بیاورد و مدیر و منضبط باشد. او باید سیاستمدار و از روابط با حکام و صاحبان قدرت و ثروت و قواعد مردمداری و مصالحه و میانجیگری مطلع باشد. نقیب باید عادل و متقی و در میان سادات مقبول و مطاع باشد و رازدار و بیکینه و اهل گذشت باشد و در عین حال شجاعت و اقتدار لازم را در برخورد با خطاکاران داشته باشد. علاوه بر این شروط عام، نقیب النقباء دارای ویژگیهای دیگری نیز باید باشد که از جمله آنها فقیه بودن و اطلاع از احکام قضاوت، برخورداری از فنون قضاوت و کشف حقیقت، آگاهی از امور حسبه و احکام و فنون آن است.۱
برای نقیبان وظایف بسیاری شمرده شده که از جمله آنهاست: شناخت انساب سادات و محافظت از آن و ثبت آن بهگونهای که تداخلی در انساب آنان پدید نیاید، ثبت موالید و وفیات سادات، تعلیم و تأدیب کودکان و نوجوانان هاشمی، ایجاد مشاغل مناسب برای جوانان سید، باز داشتن سادات از معاصی و رفتار دون شأن سیادت و توصیه آنان به عمل صالح، بازداشتن سادات از ظلم و زورگویی و نهی آنان از فخرفروشی به خاطر نسبشان، استیفای حقوق سادات، یافتن همسران صالح برای دختران و پسران تحت تکفل و نهی آنان از ازدواج با غیر همکفو، تقسیم عطایا و هدایا و موقوفات و خمس در میان سادات، محافظت از اموال و املاک و موقوفاتِ در معرض خطر سادات، جلوگیری از اختلاف و افتراق سادات، تعیین افرادی برای خبرگیری از احوال سادات، شناخت مدعیان دروغین نسب هاشمی و تنبیه آنان.۲
دایی مادر سید مرتضی، ابوعبداﷲ دیلمی، در زمان معزالدوله دیلمی نقابت طالبیان را بر عهده داشت و پس از آنکه برخی از دیلمیان با وی بیعت کردند قیام نمود؛ اما معزالدوله او را حبس و پس از مدتی آزاد و بار دیگر به نقابت طالبیان منسوب کرد. گفته شده در دوران نقابت وی وضع معیشتی طالبیین بهبود یافت. گویا وی تا سال ۳۵۳ قمری این مقام را در بغداد در اختیار داشت.۳
ابواحمد موسوی از سال ۳۵۴ قمری تا هنگام مرگ در سال ۴۰۰ پنج مرتبه به نقابت طالبیان منصوب شد.۴ او در سال ۳۵۴ قمری همزمان به عنوان نقیب النقبای طالبیان از سوی دیوان خلافت انتخاب شد، اما در سال ۳۶۲ در پی درگیری با ابوالفضل شیرازی، وزیر عباسی که به حقوق شیعیان بیتوجه بود، از نقابت معزول گشت.۵ همزمان با عزل ابواحمد موسوی، پدربزرگ مادری سید