541
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

نتیجه سخن شیخ این است که علم به چیزی را نمی‏توان «خلق» نامید، مگر اینکه به فعل منتهی شود که در این صورت، «خلق تقدیری» نامیده می‏شود. اما علم خدا به افعال بندگان سبب صدور فعل از آنان نمی‏شود تا به آن خلق تقدیری گفته شود. این تحلیل شیخ با کلام وی در بحث تقدم ارواح بر ابدان در المسائل السرویه۱ ناسازگار است؛ زیرا شیخ در آنجا حدیث «انَّ اﷲ تَبَارَک وَ تَعَالَى خَلَقَ‏ الْأَرْوَاحَ‏ قَبْلَ‏ الْأَجْسَادِ بِأَلْفَی عَامٍ» را در فرض ثبوت حدیث، به خلق در تقدیر در علم خدا معنا کرده است؛ به این معنا که خداوند متعال پیش از خلق ابدان، ارواح را در علم خود تقدیر کرد و سپس ابدان را آفرید. حال باید دید که از منظر روایات آیا افعال عباد مخلوق تقدیری خداوند هستند یا خیر؟ در این معنا، روایات را می‏توان به چند دسته تقسیم کرد:

۱. در برخی روایات آشکارا به خلق تقدیری افعال توسط خداوند اشاره شده است؛ مانند حدیث «أَفْعَالُ‏ الْعِبَادِ مَخْلُوقَةٌ خَلْقَ تَقْدِیرٍ لَا خَلْقَ تَکوِینٍ»۲ و «أَفْعَالُ‏ الْعِبَادِ مَخْلُوقَةٌ فَقُلْتُ لَهُ یا ابْنَ رَسُولِ اﷲ وَ مَا مَعْنَى مَخْلُوقَةٌ قَالَ مُقَدَّرَةٌ»۳ و «أَفْعَالُ‏ الْعِبَادِ مُقَدَّرَةٌ فِی عِلْمِ اﷲ قَبْلَ خَلْقِ الْعِبَادِ بِأَلْفَی عَامٍ».۴

۲. در برخی از روایات به‏طور ضمنی به خلق تقدیری تمام افعال، اعم از خیر و شر، توسط خداوند اشاره شده است، مانند حدیث «قَالَ اﷲ عزّ و جلّ‏ أَنَا اﷲ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا خَالِقُ‏ الْخَیرِ وَ الشَّرِّ فَطُوبَى لِمَنْ أَجْرَیتُ عَلَى یدَیهِ الْخَیرَ وَ وَیلٌ لِمَنْ أَجْرَیتُ عَلَى یدَیهِ الشَّرَّ»۵ و «إِنَّ اﷲ یقُولُ أَنَا اﷲ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا خَالِقُ الْخَیرِ وَ الشَّرِّ وَ هُمَا خَلْقَانِ مِنْ خَلْقِی فَطُوبَى لِمَنْ قَدَّرْتُ لَهُ الْخَیرَ وَ وَیلٌ لِمَنْ قَدَّرْتُ لَهُ الشَّرَّ»۶ و «وَ أَمَّا الْمَعَاصِی‏ فَلَیسَتْ بِأَمْرِ اﷲ وَ لَکنْ بِقَضَاءِ اﷲ وَ بِقَدَرِ اﷲ وَ بِمَشِیتِهِ وَ بِعِلْمِهِ ثُمَّ یعَاقِبُ عَلَیهَا».۷

با توجه به احادیث ذکرشده و احادیث دیگری که در خصوص مشیت عام خداوند نسبت به تمام افعال انسان در کتاب‏های روایی موجود است، می‏توان گفت که افعال عباد، اعم از خیر و شر، مخلوق تقدیری خداوند هستند و حدیثی که شیخ بیان کرده، مبنی بر خلق افعال توسط انسان‏ها، ناظر به تحقق خارجی افعال انسانی است که در این مسئله نزاعی وجود ندارد و خود شیخ صدوق نیز به آن معتقد است. به هر صورت، اشکال عقلی شیخ مفید در خصوص خلق تقدیری بر این حدیث وارد

1.. همو، المسائل السرویه، ص۵۳.

2.. صدوق، التوحید، ص۴۰۷.

3.. همو، معانی الاخبار،ج۱، ص۳۷۹.

4.. همو، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۱۳۶.

5.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۵۴.

6.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۷۳.

7.. صدوق، التوحید، ص۳۷۰.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
540

می‌رسد چون مفید افعال اختیاری انسان را مشمول اراده تکوینی خداوند نمی‏داند، در بحث استطاعت نمی‏تواند قائل به استطاعت همراه با فعل شود. بنابراین، ناگزیر است مطابق پیش‌فرض کلامی خود، از میان روایات مختلفی که درباره استطاعت وارد شده، روایاتی را برگزیند که ناظر به استطاعت پیش از فعل است. شایان ذکر است که درباره توضیح و تفسیر روایاتی که ناظر به استطاعت همراه با فعل‌اند، از شیخ مفید توضیحی نیافتیم.

افعال بندگان

شیخ مفید در تبیین افعال بندگان، دیدگاه شیخ صدوق را درباره افعال بندگان نقد می‏کند. صدوق می‏گوید: افعال عباد مخلوق‏اند به خلق تقدیر، نه خلق تکوین؛ زیرا خداوند از ازل به مقادیر افعال آگاه است.۱ از نظر شیخ صدوق خالقیت خداوند نسبت به افعال بندگان، خالقیت علمی است که هیچ ربطی به خلق و ایجاد فعل خارجی انسان ندارد، و فاعل حقیقی افعال به واسطه استطاعتی که خداوند به آنها داده، انسان‏ها هستند. شیخ مفید می‏گوید: در حدیث صحیحی از آل محمد صلی الله علیه و آله آمده است که افعال بندگان مخلوق خدا نیستند و آنچه صدوق نقل کرده، حدیثی است که به آن عمل نمی‏شود و سند درستی ندارد و اخبار صحیحی به خلاف آن وجود دارد. از آن گذشته، در زبان عربی این طور نیست که علم به چیزی به معنای خلق آن باشد. اگر علم به چیزی خلق آن چیز بود، باید هرکس هرچیز می‏داند، آن را خلق کرده باشد. بعد می‏گوید: تقدیر در لغت، به معنای «خلق» است؛ چرا که تقدیر فقط به فعل تعلق می‏گیرد و به علم به چیزی تعلق نمی‏گیرد.

شیخ در ادامه حدیثی را از امام رضا علیه السلام در جواب شخصی که پرسیده بود: «آیا افعال بندگان مخلوق خداست؟» نقل می‏کند که پاسخ امام چنین است: «لو کان خالقاً لها لما ‌تبرأ منها» سپس شیخ با استناد به آیه یکِ سوره توبه (أَنَّ اﷲ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ) می‏گوید: برائت از ذات افراد نیست، بلکه برائت از افعال آنهاست. شیخ آن‌گاه در تأیید سخن خود به حدیث امام کاظم علیه السلام استناد می‏جوید که در آن ابوحنیفه از آن حضرت پرسید: آیا افعال بندگان مخلوق خداست؟ امام در جواب فرمودند: از سه حالت خارج نیست: اول اینکه از جانب خدا باشد، دوم اینکه از جانب خدا و خلق باشد و سوم اینکه از جانب خلق باشد. اگر افعال از جانب خدا باشد، مدح و ذم آن نیز به خدا تعلق می‏گیرد. اگر از جانب خدا و مخلوق باشد، ذم و مدح به هردو تعلق می‏گیرد؛ و چون این دو وجه باطل است، ثابت می‏شود که وجه سوم درست است، یعنی افعال مخلوق بنده است.۲

1.. صدوق، معانی الاخبار، ص۲۹.

2..مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۴۰و ۴۴.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41643
صفحه از 657
پرینت  ارسال به