نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیئاتِکُمْ»۱ آورده است که مفهوم آیه دلالت دارد که پرهیز از برخى گناهان (یعنى کبائر) موجب تکفیر سیئات مىگردد و این، مقتضى تغایر کبائر با سیئات است. در آیه «الَّذِینَ یجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ»،۲ خداى متعال دورىکنندگان از کبائر را بدون آنکه درباره گناهان کوچک بر ایشان تنگ بگیرد، ستوده است. در حدیث نیز از تکفیر گناهان کوچک با اعمال نیک، سخن رفته است.۳ از دیگر مدافعان مطلق بودن کبائر مىتوان محقق اردبیلى، شیخ نجفى و شیخ انصارى را نام برد.۴ میرزاى قمى نیز ـ که این دیدگاه را اقوا دانسته ـ از جمله ادله خود را فقرهاى از نیایش امام زین العابدین علیه السلام برشمرده است.۵ علامه مجلسى، به مناسبت شرح احادیث کبائر نوشته است:
این دیدگاه ـ که همه گناهان را کبیره مىداند ـ مخالف بسیارى از آیات و احادیث است و شاید مقصود قائل این دیدگاه، منع از سَبُکانگارى و کوچکشمارى گناهان است، چنانکه در احادیث نیز این مطلب گذشت؛ زیرا نافرمانى خداى عظیم، بزرگ و مخالفت پروردگار شکوهمند، سترگ است. این امر (بزرگى گناه) با اینکه برخى از گناهان فى نفسه موجب قدح در عدالت باشند و برخى با اصرار، منافات ندارد. چنانکه پرهیز از برخى، مایه گذشت از برخى دیگر است، آنگونه که صریح آیه است.۶
از مجموع مطالب یاد شده، آشکار است که عالمان پیشین امامیه، با شیخ مفید همرأى بودهاند و عالمان پسین، از این دیدگاه برگشتهاند و با نوبختیان همداستان شدهاند.۷ شیخ کلینى، احادیث مربوط
1.. نساء: ۳۱.
2.. نجم: ۳۲.
3.. ر.ک: شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۱۴، ص۱۶۶. وى در ادامه افزوده است که قائلان به تمایز کبیره و صغیره. در تعریف کبیره، وجوهى را ذکر کردهاند: ۱. کبیره، گناهى است که موجب حد است؛ ۲. گناهى است که در قرآن یا سنت، وعید شدید به آن شده؛ ۳. گناهى که خداوند سبحان بر آن وعید آتش داده است. گفتنى است که شهید اوّل و فاضل مقداد، در ضمن ذکر تعاریف متعدد تعریف کبیره، هر آنچه را شرع در خصوص آن وعید (تهدید) کرده است، پذیرفتهاند. براى تعاریف کلامى و فرقهشناختی، ر.ک: حلی، مناهج الیقین، ص۵۱۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۱۶۲.
4.. اردبیلی، مجمع الفائده، ج۱۲، ص۳۱۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۰۶؛ شیخ انصاری، کتاب الصلاة، ج۱، ص۲۶۶.
5.. قمی، غنائم الأیام، ج۲، ص۳۲. کلام مورد استناد وى این است: «و قد هربت الیک من صغائر ذنوب موبقة و کبائر اعمال مردیة» (صحیفۀ سجادیه، دعاى ۳۲).
6.. مجلسی، مرآة العقول، ج۱۰، ص۴.
7.. البته توجه داریم که اشتراک در اصل آموزه است و از آنجا که از مبنا و خاستگاه دیدگاه نوبختیان تبیینى در دست نیست، نمىتوان هماهنگى را به مبناى نظریه نیز سرایت داد. گفتنى است که در میان اشاعره نیز هر دو دیدگاه دربارۀ ( مفهوم کبیره مطرح شده است. در حالى که جوینى، از پیشینیان، کبیره و صغیره بودن را نسبى دانسته (جوینی، الإرشاد، ص۳۹۱) تفتازانى، از پسینیان، از مطلق بودن آن دو، دفاع کرده است (تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۱۶۲).