامه خواهد ‏آمد.

۵. تنها حد و مرز حجیت اجماع در اعتقادات این‏ است که به دور نینجامد؛ یعنی می‏توان بر هر آموزه دینی از راه اجماع استدلال کرد، مگر اینکه به دور منتهی شود. استدلال به اجماع برای اثبات وجود خداوند، یا برخی از صفاتی که برای اثبات نبوت و امامت (مانند علم، حکمت و صدق) ضروری‏اند، از موارد دور است؛ زیرا حجیت قول معصوم متوقف بر اثبات وجود خداوند و این صفات است. بنابراین، نمی‏توان از قول امام برای اثبات آن آموزه‏ها بهره برد؛ زیرا مستلزم دور است.۱

پس می‏توان با اجماع بر اعتقادات گوناگون مانند معرفت، قَدَر، حقیقت ایمان، رجعت، وعد و وعید و معاد استدلال کرد.

سید مرتضی پا را از این فراتر می‏گذارد و مدعی می‏شود که می‏توان از اجماع برای اثبات نبوت و حجیت قرآن بهره برد.۲ او توضیح بیشتری برای این ادعای عجیب نمی‏دهد، ولی شیخ طوسی این مطلب را به این صورت توضیح می‏دهد که می‏توان چنین فرض کرد که امامت امام (قبل از اثبات نبوت پیامبر یا حجیت قرآن) از راه معجزه ـ نه نص ـ ثابت شود. در این صورت، می‏توان به قول امامی که حجیت قول او از راه معجزه ثابت شده است، برای اثبات نبوت پیامبر و حجیت قرآن تمسک کرد؛ زیرا در این صورت حجیت قول امام ناشی از قول پیامبر (نص) نبوده، بلکه حجیت آن از راه معجزه اثبات شده است. آن امام می‏تواند به ما بگوید که فلان شخص، پیامبر خدا و قرآن او حجت است. اگر قول آن امام به علت غیبت یا هر علت دیگری بر پیروان او مخفی شد، برای شناختن آن می‏توان به اجماع تمسک کرد.۳ بنابراین، می‏توان از اجماع برای اثبات نبوت و حجیت قرآن بهره برد. البته معتزله نمی‏توانند از اجماع برای اثبات نبوت و حجیت قرآن بهره ببرند؛ زیرا دلیل آنان بر حجیت اجماع، آیات قرآنی و روایات نبوی است. بنابراین، اگر بخواهند از اجماع برای اثبات نبوت یا حجیت قرآن استفاده کنند، به دور صریح بر می‏خورند.۴

1.. سید مرتضی، الذریعة الی اصول الشریعه، ج۲، ص۶۲۶.

2.. همان، ج۲، ص۶۲۶ و ۶۲۷.

3.. طوسی، العدة فی اصول الفقه، ج۲، ص۶۳۴.

4.. سید مرتضی، همان، ج۲، ص۶۲۷.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
562

باشند، تا بتوان احتمال داد که امام معصوم میان آنان است؛ ولی اگر نام و نسب همه آنان معلوم و معروف باشد نمی‏توان دخول امام میان آنان را احراز نمود؛ زیرا شخصیت ایشان بر ما پوشیده است. بنابراین، باید میان اجماع‏کنندگان افراد مجهول الاسم و النسب (گمنام) باشند تا دخول امام معصوم میان آنان امکان‏پذیر شود. بدین دلیل این راه همان‏طور که گذشت به نظریه «دخول مجهول النسب» معروف است.

از سوی دیگر، اگر علمای امامیه بر یک قول اجماع کرده باشند و تنها یک یا چند عالم امامی شناخته شده مانند شیخ صدوق یا شیخ مفید با آن قول مخالفت کرده باشند، مخالفت آنان به اجماع ضرر نمی‏زند؛ زیرا می‏دانیم که آنها امام معصوم نیستند و چون تنها مخالفت امام معصوم با اجماع باعث سقوط آن از حجیت می‏شود، مخالفت علمای شناخته‌شده لطمه‏ای به اجماع نمی‏زند.

این دو نکته پایانی به‏صراحت از گفته‏های سید مرتضی با توجه به جست‏وجویی که در آثار او انجام شده به ‏دست نیامد. البته با مبانی او هم‏خوانی دارند، ولی می‏توان آنها را در گفته‏های علمای امامیه هم‏فکر با سید به دست آورد.۱

راه دوم: اگر یکی از علمای امامیه با اجماع مخالفت کند و ما شخص او را نشناسیم، از دو حال خارج نیست: یا اینکه آن فرد امام غایب معصوم نیست و در نتیجه مخالفت او با اجماع زیانی به آن نمی‏رساند یا اینکه او خود امام غایب است و در این صورت باید شیعیان از نظر او آگاه شوند و نباید نظر او مخفی بماند؛ زیرا در صورتی که نظر درست از شیعیان مخفی بماند، باید امام غایب آنان را از دیدگاه درست آگاه سازد، حتی اگر این مسئله باعث ظهور امام و مخالفت با تقیه شود، چون جایز نیست شیعیان از شناختن قول حق ـ که در این فرض تنها در قول امام منحصر است ـ محروم بمانند.۲

بنابر گزارش شیخ طوسی، سید مرتضی این راه حل را قبول نداشت و خاطرنشان ساخت که ممکن است امام غایب بسیاری از علوم را نزد خود نگاه دارد و لزومی ندارد برای آگاه ساختن مردم از آن علوم ظهور نماید؛ زیرا غیبت از رفتار بد مردم سرچشمه می‏گیرد، بنابراین هر زیانی ناشی از غیبت که به مردم می‏رسد، ناشی از بدرفتاری خود آنان است و امام وظیفه‏ای در این زمینه ندارد.۳

بنابراین، از نظر سید مرتضی، فقط راه حل اول، یعنی شناختن مستقیم قول امام معصوم از راه شناختن اقوال همه علمای امامیه، پذیرفتنی است.

۴. پس از اینکه معلوم شد اجماع به‏طور قطعی و علمی (به معنای آنچه باعث سکون و آرامش

1.. ر.ک: ابن ادریس، السرائر، ج۲، ص۵۲۹ و ۵۳۰. برای اطلاع بیشتر ر.ک: نراقی، عوائد الایام، ص۶۷۱.

2.. طوسی، العدة فی اصول الفقه، ج۲، ص۶۳۰.

3.. همان، ج۲، ص۶۳۱؛ همو، الغیبه، ص۹۷.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 42170
صفحه از 657
پرینت  ارسال به