با معتزله از بسیاری از اختلافات خود در حوزههای دیگر کوتاه آمدند. نمونه این مسائل را در اراده الهی، علم الهی، معرفت، بدا، استطاعت و غیر آن میتوان ردیابی کرد.۱ نتیجه این رفتار نوعی تقلیلگرایی در برخی معارف عمیق و توجیه و سادهسازی این معارف فرا عقلی در مدرسه کلامی بغداد شد. از همین رو، جامعه کلامی اهل سنت که این تغییرات را غیر واقعی میدانست، همچنان در مجادله با امامیه بر آموزههای کلام کوفی به عنوان اندیشه حقیقی امامیه تأکید میکرد.۲ البته بعدها برخی از معتزلیان بین امامیه نخستین و امامیه بغداد تفکیک قائل شدند و اندیشه متاخران امامیه را تغییر یافته و همنوا با خود دانستند.۳
همچنین مسئله غیبت، مباحثی مانند چگونگی استفاده از امام غائب، طول عمر امام، نیابت خاصه و دلیل غیبت را در پی داشت که در میان امامیه نوپدید بود. تبیین این مباحث و دفاع از آن در مقابل مخالفان امامیه راهی جز روشهای کلامی مورد استفاده و پذیرش مخالفان نداشت. مهمترین و کارآمدترین این ابزارها در آن عصر استفاده از روش عقلگرایی معتزلی بود. این ناگزیری چنان بود که که حتی محدثمتکلمی مانند شیخ صدوق نیز در مباحث غیبت ابایی از خروج از ادله روایی و گرتهبرداری از ادله متکلمانی مانند ابوسهل نوبختی و ابنقبه نداشت.۴ بنابراین، میتوان ادعا کرد غیبت امام معصوم یکی از مهمترین عاملهای اثرگذار در شکلگیری دستگاه جدید مدرسه کلامی بغداد است.
تحولات در جریان حدیثی امامیه
از مهمترین تحولات جامعه امامی که در تاریخ کلام امامیه باید به آن توجه کرد، بازخوانی احادیث امامیه و تصحیح و نقد روایات در مدرسه حدیثی قم است. اگرچه مدرسه حدیثی قم میراثدار مدرسه حدیثی کوفه است، مشایخ قم تنها به نقل و انتقال حدیث بسنده نکردند، بلکه به پالایش و پیرایش آن از کاستیها و انحرافات نیز دست یازیدند. درنتیجه احادیث امامیه که در کوفه همواره مورد طمع غالیان بود و تلاشهایی برای در آمیختن مجعولات آنان با میراث ناب امامیه صورت گرفته بود، در مدرسه قم پالایش و اصلاح شد.۵ نمونههایی از این تلاشها در کتاب توحید صدوق بهروشنی دیده میشود.۶ در حقیقت، کلامِ متناندیشی که در مدرسه قم و همزمان با مدرسه کلامی بغداد ارائه
1.. حسینیزاده خضرآباد، «کلام امامیه پس از دوران حضور؛ نخستین واگراییها»، همین مجموعه.
2.. جعفریان، مناسبات فرهنگی معتزله و شیعه از آغاز تا شیخ مفید، ص۴۲ و ۴۳.
3.. قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، ص۳۷-۳۹؛ همو، فضل الاعتزال، ص۳۰۸ و ۳۰۹.
4.. ابن بابویه، کمال الدین، ج۱، ص ۵۱-۱۲۶.
5.. سبحانی، «کلام امامیه؛ ریشهها و رویشها»، همان، ص۳۰ و ۳۱.
6.. طالقانی، «مدرسۀ کلامی قم»، همان، ص۷۲و۸۵-۸۸.