روایاتی از برخی از اهل بیت۱ میکوشد شیعیان را مخالف و ضد اهل بیت علیهم السلام نشان دهد.۲
ابن بطه در بخشی از کتابش بعد از آنکه نوحه و عزاداری را مکروه و بدعت میخواند، تصریح میکند: ندبه و نوحهخوانی برای حسین بن علی [علیه السلام] هم بدعت است.۳ این در حالی است که بنابر گزارشهای تاریخی نوحه و عزارداری بر امام حسین ـ بهویژه در محرم و صفر ـ در بین شیعیان بغداد مرسوم شده بود. از منظر او ریشه این بدعتها از کوفه است. به همین جهت بیان میکند: اهل کوفه هر ساله یک بدعت جدید اضافه میکنند.۴ ابن بطه همانند استادش بربهاری در واقع رهبری فکری و اجتماعی اهل حدیثِ بغداد را در مخالفت با آیین عزاداری شیعیان به دست گرفت و نقش مؤثری در برخوردهای حنبلی و شیعی ایفا میکرد. احتمالاً به همین جهت بود که از طرف حکومت تحت تعقیب قرار گرفت (چون حکومت تحت نفوذ آل بویه شیعی بود). او نیز مانند بربهاری در اواخر عمرش مجبور به انزوا در عکبرا شد.۵
در بغداد البته بهغیر از ابن بطه، ابن سمعون حنبلی نیز نفوذ بسیاری در بین اصحاب حدیث و حنابله و تحرکات اجتماعی آنان داشت. او به سبب تواناییاش در خطابه و وعظ، نهتنها بین تودههای حنبلی بغداد نفوذ داشت، بلکه دیگر مذاهب فقهی اهل سنت و حتی علمای بغداد از جمله ابوبکر باقلانی اشعری او را بزرگ میداشتند.۶ هنگامی که عضدالدوله دیلمی برای پایان دادن به درگیریهای فرقهای در بغداد، واعظان و سخنرانان را از رفتن به منبر منع کرد، او بدون توجه به آن در روز جمعه و در مسجد جامع منصور بر فراز منبر رفت و به خطابه و وعظ پرداخت.۷
رهبری فکری و اجتماعی ابن بطه و ابن سمعون در بغداد در نیمه دوم سده چهارم، و تأکید آنان بر بدعت بودن عزاداری و نوحهسرایی بر امام حسین علیه السلام و نیز کافر و مهدورالدم بودن روافض از سویی و از سوی دیگر علنی شدن شعائر و آیینهای شیعی و محدود شدن نسبی اهل حدیث در دوران آل بویه،
1.. مثلاً از حسن بن حسن نقل میکند که او قتل رافضی را مایۀ قربت میدانست! (ابن بطه، همان ، ص ۱۱۰).
2.. ر.ک: ابن بطه، همان، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۵.
3.. همان، ص ۲۵۷.
4.. همان.
5.. ابن ابییعلی، طبقات الحنابله، ج ۲، ص ۱۴۶.
6.. ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ص ۲۰۱.
7.. ابن ابییعلی، طبقات الحنابله، ج ۲، ص ۱۵۸ و ۱۵۹.