نتیجهگیری
در بررسی روند مناسبات و روابط اهل حدیث و امامیه در دوران غیبت، این مطلب به دست آمد که درست است تکاپوی علمی امامیان و رد و انکار آنان نسبت به مبانی اعتقادی و مؤلفههای فکری اصحاب حدیث، در مقایسه با دوران حضور بیشتر شد؛ اما علت اصلی فزونی درگیریهای اجتماعی و آشوبهای مذهبی در بغداد، پویایی سیاسی، اجتماعی و مذهبی امامیان ـ چه پیش از آل بویه و چه در دوران آنان ـ و اظهار و علنی شدن آیینها و شعائر شیعی بوده است. اصحاب حدیث به اقتضای کثرت جمعیت و برخورداری از حمایت تودهها و نیز به زعم خود ادعای راستکیشی و پاسبانی از سنت و مبارزه با بدعتها، نهتنها شورمندانه با شیعیان و امامیان برخورد انکارآمیز و تندوتیز داشتند، بلکه با دیگر پیروان خلفا و منتسبین به اهل سنت نیز برخورد تند داشتند.
موضع بزرگان امامیه و اهل حدیث در برابر آشوبهای مذهبی متفاوت است. بزرگان امامیه گرچه در مقام بحث و نظر علمی در رد و انکار مبانی و مبادی اهل حدیث کوشا بودند، به لحاظ اجتماعی در جلوداری درگیریها نقشی نداشتند؛ از این رو، در هیچ یک از درگیریها از رهبری اجتماعی نواب خاص که جانشین امام بودند و رهبری جامعه امامی را بر عهده داشتند، یا از متکلمانی چون ابومحمد و ابوسهل نوبختی و بزرگانی چون ابن جنید اسکافی (م بعد از ۳۵۰)، ابوالقاسم کوفی (م۳۵۶)، ناشی اصغر (م۳۶۶)، ابوالجیش بلخی (م ۳۶۷)، شیخ مفید (م ۴۱۳)، سید مرتضی (م ۴۳۲) و شیخ طوسی (م ۴۶۰)، گزارشی در دسترس نیست، بلکه در مواردی گزارشهای خلاف موجود است. افرادی چون حسین بن روح نوبختی و ابواحمد موسوی، و سید مرتضی نقش مؤثری در آرام کردن عوام و جلوگیری از آشوبها داشتند. این در حالی است که بزرگترین انگیزهدهندگان عوام اهل سنت در مبارزه اجتماعی و ایجاد آشوبها، محدثان و واعظان شهیر از اهل حدیث، بهویژه از حنابله، بودند. حسین بن قاسم بربهاری، ابومحمد حسن بن علی بربهاری (م ۳۲۹)، ابوبکر محمد بن عبداﷲ محدث شافعی (م ۳۵۴)، ابن بطه حنبلی (م ۳۸۷)، ابن سمعون واعظ و محدث حنبلی (م ۳۸۷)، ابوعلی ابن المذهب واعظ و محدث (م ۴۴۴)، از سردمداران و جلوداران درگیریها و تحریک و تهییج عوام بودند.