هیچیک نامی از ابن قبه به میان نیامده است.
سید مرتضی (م ۴۳۶ق) نیز بعد از شیخ صدوق بیشترین استفاده را از آثار و آرای ابن قبه کرده است. او ابن قبه را از اصحاب امامیه معرفی میکند۱ و در چند مورد از معروفترین کتاب وی، الانصاف، یاد میکند.۲ وی تصریح کرده که عین الفاظ کتاب ابن قبه را نقل کرده و با عباراتی به تأیید نظریات او میپردازد.۳ سید مرتضی در الشافی فی الامامه متن مهمی از دیدگاههای تاریخی ابن قبه درباره سقیفه را مورد توجه قرار داده است.۴ او همچنین در یکی از جلسات علمی خود با شیخ مفید نظرهای ابن قبه را محور بحث قرار داده و وی را ستوده است. وی در کتاب الفصول المختاره شیوه استدلال ابن قبه در بیان حدیث غدیر را در مناظره با یکی از بزرگان معتزله بیان میکند.۵ همچنین باید گفت که اهمیت دادن سید مرتضی به مباحث ابن قبه درباره تبیین، تفسیر و استدلالهای حدیث غدیر بر اثبات امامت در الشافی فی الامامه نیز شایان توجه است. غیبت، معجزه برای غیر نبی، عصمت امام، جایگاه امام، نص علم امام، وظایف امام، حیطه علم امام، حجت نبودن اخبار آحاد و اخذ «بما یجمع علیه»، اندیشههایی هستند که میتوان از آنها همآوایی میان ابن قبه و سید مرتضی را به دست آورد.
شیخ طوسی از دیگر متکلمان امامی در قرن پنجم است که به نظرهای ابن قبه اعتنا کرده است. درباره شیخ طوسی و بسامد آرای ابن قبه در آثار او باید گفت که شیخ طوسی بهغیر از کتاب تلخیص الشافی۶ در دیگر آثار خود به دیدگاههای ابن قبه گاه با عین عبارت اشاره میکند؛ با این حال نامی از او به میان نمیآورد. تحلیل تاریخی درباره سقیفه و حوادث پس از آن، طریق امامت، وجوب نص، غیبت امام، امکان معجزه امام، بررسی و تبیین حدیث منزلت و حدیث غدیر خم، افضلیت امام، علم امام و عصمت، از جمله این موضوعات است. ابوالحسن قطب راوندی(م ۵۷۳ق)۷ و ابن میثم بحرانی (م ۷۹۹ق)۸ در شرحهایی که بر نهج البلاغه نگاشتهاند، در بحث از خطبه شقشقیه به کتاب الانصاف ابن قبه نیز اشاره کردهاند.
1.. سید مرتضی، الشافی، ج۲، ص۱۲۶.
2.. همان، ص۱۲۶-۱۲۸.
3.. همان، ص ۱۲۸.
4.. همان، ج۱، ص۱۲۷.
5.. همو، الفصول المختاره، ص۲۲.
6.. شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ج۲، ص۱۱۹.
7.. علامه امینی، الغدیر، ج۷، ص۸۲.
8.. ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۵۳.