175
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

حاکم بود و هر گونه تبیین و دفاع از آموزه‏های اعتقادی به‌ناچار باید در قالب این گفتمان ارائه می‏گشت. شاخص حقیقی برای میزان‏سنجی عقل‌گرایی و اثر‏پذیری از اعتزال، محتوای ارائه شده از سوی متکلمان فرق مختلف این عصر است نه قالب ارائه محتوا که لاجرم باید رنگ و بوی گفتمان غالب را داشته باشد. از این رو، می‏بینیم متکلمان امامی این عصر، وحیانی‏ترین آموزه‏های امامی، مانند رجعت و بدا و غیر آن را که به اعتراف خود آنان دلیلی عقلی بر آن ندارند، تنها به دلیل ورود روایات پذیرفته‏اند.۱ همچنین آنان از اطلاق الفاظ در مواردی که عقلاً بدون مانع است اما آموزه‌های وحیانی آن را ممنوع دانسته، خودداری می‏کنند.۲

تغییرات درون معتزله

هم‏زمان با پیدایش مدرسه امامی بغداد و اندکی پیش از آن تحولاتی در کلام معتزله رخ داد که در هم‌گرایی امامیه و معتزله در برخی اندیشه‏ها و روش‏ها بی‏تأثیر نبود. بسیاری از بزرگان معتزله نخستین، در آرای کلامی خود اندیشه‏هایی را ابراز کرده بودند که با مخالفت دیگر جریان‏های اسلامی از جمله امامان امامیه علیهم السلام روبه‌رو گردید. این آرای کلامی گاه چنان در تضاد آشکار با اندیشه‏های اسلامی بود که معتزله را در شمار زنادقه قرار می‏داد. کتاب فضیحة المعتزله ابن ‏راوندی که تلاشی شورمندانه در آشکارسازی این اندیشه‏های به اصطلاح کفرآلود معتزلیان است، شاهدی بر این مدعاست. جدا از میزان درستی این اتهامات به مشایخ معتزله می‌توان ادعا کرد معتزلیان در ابتدای امر نظر به پیچیدگی نظریه‏پردازی در حوزه عقاید و نوپا بودن علم کلام به برخی خطا‏های فاحش در حوزه اندیشه‌ورزی گرفتار آمدند که واکنش دیگر مسلمانان، اعم از اهل سنت و شیعیان، را در پی داشت و در پی آن نهی‏ها و تحذیرهای اندیشوران اسلامی نسبت به اندیشه‏های آنان صادر شد و همان اقوال تا قرن‏ها مستمسک مخالفان معتزلیان بود؛ چیزی که در مقیاسی کوچک‌تر درمورد برخی متکلمان امامی نیز اتفاق افتاد.

در ادامه، از اوایل قرن سوم و همزمان با فترت کلام امامیه، معتزلیان پس از دوره‏ای آزمون و خطا در حوزه اندیشه‏ورزی در مقام اصلاح بسیاری از این خطا‏ها بر‏آمدند و علاوه بر آن کوشیدند گذشته غبار‏آلود خود را توجیه کنند. نمونه این تلاش‏ها را می‏توان در کتاب الانتصار تألیف خیاط معتزلی دید. به هر حال، در عصر پیدایش مدرسه امامی بغداد، معتزلیان به بالندگی و پختگی لازم در اندیشه‏ورزی رسیده بودند و کلام خود را با اصلاحاتی به صورتی قابل دفاع عرضه نموده بودند که خطا‏های فاحش

1.. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۴۶، ۴۸-۴۹،۵۳-۵۴و۸۷.

2.. همان، ص۵۳، ۵۸ و ۶۸.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
174

مسلمانان، متکلمان نظریه‌پرداز امامی پابه‌پای متکلمان معتزلی نظریه‏پردازی می‏کردند و در عرصه‏های علمی هماورد آنان بودند و حتی نمایندگی کلام اسلامی را هر دو جریان بر عهده داشتند.۱ اما هم‏زمان با دوران فترتِ کلام امامیه و اوایل شکل‏گیری مدرسه کلام امامیه در بغداد، معتزلیان با برخورداری از موقعیت سیاسی و فرهنگی خود از زمان منصور عباسی تا زمان مأمون و معتصم، توانستند دانش کلام را بر مذاق خویش تدوین کنند و بسط بدهند. شکل‏گیری مهم‌ترین جریان‏های فکری معتزله به دست کسانی چون ابوالهذیل علاف، نظام، جاحظ، ابوعلی و ابوهاشم جبایی (در معتزله بصره)، و بشر بن ‏معتمر، جعفر بن ‏حرب، جعفر بن ‏مبشر و ابوالقاسم بلخی (در معتزله بغداد) و نیز تولید بیشترین آثار اعتزالی، از جمله تحولات تاریخ کلام معتزله در این دوره‏اند. متکلمان معتزلی در دو مدرسه بصری و بغدادی در عرصه علم کلام دستگاه مدون کلامی خود را به جامعه اسلامی عرضه کردند و روش خود را در این دورانِ خلأ نظریه‏پردازی از سوی جریان‏های رقیب به عنوان یگانه روش پذیرفته شده در علم کلام تثبیت کردند.۲

همین حضور و یکه‏تازی معتزله که هم‏زمان با فشار بر شیعه و تا حدودی اهل حدیث بود، سبب شد تا ساختار و درون‌مایه کلام اسلامی رنگ و بوی معتزلی بگیرد؛ چنان‌که از این پس تا حدود دو سده هر گاه نام کلام یا متکلمان به زبان یا قلم می‏آمد، تنها معتزلیان را به یاد می‏آورد و گویا نام کلام با این گروه گره خورده بود.۳ همچنین معتزله کلام و روش کلامی خود را به عنوان یک علم (دانش کلام) تثبیت کرده بودند؛ از همین روی، متکلمان امامی مدرسه بغداد با دستگاهی که نامش «علم الکلام» با قواعد مشخص (معتزلی) است روبه‌رو شدند و خلط دستگاه اتفاق افتاد. امامیه‏ای که در بغداد ـ که از پایگاه‏های علمی معتزله بود – در مقام عرضه اندیشه‏های کلامی خود بودند، از آنجا که در بستر یک مدرسه منسجم کلامی که پیش از آنان خود را تثبیت کرده بود فعالیت علمی خود را می‏آغازیدند، نمی‏توانستند ساختار ارائه شده مدرسه معتزلی را به یک‏باره کنار نهند و در دستگاهی متفاوت اندیشه‏های خود را ارائه دهند؛ از این رو، در برخی روش‏ها و در پی آن حتی در برخی اندیشه‏ها که آن را بنیادین نمی‏دانستند، از همان دستگاه تثبیت شده و رایج آن عصر که دستگاه معتزلی بود بهره بردند.

واقعیت امر این است که این روش برای همه فرقه‏هایی که می‌کوشیدند خود را در عرصه فرهنگی آن عصر بنمایانند، یک فرایند ناگزیر بود؛ زیرا در فضای فرهنگی این دوره گفتمان عقل‌گرایی معتزلی

1.. مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۳۷۰-۳۷۵؛ مفید، الفصول المختاره، ص۵۱.

2.. صبحی، فی علم الکلام، ج۱، ص ۱۸۷-۲۵۸.

3.. شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص ۴۱-۴۴؛ ر.ک: سبحانی، «عقل‌گرایی و نص‌گرایی در کلام اسلامی»، همان، ص۳۰.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41483
صفحه از 657
پرینت  ارسال به