373
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

امور، ایمان حقیقى معتبر نیست.۱ از دیگر عالمان قائل به موافات ـ افزون بر مفید و حمصى ـ مى‏توان به سید مرتضى،۲ شیخ طوسى،۳ حلبى،۴ طبرسى‏۵ و ابن شهرآشوب۶‏ اشاره کرد. نویسنده‏ الیاقوت‏ نیز ـ بر خلاف نوبختیانى که دیدگاه ایشان در سخن شیخ مفید گزارش شده ـ قائل به موافات است.۷ در برخى منابع، این دیدگاه به مرجئه نسبت داده شده است.۸

گفتنى است که موافات به مثابه اصلى کلامى، هم در مباحث امامت و هم در تفسیر برخى آیات قرآن کریم به کار رفته است.۹ در منابع فقهى نیز از جمله در مباحث مرتبط با ارتداد در ابواب گوناگون (مانند وضو و حج)، مى‏توان کاربرد این قاعده را ملاحظه کرد.۱۰ بررسى آموزه موافات با توجه به جنبه‏هاى مختلف آن، نیازمند مطالعه گسترده با عنایت به ابعاد گوناگون موضوع و با رویکرد جامع قرآنى، روایى، کلامى و فقهى است.

آنچه در اینجا مى‏توان گفت، آن است که در کافى چند باب مرتبط به این بحث وجود دارد. در «بابُ ثُبُوتِ الْإِیمَانِ و هَلْ یجُوزُ أَنْ ینْقُلَهُ اﷲ»، تنها یک حدیث زیر آمده است:

۰.عَن حُسَینِ بنِ نُعَیمٍ الصَّحَّافِ قَالَ قُلتُ لِأَبِى‌عَبدِاﷲ علیه السلام: لِمَ یکُونُ الرَّجُلُ عِندَاﷲ مُؤمِناً قَد ثَبَتَ لَهُ الإِیمَانُ عِندَهُ ثُمَّ ینقُلُهُ اﷲ بَعدُ مِنَ الإِیمَانِ إِلَى الکُفرِ؟ قَالَ فَقَالَ: إِنَّ اﷲ عزّ و جلّ هُو العَدلُ إِنَّمَا دَعَا العِبَاد إِلَى الإِیمَانِ بِهِ لَاإِلَى الکُفرِ و لَایدَعُو أَحَداً إِلَى الکُفرِ بِهِ فَمَن آمَن بِاﷲ ثُمَّ ثَبَتَ لَهُ

1.. حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۷۳.

2.. سید مرتضی، همان.

3.. شیخ طوسی، الاقتصاد، ص۱۳۴.

4.. حلبی، تقریب المعارف، ص۳۶۹.

5.. طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۸۸ و ج ۲، ص۷۷.

6.. ابن شهرآشوب، متشابه القرآن و مختلفه، ج۱، ص۱۱۱.

7.. ابن نوبخت، الیاقوت، ص۶۵؛ حلی، أنوار الملکوت، ص۱۷۹: «المؤمن لایصح منه الکفر و إلّا أدى إلى تعذّر استیفاء الحق منه لانعقاد الاجماع على انه لاینفک عن إحدى النفعین». علامه حلى در شرح آن، استدلالى با مضمون استدلال حمصى آورده است. ایشان در اینجا به شرح دیدگاه نویسندۀ الیاقوت پرداخته و از بیان دیدگاه خود، خوددارى کرده است. خواهیم گفت که علامه حلى از مخالفان موافات است.

8.. آمدی، ابکار الأفکار، ج۳، ص۳۳۵.

9.. براى کاربرد در مباحث امامت، ر.ک: سید مرتضی، الشافى فى الامامه، ج۴، ص۱۳ و ۲۲۴؛ همو، رسائل المرتضى، ج۱، ص۳۳۶. در پاسخ به پرسشى در باب وضعیت ایمانى منکران نص بر امامت امیرمؤمنان علیه السلام ر.ک: حلبی، تقریب المعارف، ص۳۶۹. براى کاربرد در تفسیر، ر.ک: شیخ طوسی، التبیان، ج۱، ص۱۹۲ و ج ۲، ص۵۵۲.

10.. ر.ک: شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۰۵؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۲، ص۱۴۶.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
372

چنان‌که از کلام شیخ مفید آشکار است، موافات به معناى زوال‏ناپذیرىِ ایمان حقیقى به خداست. در بحث موافات، گفت‌وگو در این است که آیا مؤمن، پس از اتصاف به ایمان حقیقى، با عارض شدن ضد آن به کفر مى‏گراید، یا این امر امکان‏ناپذیر است و او با ایمان به خدا به دیدار مرگ خواهد شتافت؟

سدیدالدین حمصى رازى، متکلم بزرگ امامیه، در تبیین این آموزه کلامى آورده است:

نزد ما ایمان پس از کفر، جایز است و رواست که کافر، مؤمن گردد...؛ اما دیدگاه عالمان ما درباره کفر پس از ایمان، اختلافى است. برخى از ایشان جایز دانسته‏اند که مؤمن کافر شود؛ اما کفرى که با آن نمى‏میرد.۱ و وقوع آن کفر از مؤمن را جایز ندانسته‏اند که با آن، به دم مرگ رسد و بر آن بمیرد؛ زیرا نزد تمام ایشان (عالمان امامیه) ایمان هر گاه واقع شود، از موافات به آن، گریزى نیست.

برخى از علماى ما وقوع هر گونه کفر پس از ایمان را اصلًا و رأساً ناممکن (ممنوع) دانسته‏اند و این، نزد ما صحیح است.۲

استدلال مدافعان موافات، تعذر اجتماع استحقاق ثواب دائم و عقاب دائم است.۳ توضیح استدلال آن است که فاعل ایمان، اجماعاً مستحق ثواب دائم است. حال اگر پس از ایمان، کفرى براى او عارض شود که از آن برنگردد و آن کفر تا لحظه مرگ ادامه داشته باشد، این فرد، به دلیل ایمان متقدم، مستحق ثواب دائم است و به سبب‏ کفرى که با آن از دنیا رفته ـ با توجه به بطلان احباط که دیدگاه قائلان موافات است ـ مستحق عقاب دائم است و اجتماع این دو در یک حالت، اجماعاً باطل است.۴ حمصى در باب آیاتى مانند (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً۵ معتقد است که مقصود، اظهار ایمان است، نه کسى که تحقیقاً ایمان آورده است.۶ آن‌گونه که در دو آیه زیر نیز ایمان حقیقى مراد نیست: (فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ)۷ و (فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ)؛۸ زیرا در این

1.. «کفرا لایوافى به».

2.. حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۷۳.

3.. سید مرتضى در جمله‏اى کوتاه مى‏گوید: «و إذا بطل التحابط فلابد فى من کان مؤمناً فى باطنه أن یوافى‏ بالایمان و الّا أدى الى تعذر استیفاء حقه من الثواب» (سید مرتضی، شرح جمل العلم و العمل، ص۱۵۸).

4.. سید مرتضی، شرح جمل العلم و العمل، ص۱۵۸.

5.. نساء: ۱۳۷.

6.. چنان‌که از کلام حمصى رازى آشکار است، قائلان به موافات، مواردى مانند ارتداد را کاشف از ایمان نداشتن شخص مرتد مى‏دانند، نه بازگشت از ایمان حقیقى.

7.. ممتحنه: ۱۰.

8.. نساء: ۹۲.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 48078
صفحه از 657
پرینت  ارسال به