کفر است و بر مبناى موافات چنین کسى از اول مؤمن نبوده است.۱
سید مرتضی با توجه به این دو مقدمه که مؤمن بالاجماع مستحق ثواب دائم است و تحابط باطل است، نتیجه میگیرد که موافات شرط ایمان است و مؤمن هرگز کافر نمیشود؛ زیرا کفر موجب استحقاق عقاب دائم و ایمان موجب ثواب دائم است و تحقق این دو با هم ممکن نیست. البته به عقیده او ایمان آوردن کافر مشکلى ندارد؛ چون ایمان موجب اسقاط عقاب کفر است.۲
احباط
نوبختیان ـ بر خلاف شیخ مفید ـ همنوا با معتزله به تحابط اعمال اعتقاد داشتند؛۳ به این معنا که اعمال خوب و بد انسان یکدیگر را از بین میبرند و اگر بدیها غلبه کرد، آن فرد مستحق عقاب است، بیآنکه در مقابل اعمال نیک او پاداشی داشته باشد، و اگر اعمال نیک او غلبه کرد، تنها مستحق ثواب است که در صورت دوم «تکفیر» نامیده میشود.۴ بنونوبخت معتقد بودند بسیاری از کسانی که اطاعت خدا کرده و کارهای نیکی داشتهاند در آخرت پاداشی به آنها نمیرسد، ولی در این دنیا پاداش کارهای نیک خود را میبینند؛ در مقابل، شیخ مفید معتقد بود اگر کسی حتی یک طاعت انجام دهد، در بهشت جاودانه میشود.۵ البته این اختلاف دیدگاه از آنجا ناشی میشود که شیخ مفید ـ بهخلاف بنونوبختـ اساساً انجام دادن طاعت را از کافر ناممکن میداند.۶
باید دقت کرد که این دیدگاه معتزلیان بر این پایه استوار بود که کسی که وارد آتش شود، از آن رهایی ندارد و در آن خالد خواهد بود.۷ با توجه به اینکه بنونوبخت ـ بر خلاف معتزله ـ منزلة بینالمنزلتین و خلود مسلمان مرتکب کبیره در جهنم را مردود میدانستند، باید احباط نوبختیان به گونهای تبیین شود که به خلود مسلمان فاسق ـ که گناهان وی بر اعمال نیکش برتری دارد ـیا مسلمان مرتکب کبیره در جهنم نینجامد.
در بحث احباط، نوبختیان ـ در مقابل شیخ مفید و همنوا با معتزله ـ معتقد به احباطاند، اما این اعتقاد در میان امامیه منحصر به نوبختیان نیست و شیخ مفید تصریح میکند تنها جماعتی از امامیه و
1.. سید مرتضی، رسائل، ج ۱، ص۳۳۶.
2.. ر.ک: همو، شرح جمل العلم والعمل، ص۱۵۸ ـ ۱۶۰.
3.. مفید، أوائل المقالات، ص۸۲.
4.. طوسی، الاقتصاد، ص۱۹۳ـ ۲۰۶.
5.. مفید، أوائل المقالات، ص۸۲ و ۸۳.
6.. ر.ک: همان، ص۸۳.
7.. قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ص۴۲۲ـ۴۲۵.