359
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

حالى که از نظر متکلمان آل نوبخت ممکن است فردى تمام ثواب طاعت خود را در همین دنیا دریافت دارد.

یادکرد این نکته بایسته است که با توجه به موضع نوبختیان در اعتقاد به ثبوت طاعت براى کافران و دریافت پاداش در سراى دنیا براى آنان ـ آن‌گونه که در بند بعد خواهد آمد ـ در اینجا دانسته نیست که مرادشان از اطاعت‏کنندگان، چه کسانى هستند. اگر مقصود ایشان مؤمنان باشد، معلوم مى‏گردد که آنان بر خلاف متکلمان امامیه ـ از جمله شیخ مفید ـ و معتزله، ثواب طاعت را دائم نمى‏دانند؛ اما اگر مقصود کفار باشد، باید گفت که مفید براى آنان معرفت و طاعتى را ثابت نمى‏داند و بنابراین، کلام وى در گفتار ۱۱۶ أوائل المقالات‏ که در آن از پاداش دنیوى برخى بندگان مطیع خدا سخن گفته، باید به مؤمنان حمل شود. بررسى روایىِ این مطلب در بند بعد آمده است.

۱۰. معرفت و طاعت کفار

شیخ مفید و جمهور امامیان بر آن‏اند که هر کس به خدا شناخت دارد، به او کفر نمى‏ورزد و هر کس منکر نعمت خداست، از او فرمان نمى‏برد؛ یعنى اینکه کفار به خداوند معرفت ندارند و اطاعت او را به ‏جا نمى‏آورند. در حالى که نوبختیان، در موضعى مخالف، بر آن‏اند که بسیارى از کفار به خداى متعال شناخت دارند و در افعال بسیارى مطیع او هستند و بر این معرفت و طاعت در دنیا پاداش مى‏بینند.۱ شیخ مفید در برخى دیگر از آثار خویش نیز دیدگاه خود را باز گفته است. در تصحیح الاعتقاد مى‏گوید:

جایز نیست کسى که به خدا کافر است، او را بشناسد. و کسى که به او ایمان دارد، نسبت به او جاهل باشد. و هر کافرى بر طبق اصول ما جاهل به خداست.۲

وى در الفصول المختاره نیز درباره منع صدور طاعت از کافر مى‏نویسد:

من معتقدم که کافر طاعتى ندارد؛ زیرا خداى خود را نمى‏شناسد و چون نمى‏شناسد، طاعتى از او درست نمى‏آید؛ زیرا فعل، تنها در صورتى طاعت خواهد بود که فاعل آن، قصد مطاع کند و هر گاه به مطاع جاهل باشد، آهنگ فعل توسط او به سوى مطاع، ممکن نیست.۳

1.. شیخ مفید، أوائل المقالات، ص۸۳، گفتار ۶۲.

2.. همو، تصحیح الاعتقاد، ص۱۱۹.

3.. همو، الفصول المختاره، ص۶۶. سید مرتضى نیز بر آن است که عمل بدون اعتقاد، نه ثوابى دارد و نه فائده‏اى؛ زیرا کسى که نماز مى‏گزارد، در حالى که به وجوب نماز و نزدیکى جستن با آن، به آستان الهى باور ندارد، نمازى ندارد و خیرى در عمل او نیست (سید مرتضی، رسائل المرتضى، ج۱، ص۳۰۲). ردّپاى بحث عارى بودن کافر از معرفت و ( طاعت را مى‏توان در منابع فقهى، از جمله در مسئله یمین کافر، جست‌وجو کرد. علامه حلى پس از نقل دیدگاه ابن براج و ابن ادریس، معتقد است که کافر، طاعتى ندارد؛ زیرا استحقاق ثواب، مشروط به ایمان است (حلی، مختلف الشیعه، ج۸، ص۱۵۱).e


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
358

شیخ مفید براى اثبات دیدگاه خود به آیاتى مانند: (وَ مَنْ یتَّقِ اﷲ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ۱ (فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً* یرْسِلِ السَّماءَ عَلَیکُمْ مِدْراراً* وَ یمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً)۲ و (لِنُذِیقَهُمْ عَذابَ الْخِزْی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لَعَذابُ الآخِرَةِ أَخْزى‏)۳ و دو حدیث نبوىِ «حُمّى یَومِ کُفّارَةُ ذُنوبَ سَنَةٍ»۴ و «صِلَةُ الرَّحِمِ مُنسِئَةٌ فى الأجَلِ»۵ استناد کرده است.۶ به نظر مى‏رسد که با توجه به مجموع سخنان شیخ مفید در دو گفتار بالا، اختلاف وى با متکلمان آل نوبخت در آن است که از نظر شیخ مفید مکلف، در مقابل‏ طاعت، استحقاق ثواب دائم دارد.۷ از این روى، گو اینکه مى‏تواند بخشى از ثواب استحقاقىِ خود را در این دنیا دریافت کند؛ اما تمام پاداش خود را در این دنیا دریافت نمى‏کند و بخشى از آن را در بهشت جاوید خواهد گرفت. در

1.. نوح: ۱۰- ۱۲.

2.. طلاق: ۲ و ۳.

3.. فصّلت: ۱۶.

4.. طوسی، الامالی، ص ۶۳۰.

5.. کلینی، کافى، ج۲، ص۱۵۱، ح۹. ( از امام صادق علیه السلام ).

6.. شیخ مفید، أوائل المقالات، ص۱۱۲، گفتار ۱۱۶.

7.. شیخ مفید در اثر دیگر خود، به استحقاقى بودن ثواب مؤمن و دوام آن، این گونه تصریح کرده است: «إنّ العارف الموحّد یستحق بالعقول على طاعته و قربته ثواب دائماً» (شیخ مفید، المسائل السرویه، ص۹۸)؛ اما مؤمن گناهکار در صورتى که به عقاب الهى گرفتار شود، ناگزیر، عقاب وى منقطع خواهد بود و از عذاب به بهشت منتقل خواهد شد تا ثواب طاعات خود را دریافت کند؛ زیرا عادلانه نیست که بنده‏اى طاعت و معصیت انجام دهد و به سبب گناه در جهنم جاودانه بماند و ثواب طاعت خود را دریافت نکند (همان، ص۹۷).
شریف مرتضى (در شرح جمل العلم و العمل، ص۱۴۳) تصریح کرده که دربارۀ دائم بودن استحقاق ثواب ـ از جهت سمع ـ در میان امت، خلافى نیست؛ اما عقاب فسق (گناه کم‌تر از کفر) از نظر وى دائم نیست. محقق حلى نیز دوام استحقاق ثواب را اجماعى و استحقاق عقاب را منقطع دانسته است (حلی، المسلک فى اصول الدین، ص۱۴۲). خواجه نصیرالدین طوسى ـ صریحاً ـ و علّامه حلّى ـ ظاهراً ـ و فاضل مقداد، بر دائم بودن هر دو استحقاق رفته‏اند. معتزله نیز چنین دیدگاهى دارند (حلی، کشف المراد، ص۲۷۰؛ همو، مناهج الیقین، ص۵۰۷ و ۵۰۸؛ سیوری حلی، النافع یوم الحشر، ص۹۰). از نظر اشاعره، انسان در قبال طاعت و معصیت، استحقاق عقلى واجب ثواب و عقاب را ندارد (فخر رازی، تفسیر رازى، ج۲، ص۱۲۸؛ جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۱۵۵، حلی، مناهج الیقین، ص۵۰۵ و ۵۰۶). گفتنى است راوندى بر این باور است که طاعت (یعنى فعلى که بنده را در معرض ثواب قرار مى‏دهد) بر دو گونه است: طاعت علمى و طاعت عملى. طاعت علمى، مانند شناخت خدا و پیامبر و امام و شرائع، دائم است و ثواب دائم دارد. طاعت عملى، مانند نماز گزاردن و صدقه دادن منقطع، داراى ثواب منقطع است. معصیت (فعلى که بنده را به عقاب مى‏کشاند) نیز بر دو گونه است: معصیت اعتقادى و عملى. عقاب معصیت اعتقادى، مانند شرک به خداوند، دائم، و عقاب معصیت عملى، مانند ترک نماز و ریا، منقطع است (راوندی، عجالة المعرفه، ص۴۲- ۴۴).

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41694
صفحه از 657
پرینت  ارسال به