در بحث علم امام سید مرتضی،۱ مانند ابن قبه،۲ علم امام را در حیطه احکام الشریعه و علم در حوزه دین تبیین میکند و هر دوی آنان این باور را واجب عقلی میدانند.۳ در این باره باید یادآور شد که سید مرتضی معتقد است با توجه به وظایف امام در تبیین و تفسیر شریعت، لازمه علم امام این نیست که امام علم به صنایع و حرفهها، مهارتها، آشپزی، طبابت و غیره داشته باشد. چون اینها از لوازم و شأنیت امام نیست و ریاست امام در حوزه دین به این امور نیازی ندارد. این بیان سید مرتضی شبیه نظر ابن قبه در موضوع مطرح شده است. ابن قبه هم با توجه به وظایف امام در حوزه دین و تبیین مرجعیت دینی ائمه علیهم السلام، علم امام را فقط در حیطه کتاب و سنت و ناظر به شریعت معرفی میکند.۴
نظریات سید مرتضی در حوزههای دیگر مانند حیطه علم امام۵ ـ علم امام به دین ـ حجیت نداشتن اخبار آحاد۶ و اخذ بما یجمع علیه،۷ با دیدگاههای ابن قبه همآواست. بر همین اساس نیز میتوان به استدلالهای عقلی سید مرتضی بر عصمت امام اشاره کرد۸ و اینکه امت و نقل سلف نمیتواند جوابگوی نیاز مردم در حوزه دین باشد؛ زیرا احتمال خطا و اختلافات در میان آنان زیاد است و این نمیتواند راه قابل اعتمادی در شریعت باشد. از این رو، واجب است که امامی معصوم و به دور هر از گونه اشتباه وجود داشته باشد.۹
شیخ طوسی هم از دیگر متکلمان امامی در قرن پنجم به نظریات ابن قبه توجه کرده است. درباره شیخ طوسی و بسامد آرای ابن قبه در آثار او باید گفت که شیخ بهغیر از کتاب تلخیص الشافی که خلاصه کتاب الشافی فی الامامه اثر سید مرتضی است و بهتبع آرای ابن قبه در آن وجود دارد،۱۰ در چهار اثر از آثار دیگر خود نظریات ابن قبه را ـ گاه با عین عبارت ـ بیان میکند، با این حال نامی از ابن قبه به میان نمیآورد. او تحلیل تاریخی پیشگفته ابن قبه درباره سقیفه و حوادث پس از آن را، در رساله
1.. همو، الذخیره، ص ۴۳، ۴۲۹ و ۴۳۳.
2.. ابن قبه، نقض الاشهاد، ص ۹۵، ۱۲۰ و ۱۲۳.
3.. همان، ص۹۴ و ۹۵؛ سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ص۴۳۰.
4.. ر.ک: ابن قبه، همان، ص ۹۹، ۱۰۷ و ۱۲۰.
5.. سید مرتضی، الشافی، ج۲، ص۷ و ۸.
6.. همو، الذریعة الی اصول الشرعیه، ص ۳۶۴؛ همو، ابطال العمل باخبار آحاد، ص۳۰۲.
7.. همو، جوابات المسائل التبانیات، ص۱۰۶؛ همو، مسألة فی الاجماع، ص۲۰۱.
8.. همو، الذخیره، ص ۴۲۴.
9.. همان، ص۴۳۰.
10.. شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ج۲، ص۱۱۹.