389
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

حقیقت ایمان و البته شرط آن شمرده‏اند. برخى نیز عمل را نه جزوِ ایمان دانسته‏اند و نه شرط آن و توضیح بیشترى نداده‏اند که احتمالاً عمل را به عنوان آثار ایمان پذیرفته‏اند.

علامه مجلسى پس از یادآورى و بیان اطلاقات فراوانِ هریک از واژگان اسلام و ایمان در متون دینى، راه‏کارهایى در تبیین آیات و روایاتِ بیانگر داخل بودن اعمال در ایمان مطرح کرده که به نحوى شامل دیدگاه‏هاى مختلفى است که در این باره عرضه شده‏اند. راه‏کارهاى پیشنهادى وى عبارت‏اند از: ۱. متون را بر ظواهر خود حمل کنیم و بگوییم که عمل در برخى معانى ایمان داخل در حقیقت آن است؛ ۲. ایمان، اصل عقاید باشد؛ اما نام‏گذارى عقاید به ایمان، مشروط به اعمال باشد؛ ۳. قائل به مراتب متفاوت ایمان باشیم که اعمال بسیار یا کم، کاشف از حصول مرتبه‏اى خاص از آن باشد؛ زیرا بى‏گمان، شدت یقین در کثرت اعمال نیک و ترک گناهان مدخلیت دارد.۱

چنان‌که یاد شد، گروهى از عالمان امامیه، عمل را داخل در حقیقت ایمان دانسته‏اند. از منظر ایشان، ایمان حقیقتى است مرکّب از تصدیق قلبى و عمل جوارح. افزون بر شیخ مفید ـ که موضع وى نقل شد ـ از ملاحظه عنوان‌دهى ابواب و گزینش احادیث در آثار صدوق چنین بر مى‏آید که وى نیز قائل به این دیدگاه است.۲ ابن بطریق حلى، با بیان اینکه معناى واژگانىِ ایمان، تصدیق است، تصریح کرده که حقیقت ایمان اعتقاد قلبى به خدا و پیامبر و امام و گفتار با زبان (اظهار شهادتین و اقرار به امامت) و عمل به جوارح (نماز، زکات، روزه، حج و جهاد) است.۳ محقق نراقى عمل را جزوِ ایمان و اسلام دانسته است.۴ فیض کاشانى نیز در این باره سخنى درخور توجه دارد. وى معتقد است که فسق،

1.. مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۶، ص۱۲۸. سید عبداﷲ شُبّر نیز این راه‏کارها را پیشنهاد داده است. گفتنى است که راه‏کار سوم در بیان وی، این گونه آمده است که بگوییم ایمان، مراتب و درجات دارد. ایمان، عبارت است از عقاید حقّه و اعمال شرط کمال آن یا جزء ایمان کامل است، نه اصل ایمآنکه مراتب کمال ایمان با اختلاف مراتب طاعات و ترک معاصى، مختلف مى‏گردد (ر.ک: شبر، حق الیقین، ج۲، ص۲۲۹ و ۲۳۰).

2.. وى در عیون أخبار الرضا علیه السلام (ج ۱، ص۲۶۶) بابى گشوده با عنوان «باب ما جاء عن الرضا فى الإیمان و أنه معرفة بالجنان و إقرار باللسان و عمل بالأرکان». در این باب، شش حدیث آمده است. در الخصال (ص ۱۷۸) باب «الایمان ثلاثة أشیاء» و در معانى الأخبار، (ص ۱۸۶) باب «معنى الاسلام و الایمان» متضمن احادیثى در این باره است. گفتنى است که بحرانى نیز این دیدگاه را به شیخ صدوق نسبت داده است (بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۲۲، ص۲۰۱). اگر عنوان‏هاى کافى مانند «باب فى أن الإیمان مبثوث لجوارح البدن» (کلینی، کافی، ج۲، ص۳۳) را نشانۀ برداشت نویسنده آن از احادیث و حاکى از دیدگاه وى بدانیم، طبعاً شیخ کلینى نیز از طرفداران نظریه جزئیت عمل در ایمان خواهد بود. از غیر امامیان نیز قاضى نعمان مغربى، بر پایۀ حدیثى از امام صادق۷ بر سه مؤلفه‏اى بودن ایمان، تأکید و دیدگاه‏هاى دیگر را نقد کرده است (تمیمی مغربی، دعائم الإسلام، ج۱، ص۲).

3.. ابن بطریق، العمده، ص۶۷و ۶۸.

4.. نراقی، عوائد الأیام، ص۹۷. وى این دیدگاه را در ضمن بحث از اینکه آیا کفار به فروع مکلف‏اند یا نه، طرح کرده است.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
388

۳. حقیقت ایمان، تصدیق قلبى و اقرار زبانىِ همراه با عمل جوارح است.۱ آنچه در اینجا باید با عنایت به دیدگاه شیخ مفید و احادیث‏ کافى اندکى به بررسى آن بپردازیم، موضوع نسبت ایمان با عمل است؛ زیرا پاسخ به این پرسش، افزون بر آنکه به ایضاح مفهوم ایمان مدد مى‏رسانَد، اطلاق یا عدم اطلاق مؤمن به‏ فاسق (مرتکب کبیره) را نیز معلوم مى‏گرداند. علامه حلى پس از گزارشى فشرده از آرا و اقوال موجود درباره تعریف ایمان، تصریح مى‏کند که تمام اقوال و مذاهب در دو گروه حصر مى‏گردد: گروهى که عمل را جزوِ ایمان مى‏دانند، و گروهى که عمل را جزوِ آن نمى‏دانند.۲ با تأمل در دیدگاه‏هاى یادشده و بررسى‏هاى ایمان‏پژوهان در باب نسبت عمل با ایمان، نظریه‏هاى فراوانى به چشم مى‏خورد. عالمانى که ایمان را به تصدیق قلبى یا اعم از تصدیق قلبى و اقرار زبانى، تفسیر کرده‏اند، طبعاً عمل را داخل در حقیقت ایمان نمى‏دانند.۳ بسیارى از ایشان عمل را شرط کمال ایمان دانسته‏اند. ملاصالح مازندرانى، در گزارش دیدگاه این گروه مى‏نویسد:

متکلمانِ قائل به اینکه ایمان نفس تصدیق است، اخبار دال بر جزئیت اعمال جوارح در ایمان را بر کمال حمل کرده‏اند. به این معنا که عمل، جزء ایمان نیست، به‌گونه‏اى که با عدم عمل، ایمانْ معدوم گردد؛ بلکه اضافه عمل به ایمان، اضافه کمال است. همین طور احادیث دال بر جزئیت اقرار زبانى را شرط ایمان دانسته‏اند، نه جزوِ آن.۴

برخى عمل را از آثار و پیامدهاى تأکیدکننده ایمان دانسته‏اند.۵ برخى دیگر عمل را بیرون از

1.. قائلان این نظریه خواهد آمد.

2.. حلی، الالفین، ص۳۳۱.

3.. هر گاه عمل جزء ایمان نباشد، اطلاق ایمان به آن را در متون دینى باید با استفاده از الگوى‏هاى زبانى ـ مانند مجاز ـ توجیه کرد؛ مثل آنکه گفته مى‏شود افعال فلان کس، گفتارش را تصدیق مى‏کند (ر.ک: مجمع البیان، ج۱، ص۸۶ و ۸۷).

4.. وى خود نیز تصدیق همراه با عمل را فرد کامل ایمان دانسته است (شرح اصول کافى، ج۸، ص۷۳ و ۷۵؛ همچنین ر.ک: مدنی شیرازی، ریاض السالکین، ج۳، ص۳۵۴). نویسندۀ حقیقة الایمان عمل را جزء ایمان کامل دانسته است (شهید ثانی، حقیقة الایمان، ص۳۲۶). محقّق اردبیلى نیز معتقد است که عمل داخل در ایمان نیست و اخبار وارد در این باره محمول است بر ایمان کامل که از آن مؤمنان پرهیزگار و پارسا و مخلص و مقبول (پذیرفته در آستان الهى) است (اردبیلی، زبدة البیان، ص۹).

5.ابن میثم بر آن است که ایمان، تصدیق قلبى است که اقرار زبانى سبب ظهور آن، و سایر طاعات، ثمرات مؤکد آن است. علّامه حلّى نیز عمل صالح را اثر ایمان شمرده است (بحرانى، قواعد المرام، ص۱۷۰؛ حلی، الالفین، ص۳۳۱).

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 42034
صفحه از 657
پرینت  ارسال به