381
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیئاتِکُمْ»۱ آورده است که مفهوم آیه دلالت دارد که پرهیز از برخى گناهان (یعنى کبائر) موجب تکفیر سیئات مى‏گردد و این، مقتضى تغایر کبائر با سیئات است. در آیه‏ «الَّذِینَ یجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ»،۲ خداى متعال دورى‌کنندگان از کبائر را بدون آنکه درباره گناهان کوچک بر ایشان تنگ بگیرد، ستوده است. در حدیث نیز از تکفیر گناهان کوچک با اعمال نیک، سخن رفته است.۳ از دیگر مدافعان مطلق بودن کبائر مى‏توان محقق اردبیلى، شیخ نجفى و شیخ انصارى را نام برد.۴ میرزاى قمى نیز ـ که این دیدگاه را اقوا دانسته ـ از جمله ادله خود را فقره‏اى از نیایش امام زین العابدین علیه السلام برشمرده است.۵ علامه مجلسى، به مناسبت شرح احادیث کبائر نوشته است:

این دیدگاه ـ که همه گناهان را کبیره مى‏داند ـ مخالف بسیارى از آیات و احادیث است و شاید مقصود قائل این دیدگاه، منع از سَبُک‌‏انگارى و کوچک‌‏شمارى گناهان است، چنان‌که در احادیث نیز این مطلب گذشت؛ زیرا نافرمانى خداى‏ عظیم، بزرگ و مخالفت پروردگار شکوه‏مند، سترگ است. این امر (بزرگى گناه) با اینکه برخى از گناهان فى نفسه موجب قدح در عدالت باشند و برخى با اصرار، منافات ندارد. چنان‌که پرهیز از برخى، مایه گذشت از برخى دیگر است، آن‌گونه که صریح آیه است.۶

از مجموع مطالب یاد شده، آشکار است که عالمان پیشین امامیه، با شیخ مفید هم‏رأى بوده‏اند و عالمان پسین، از این دیدگاه برگشته‏اند و با نوبختیان هم‏داستان شده‏اند.۷ شیخ کلینى، احادیث مربوط

1.. نساء: ۳۱.

2.. نجم: ۳۲.

3.. ر.ک: شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۱۴، ص۱۶۶. وى در ادامه افزوده است که قائلان به تمایز کبیره و صغیره. در تعریف کبیره، وجوهى را ذکر کرده‏اند: ۱. کبیره، گناهى است که موجب حد است؛ ۲. گناهى است که در قرآن یا سنت، وعید شدید به آن شده؛ ۳. گناهى که خداوند سبحان بر آن وعید آتش داده است. گفتنى است که شهید اوّل و فاضل مقداد، در ضمن ذکر تعاریف متعدد تعریف کبیره، هر آنچه را شرع در خصوص آن وعید (تهدید) کرده است، پذیرفته‏اند. براى تعاریف کلامى و فرقه‏شناختی، ر.ک: حلی، مناهج الیقین، ص۵۱۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۱۶۲.

4.. اردبیلی، مجمع الفائده، ج۱۲، ص۳۱۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۰۶؛ شیخ انصاری، کتاب الصلاة، ج۱، ص۲۶۶.

5.. قمی، غنائم الأیام، ج۲، ص۳۲. کلام مورد استناد وى این است: «و قد هربت الیک من صغائر ذنوب موبقة و کبائر اعمال مردیة» (صحیفۀ سجادیه، دعاى ۳۲).

6.. مجلسی، مرآة العقول، ج۱۰، ص۴.

7.. البته توجه داریم که اشتراک در اصل آموزه است و از آنجا که از مبنا و خاستگاه دیدگاه نوبختیان تبیینى در دست نیست، نمى‏توان هماهنگى را به مبناى نظریه نیز سرایت داد. گفتنى است که در میان اشاعره نیز هر دو دیدگاه دربارۀ ( مفهوم کبیره مطرح شده است. در حالى که جوینى، از پیشینیان، کبیره و صغیره بودن را نسبى دانسته (جوینی، الإرشاد، ص۳۹۱) تفتازانى، از پسینیان، از مطلق بودن آن دو، دفاع کرده است (تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۱۶۲).


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
380

حقیقت، دیدگاه خوارج، مبنى بر کافر بودن مرتکب کبیره و دیدگاه معتزله در قول به منزلة بین المنزلتین، بحث از کبائر و احکام مرتکب آن را در رده مباحث مهم کلامى و فرقه‏شناختى نهاد.۱ دیدگاه شیخ مفید در نسبى بودن گناه بزرگ و کوچک، چندین سده پس از وى در میان عالمان شیعه، مدافعان بسیارى داشته است. سید مرتضى نیز همه گناهان را بزرگ دانسته که گاه در مقام مقایسه کبیره و صغیره گفته مى‏شود.۲ شیخ طوسى و ابن ‏ادریس نیز بر این رفته‏اند.۳ طبرسى این قول را به مطلق امامیه نسبت داده است که نشان رواج و اشتهار این دیدگاه تا سده ششم است.۴ از نظر این گروه از عالمان، همه گناهان از این نظر که مخالفت امر و نهى خداى متعال‏اند، یکسان‏اند و وصف به بزرگى و کوچکى، نسبى است.۵ در تقریر حمصى رازى از این دیدگاه، برخى مبانى آن تبیین گشته است. وى معتقد است که فسق در عرف شرع، عبارت از فعلى است که فاعل آن، مستحق عقاب است. بنابراین، هر گونه معصیت خداى تعالى، فسق است، چه صغیره نامیده شود چه کبیره؛ زیرا هریک از آنها به دلیل بطلان احباط و تکفیر، استحقاق عقاب مى‏آورد.

از این رو، صغیره بودن گناه، نسبى است. برخى معاصی، در مقایسه با گناهى که عقاب آن از گناه یادشده، افزون‏تر است، صغیره و گناهى که عقاب آن افزون‏تر است، کبیره نامیده مى‏شود. یک گناه، ممکن است در سنجش با دو گناه دیگر که عقابى کمتر و بیشتر از آن دارند، صغیره و کبیره باشد.۶ ظاهراً پس از محقق حلى بیشتر فقیهان امامیه دیدگاه بخش‏پذیرىِ ذاتىِ معاصی به کبیره و صغیره را با متون دینى، سازگارتر یافته و بر این پایه، به نقد دیدگاه نسبى‏گرایانه در تعریف کبائر و صغائر پرداخته‏اند.۷ شهید ثانى در بیان استدلال گروه، با استناد به ظاهر آیه‏ «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ

1.. براى تعریف معتزله از معاصی کبیره و صغیره و احکام مرتکبان آن دو، ر.ک: همدانی اسدآبادی، شرح الاصول الخمسة، ص۴۷۱ به بعد. خوارج، منکر وجود معصیت صغیره‌اند (ر.ک: همان، ص۴۲۷).

2.. سید مرتضی، الذخیره، ص۵۳۳ و ۵۳۴.

3.. طوسی، التبیان، ج۳، ص۱۸۲؛ ابن ادریس حلی، السرائر، ج۲، ص۱۱۸.

4.. طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۷۰؛ همو، جوامع الجامع، ج۱، ص۲۵۲. براى تفسیر آیه، بر مبناى نسبى بودن کبیره وصغیره، به این دو منبع مراجعه شود.

5.. همو، جوامع الجامع، ج۱، ص۲۵۲.

6.. ر.ک: حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۱۶۰ و ۱۶۱. براى گونۀ دیگرى از نسبى و مطلق در تعریف کبیره و صغیره، ر.ک: حلی، مناهج الیقین، ص۵۱۱.

7.. محقق حلی، شرائع الإسلام، ج۴، ص۹۱۱؛ علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۸، ص۴۸۴؛ شهید اول، القواعد و الفوائد، ج۱، ص۲۲۴؛ سیوری حلی، نضد القواعد الفقهیه، ص۵۲۷.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41950
صفحه از 657
پرینت  ارسال به