371
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

امامیه، نفى آن دوست. در اینجا جمع‏بندى شیخ حرّ عاملى از این متون را مى‏آوریم که نظریه بینابینى را برگزیده است. وى در این باره مى‏گوید:

آیات و روایات در ثبوت احباط و تکفیر، بى‏شمار است و آیات معارض آنها نیز بسیار و (در ابواب مختلف) پراکنده است. آنچه از مجموع آنها در وجه جمع میان این متونْ ظاهر است، آنکه کفرى که صاحب آن بر آن بمیرد، ثواب طاعات‏ پیشین او را از بین مى‏برد و ایمانى که دارنده آن بر آن بمیرد، کیفر گناهان گذشته او را مى‏پوشانَد. در غیر این دو، احباط و تکفیر، واجب و کلى نیست؛ آن‌گونه که برخى از مخالفان، با اختلاف دیدگاه‏هاى نادرستشان مى‏گویند که لاحق، سابق را مطلقاً اسقاط مى‏کند.۱

وى پس از اشاره به دیدگاه کلى‏گرایانه معتزله درباره حبط و تکفیر مى‏نویسد:

دیدگاه درست که آیات و روایات متواتر بر آن دلالت دارد، آن است که هر کس طاعتى انجام دهد، مستحق ثوابى است و آن ثواب مى‏تواند اسقاط کیفر پیشین یا پسین باشد. و هر کس گناهى انجام دهد، مستحق کیفرى است که ممکن است اسقاط ثواب باشد یا گونه دیگرى از کیفر. و اندازه‏هاى آن ثواب و عقابى را که احیاناً ساقط مى‏شوند، جز خدا نمى‏داند. از ادله این مطلب آنکه بر برخى طاعات معین، وعده داده شده که کفاره گناهان گذشته یا گونه خاصى از گناهان است یا (کفاره) گناهان گذشته و آینده است. در کیفر گناهان نیز وعد و وعید، به این ترتیب است.۲

۱۲. موافات‏

شیخ مفید، همسو با بسیارى از فقیهان و محدثان امامیه، بر آن است که هر کس در مقطعى از دوران عمرش، خدا را شناخت و به او ایمان آورْد، جز بر حال ایمان نخواهد مُرد، و هر کس با حال کفر به خداى سبحان از دنیا برود، هیچ‌گاه به او ایمان نیاورده بوده است. شیخ مفید احادیثى را مؤید دیدگاه خود دانسته؛ اما متون یا منابع احادیث مورد استناد را نیاورده است. وى این دیدگاه را مذهب برخى از متکلمان در ارجا شمرده است؛ در حالى که آل ‏نوبخت، همسو با معتزله، مخالف این دیدگاه‌اند.۳

1.. حرّ عاملى، الفصول المهمّه، ج۱، ص۲۸۴.

2.. کلینی، الکافى، ص۲۸۵.

3.. «و أقول: إن من عرف اﷲ تعالى وقتاً من دهره و آمن به حالاً من زمانه فإنه لایموت إلّا على الإیمان به و من مات على الکفر باﷲ تعالى فإنه لم‌یؤمن به وقتاً من الأوقات و معى بهذا القول أحادیث عن الصادقین علیهم السلام و إلیه ذهب کثیر من فقهاء الإمامیة و نقلة الأخبار و هو مذهب کثیر من المتکلمین فى الإرجاء و بنونوبخت رحمهم الله یخالفون فیه و یذهبون فى خلافه مذاهب أهل الاعتزال» (شیخ مفید، أوائل المقالات، ص۸۳، گفتار ۶۳). دربارۀ موافات نیز ر.ک: همان، ص۱۰۶، گفتار ۱۰۹، با عنوان «القول فى البدل».


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
370

مَضَى عَلَیهِ القَضَاءُ و أَحبَطَ اﷲ أَجرَهُ.۱

سیف بن لیث گوید:

۰.«... کَتَبتُ إلَى أبِى‌مُحَمَّدٍ علیه السلام أسألُهُ الدُّعَاءَ لِابنِىَ العَلِیلِ فَکَتَبَ إلَیَّ قَد عُوفِیَ ابنُکَ المُعتَلُّ وَ مَاتَ الکَبِیرُ وَصِیُّکَ وَ قَیِّمُکَ فَاحمَدِ اﷲ وَ لَاتَجزَع فَیَحبَطَ أجرُکَ».۲

ظاهراً در روایات زیر، احباط به معناى قبول نشدن اعمال است:

امام باقر علیه السلام خطاب به گروهى از شیعیان مى‏فرماید:

۰.«وَ اﷲ لَولَا مَا فِى الأَرضِ مِنکُم مَا أَنعَمَ اﷲ عَلَى أَهلِ خِلَافِکُم وَ لَاأَصَابُوا الطَّیِّبَاتِ مَا لَهُم فِى الدُّنیا وَ لَالَهُم فِى الآخِرَةِ مِن نَصِیبٍ کُلُّ نَاصِبٍ وَ إِن تَعَبَّدَ وَ اجتَهَدَ مَنسُوبٌ إِلَى هَذِهِ الآیَةِ عامِلَةٌ ناصِبَةٌ تَصلى‏ ناراً حامِیةً فَکُلُّ نَاصِبٍ مُجتَهِدٍ فَعَمَلُهُ هَبَاءٌ».۳

۰.امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه‏ (وَ قَدِمْنا إِلى‏ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً)۴ فرمود: «أَمَا وَ اﷲ إِن کَانَت أَعمَالُهُم أَشَدَّ بَیاضاً مِنَ القَبَاطِیِّ وَ لَکِن کَانُوا إِذَا عَرَضَ لَهُمُ الحَرَامُ لَم یَدَعُوهُ».۵

ایشان در کلامى دیگر مى‏فرماید: «لَا یُبَالِى النَّاصِبُ صَلَّى أَم زَنَى وَ هَذِهِ الآیةُ نَزَلَت فِیهِم عامِلَةٌ ناصِبَةٌ تَصلى‏ ناراً حامِیَةً».۶

سَمِعتُ أَبَاعَبدِاﷲ علیه السلام یَقُولُ: مَن شَکَّ أَو ظَنَّ و أَقَام عَلَى أَحَدِهِمَا أَحبَط اﷲ عَمَلَهُ إِنَّ حُجَّة اﷲ هِى الحُجَّةُ الوَاضِحَةُ».۷

در حدیث بعدى، از تبدیل چند مرحله‏اى حسنه به سیئه، سخن رفته است:

۰.«عَن أَبِى‌جَعفَرٍ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ قَالَ وَ مَا الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ قَالَ یصِلُ الرَّجُلُ بِصِلَةٍ وَ ینْفِقُ نَفَقَةً ﷲ وَحدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ فَکُتِبَ لَهُ سِرّاً ثُمَّ یذکُرُهَا وَ تُمحَى فَتُکتَبُ لَهُ عَلَانِیَّةً ثُمَّ یذکُرُهَا فَتُمحَى وَ تُکتَبُ لَهُ رِیاءً».۸

چنان‌که یاد شد، متون دینى در باب احباط و تکفیر، فراوان و گوناگون است و دیدگاه مشهور

1.. همان، ج۲، ص۶۲.

2.. همان، ج۱، ص۵۱۱، ح۱۸.

3.. همان، ج۸، ص۲۱۲، ح۲۵۹.

4.. فرقان: ۲۳.

5.. کلینی، کافى، ج۲، ص۸۱ . این مضمون، در ج ۵، ص۱۲۶ به اسنادى دیگر نیز آمده است.

6.. همان، ج۸ ، شمارۀ ۱۶۰.

7.. همان، ج۲، ص۴۰۰.

8.. همان، ج۲، ص۲۹۶، ح۱۶.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41898
صفحه از 657
پرینت  ارسال به