معتزله همراه و مخالف هشام است. اینکه برخی وی را از معتقدان به کسب میدانند،۱ میتواند شاهدی باشد بر اینکه وی قدرت را معالفعل و از سوی خدا میدانسته، اما معتقد بوده که انسان همان لحظه انجام دادن فعل میتواند فعل یا ترک را انتخاب کند. از این روست که هم هشام۲ و هم ابن راوندی۳ به جبر متهم شدهاند.
در بحث امامت نیز باید گفت ابوعلی جبایی معتقد است که ابن راوندی متأثر از هشام و هممسلک با اوست.۴ ابن راوندی در دو کتاب الامامه و فضیحة المعتزله که در آن از مبانی اندیشه امامت دفاع کرده، پایه برخی از مباحث خود را بر اندیشههای هشام گذاشته۵ و اندیشههای او را گزارش نیز کرده است.۶
در مباحث محتوایی این بحث میان هشام و ابن راوندی نیز باید اشاره کرد که شیعه در بحث انتخاب ابوبکر برای جانشینیِ پیامبر صلی الله علیه و آله و ردّ خلافت علی بن ابیطالب علیه السلام، همواره این رفتار مهاجرین و انصار را سرزنش میکرد. ابن راوندی این بحث امامیه را از قول هشام نقل میکند و به تبیین و استدلالی کردن این نظریه میپردازد.۷ مخالفان هشام میگفتند وی نخستین کسی بود که به مهاجرین و انصار طعنهایی داشته است۸ و ابن راوندی نیز در این موضوع کتابهایی نگاشت.۹ همچنین گفته شده که هر دو درباره ابوبکر، عمر، مهاجرین و انصار طعن دارند.۱۰ ابن راوندی همچنین در برابر نقدهای جاحظ بر هشام در بحث گمراهی امت به سبب انتخاب نکردن علی علیه السلام، بهشدت از هشام دفاع میکند.۱۱
نکته دیگر اینکه متکلمان امامیه در کوفه قائل به نص جلی بودند؛۱۲ با این حال، قاضی عبدالجبار
1.. حسنیرازی، تبصرة العوام، ص۱۶۳.
2.. بلخی، البدا و التاریخ، ج۵، ص۱۳۲؛ اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۰.
3.. قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ص۲۶۹.
4.. همو، المغنی، ج۲۰، ص۳۷ و ۳۸.
5.. همو، تثبیت دلائل النبوه، ج۱، ص۲۲۴؛ خیاط، الانتصار، ص۲۰۸.
6.. قاضی عبدالجبار، همان، ج۲، ص۵۵۰ و ۵۵۱.
7.. همان، ج۱، ص۲۲۳ و ۲۲۴؛ خیاط، الانتصار، ص۲۰۸.
8.. خیاط، الانتصار، ص۲۲۵.
9.. قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوه، ج۱، ص۲۳۱ و ۲۳۲ و نیز ر.ک: ص۲۲۴.
10.. همان و نیز ر.ک: ج۲، ص۶۴۹.
11.. خیاط، همان، ص۲۰۷ و ۲۰۸.
12.. همان، ص۳۶ ـ ۳۸.