49
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

پناه گرفت، اما شورشیانِ خشمگین او را بیرون کشیده، به قتل رساندند و جسدش را در آتش سوزاندند! سپس ابوالفضل شیرازی، وزیر الطائع باﷲ و سنی متعصب، حاجبش را به کرخ فرستاد. او نیز به همین بهانه دستور داد کرخ را به آتش کشاندند! در گزارش‏های به‏احتمال اغراق‏آمیز این آشوب، آتش گرفتنِ سیصد دکان، سی‌وسه مسجد و هفده هزار انسان،۱ ذکر شده است.۲

در سال ۳۶۳ فتنه عجیبی بین دو گروه برخاست. افراطیان از اهل سنت جنگ جمل را شبیه‌سازی و زنی را به عنوان عایشه سوار بر شتر کردند و دو نفر مرد را نیز طلحه و زبیر نامیدند و معرکه‏ای برپا و اظهار کردند در حال جنگ با اصحاب علی علیه السلام هستند! در این آشوب از هر دو گروه شمار کثیری به قتل رسیدند.۳ به سال ۳۸۰ فتنه و درگیری شدیدی بین اهالی محله کرخ با اهالی باب البصره صورت گرفت، عده‏ای کشته شدند و محله‏ها به آتش کشیده ‏شد.۴

صاحب منصبان سنی، برای جلوگیری از درگیری شیعیان و اهل سنت، می‏کوشیدند مانع برگزاری مراسم عزاداری برای امام حسین علیه السلام و جشن عید غدیر شودند. در سال ۳۸۲ ابوالحسن علی بن محمد کوکبی معروف به ابن معلم در عهد بهاء الدوله دیلمی، برای جلوگیری از آشوب، فرمان ممنوعیت مراسم عاشورا را صادر کرد.۵ اما در سال ۳۸۹ اتفاق عجیبی از سوی اهل سنت رخ داد. آنان در اقدامی مشابه، به‏سان شیعیان به سنت عزاداری و جشن روی آوردند و دقیقاً هشت روز پس از عاشورا را به عنوان روز قتل مصعب بن زبیر انتخاب کردند و به شیون پرداختند و به زیارت قبرش شتافتند! همچنین هشت روز پس از روز غدیر، با عنوان یوم الغار به جشن و پای‏کوبی مشغول شدند!۶ این آیین هم در بین اهل سنت ادامه یافت تا آنکه در سال ۳۹۲ عمیدالجیوش ابوعلی هرمز، به دلیل فزونی آشوب‏ها و فتنه‏ها، شیعه و سنی را از اظهار مذهب و اجرای شعائر مذهبی منع کرد و حتی شیخ مفید رئیس شیعیان وقت را از بغداد تبعید کرد.۷

با وجود ممنوعیت حکام از اجرای آیین‏های مذهبی، درگیری‏های اهل حدیث و شیعیان پایان

1.. در کتاب المنتظم ابن جوزی آمار به گونه‌ای دیگر ثبت شده است. در آنجا «فکان سبعة عشر ألف و ثلاثمائة دکان، و ثلاثمائة و عشرین دارا» ذکر شده که احتمالاً بعد از عدد سبعة عشر الف، «انساناً» جا افتاده است (ابن جوزی، المنتظم، ج ۱۴، ص ۲۱۵).

2.. ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج ۱۱، ص۲۷۳؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۸، ص ۶۲۸.

3.. ابن کثیر، همان، ج ۱۱، ص ۲۷۵.

4.. ابن جوزی، المنتظم، ج ۱۴، ص ۳۴۴.

5.. همان، ص ۳۶۱.

6.. همان، ج ۱۵، ص ۱۴.

7.. همان، ص ۳۳.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
48

موجب رشد چشم‏گیر آشوب‏ها و درگیری‏های اجتماعی اهل حدیث، به‏ویژه حنبلیان، و شیعیان بغداد شد. برای مثال،، در سال ۳۵۱ شیعیان بر مناصد بغداد لعن معاویه و نیز لعن بر کسانی که فدک را از فاطمه‏ی زهرا ـ سلام اﷲ علیها ـ غصب کرده بودند و لعن بر کسانی که عباس را از شورا اخراج کرده بودند، و کسانی که ابوذر غفاری را انکار کرده و آنهایی که مانع دفن امام حسن مجتبی علیه السلام در کنار قبر مطهر جدش شده بودند، مکتوب کردند.۱ در مقابل، جنبش دفاع از ابوبکر، عمر، عثمان و معاویه پدید آمد که ابن بطه یکی از سران آن جنبش بود. او از نخستین کسانی است که معاویه را «خال المؤمنین» نام نهادند.۲ ابن بطه حتی مردم را از تحقیق در وقایعی نظیر جنگ جمل و صفین نهی می‏کرد.۳

با علنی‏تر شدن شعائر شیعی، کم‏کم این آیین‏ها به رسومات منظم و برنامه‏ریزی شده مبدل شد. چنان‌که در سال ۳۵۳ در روز عاشورا شیعیان در حرکتی هماهنگ، بازارها را تعطیل و خرید و فروش را رها کردند، قصاب‏ها از ذبح و فروش گوشت دست کشیدند و به عزاداری امام حسین و اهل بیت علیهم السلام پرداختند؛ حتی زنان با زلف‏های پریشان در محله‏ها به شیون پرداختند؛ همان‏گونه که در غدیر همان سال به چراغانی محله‏ها و به جشن و شادی مشغول شدند.۴ سال ۳۵۴ نیز همین رویه ادامه داشت و در این سال دیلمیان در بغداد ذکر فضائل صحابه را ـ که عالمان اهل حدیث آن را تبلیغ و حمایت می‏کردند ـ ممنوع اعلام کرده، لعن صحابه را در مساجد مکتوب ساختند! در مقابل، اهل سنت و حدیث‏گرایی چون محمد بن عبداﷲ، معروف به شافعی،۵ به‏عمد فضائل صحابه را در مسجد جامع و در باب الشام منقوش می‏کردند.۶ این آیین در سال‏های بعد هم ادامه یافت و اهل سنت را تحریک کرد، به‏طوری که از سال ۳۵۴ به بعد در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام در محرم و عاشورا و نیز در جشن مراسم غدیر خم، درگیری‏های اهل سنت و شیعیان گزارش شده است.۷

در سال ۳۶۲ پس از آنکه یکی از زندان‏بان‏ها، مردی عامی را کشت، گروهی از عامه و ترکان بغداد بر ضد او به پاخاستند. قاتل از ترس پا به فرار گذاشت و در خانه‏ای در محله شیعه‏نشین کرخ

1.. همان، ص۱۴۰.

2.. ابن بطه، الشرح و الابانه، ص ۶۵.

3.. همان، ص ۶۴.

4.. ابن جوزی، المنتظم، ج ۱۴، ص۱۵۰.

5.. ابوبکر محمد بن عبداﷲ بن ابراهیم بن عبدویه بن موسی المعروف بالشافعی متوفی ۳۵۴ (ابن جوزی، المنتظم، ج ۱۴، ص۱۷۳).

6.. ابن جوزی، همان.

7.. همان، ص ۱۵۵.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 42188
صفحه از 657
پرینت  ارسال به