نص بر امامت هر امام و ظهور علم به حلال و حرام آنان است.۱
در بررسی ویژگیهای امام از نظر ابن قبه هم باید گفت که این بحث در سه قسمت درخور بررسی است: ویژگیهای امام از نظر نسبی [نژاد، قبیله و خاندان]، شخصیتی و دینی. در بحث خاندان، او معتقد است بر اساس فرمایشهای پیامبر صلی الله علیه و آله میان عترت کسی هست که تأویل کتاب خدا را میداند و احکام الهی را میشناسد.۲ وی بر اساس تعالیم شیعی امتداد نسل امامت را در بنیهاشم و در نسل امام حسین علیه السلام بیان میکند۳ و میکوشد مدعای امامیه را با ادله عقلی و نقلی به اثبات برساند. ابن قبه با توجه به حدیث ثقلین۴ به خاندان امامت اشاره میکند و معتقد است گفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دلیل روشنی بر درستی قول امامیه است؛ زیرا آن حضرت فرموده است: من در میان شما چیزی را باقی میگذارم که اگر بدان تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد؛ یکی کتاب خدا و دیگری عترت و اهلبیتم. در واقع این حدیث بیان میکند در میان عترت کسانی هستند که تأویل کتاب را میدانند و احکام الهى را میشناسند.۵ همچنین بر این مطلب دلالت دارد که حجت پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از عجم و سایر قبایل عرب نیست، بلکه از عترت اوست که همان اهل بیت ایشاناند. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله جملهای میافزاید که بر منظور حضرت دلالت دارد: «الا و انهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض». حضرت با این بیان اعلام فرموده است که حجت از عترت اوست و عترت از کتاب خدا جدایی ندارد. بنابراین، آنگاه که مردم متمسک شوند به کسی که از کتاب خدا جدایی ندارد، روشن است که گمراه نخواهند شد.۶
ابن قبه به اینکه چرا امامیه برای فلانی [عباس] و خاندان او حق امامتی قائل نیست، چنین پاسخ میدهد: مبنای عقیده امامیه بر اینکه امامت را فقط مخصوص به یک عده [فرزندان امام حسین] قرار داده، از روی قیاس نیست، بلکه برآمده از عمل پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام است. اگر رسول خدا با عموی خود نیز این رفتار را میکرد و چنین جایگاه و شخصیتی برایشان ترسیم مینمود، ما جز شنیدن و اطاعت راهی دیگر نداشتیم.۷ از سویی دیگر، رسول خدا صلی الله علیه و آله از میان عترت و اهل بیت خود، امیرالمؤمنین، حسن و حسین: را مخصوص گردانیده و به جلالت