101
جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد

علمی نوبختیان مطرح می‏کند به نظر می‏رسد آنها با ابن راوندی در تعامل علمی بوده‏اند. این گزارش می‏گوید که نوبختیان در بحث امامت ناظر به دیدگاه‌ها و روش ابن راوندی مباحث خود را مطرح کرده‏اند. افزون بر این، بر پایه گزارش‏های به‏ جا مانده، غیر از بحث امامت در موضوع استطاعت نیز میان نوبختیان و ابن راوندی تشابه نظری وجود دارد. نکته دیگری که نشان از ارتباط علمی میان نوبختیان و ابن راوندی دارد، ردیه‏هایی است که ابوسهل و ابومحمد نوبختی بر ابن راوندی نوشته‏اند.۱

درباره نوع نگاه متکلمان امامیه به ابن راوندی در دوره‏های بعد نخست باید به متکلمان بغداد اشاره کرد. تلاش‏های ابن راوندی میان امامیه به‏گونه‏ای بوده که شهرت آن حتی تا نیمه اول سده پنجم مورد توجه فی یافت. تنها در الفصول المختاره در قالب گزارشی از یک معتزلی به کتاب الامامه اثر ابن راوندی و تلاش‏های وی در بحث نص اشاره می‏کند؛۲ نکته‏ای که در رسالة فی معنی المولی نیز تکرار کرده است.۳ همچنین در المسائل السرویه به نقد نظریه او در باب حقیقت انسان پرداخته است.۴

درباره سید مرتضی (م ۴۳۶ق) نیز باید گفت که سخنان وی در الشافی حاوی نکاتی تازه درباره ابن راوندی است. وی در آثار برجای مانده، نخستین عالم امامی‌مذهب است که به دفاع از شخصیت ابن راوندی می‏پردازد و وی را جزء اصحاب امامیه می‏داند.۵ او به دفاع از ابن راوندی در برابر قاضی عبدالجبار می‏پردازد و اتهامات معتزلیان و از جمله الحاد او را به‌روشنی انکار می‏کند.۶

شیخ طوسی (م۴۶۰ق) که بعد از سید مرتضی زعامت علمی مدرسه کلام امامیه در بغداد را به عهده گرفت، نگاه مثبتی به ابن راوندی دارد. شیخ با اینکه در کتاب فهرست خود نامی از ابن راوندی

1.. دربارۀ رابطۀ ابن راوندی با نوبختیان ر.ک: میرزایی، عباس، «رابطۀ متکلمان امامیه در بغداد با معتزلیان شیعه‌شده».

2.. شیخ مفید، الفصول المختاره، ص۲۲.

3.. همو، رسالة فی معنی المولی، ص۳۷.

4.. شیخ مفید در المسائل السرویه می‏گوید: «لا کما قال الأعوازی أنّه جزء لا یتجزأ»، مفید، المسائل السرویه، ص۵۹. ظاهراً منظور از اعوازی ابن راوندی باشد، زیرا چنین شخصیتی میان اندیشمندان گروه‏های مختلف ناشناخته است. از سوی دیگر، این نظر در باب حقیقت انسان برای ابن راوندی مشهور است. همین عبارت شیخ را فاضل مقداد در اللوامع الإلهیة (فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة، ص۵۵۲) و علامه مجلسی در بحار الانوار (مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۸، ص ۸۸) تکرار کرده‏اند. مکدرموت نیز به این نکته اشاره کرده ‏است (مکدرموت، اندیشه‏های کلامی شیخ مفید، ص ۲۹).

5.. سید مرتضی، الشافی، ج‏۲، ص۱۴۳.

6.. همان، ج۱، ص۸۷ و ۸۸. دربارۀ رابطه و نوع نگاه سید مرتضی به ابن راوندی ر.ک: میرزایی، عباس، «رویکرد متکلمان امامیه در بغداد به معتزلیان شیعه شده» همین مجموعه.


جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
100

خیاط و قاضی عبدالجبار شواهدی از این ارتباط را می‏توان به دست آورد.۱

این سخن نشان می‏دهد که به‏طور غالب، بزرگان امامیه نگاه مثبتی به ابن راوندی داشته‏اند و در واقع شخصیت علمی او مورد توجه آنان بوده است. این گزارش‏ها هیچ‌یک به‌صراحت نامی از متکلمانی که با ابن راوندی در تعامل بوده‏اند، نبرده‏اند؛ با این حال، در بررسی گزارش‏های مربوط به ابن راوندی می‏توان نام چند عالم شیعی را که با وی در ارتباط بوده‏اند، یافت.

در این ‏باره نخست باید به وراق که خود از بازگشتگان از اعتزال است، اشاره کرد. وی از استادان ابن راوندی بوده و حتی گفته شده که تشیع ابن راوندی بر اثر مصاحبت با اوست.۲ به هرحال، روشن است که ابن راوندی و وراق ارتباط فراوانی داشته‏اند و حتی ابن راوندی در پاره‏ای از اندیشه‏ها پیرو وراق بوده است.۳

به‌غیر از وراق شاید بتوان از فضل بن شاذان نیشابوری(م ۲۶۰ق) نیز نام برد. شیخ طوسی کتابی با عنوان کتاب الرد علی احمد بن یحیی۴ برای فضل گزارش کرده است.۵ ظاهراً نخستین عالم امامی که اندیشه‏های ابن راوندی را در همان دوران حیات وی نقد کرده، فضل بن شاذان است. درباره ارتباط این دو هیچ گزارش دیگری در دست نیست، ولی احتمالاً در ایام حضور فضل در بغداد این دو، مراوده علمی داشته‌اند. البته با توجه به شهرتی که ابن راوندی در خراسان داشته و ابوالقاسم بلخی او را از شخصیت‏های درخور تحسین خراسان یاد کرده است،۶ می‏توان به نفوذ و شهرت احتمالی اندیشه‏های ابن راوندی در آن مناطق پی برد. بعید نیست نقد فضل در پرتو شهرت پاره‏ای از اندیشه‏های ابن راوندی و صحیح نبودن آن نزد فضل باشد.

درباره ارتباط ابن راوندی با نوبختیان با اینکه این دو تقریباً در یک دوره تاریخی در بغداد زندگی می‏کرده‏اند گزارش صریحی در دست نیست. با این حال، از گزارشی که سید مرتضی۷ در بحث شیوه

1.. ر.ک: خیاط، الانتصار، ص۳۱، ۱۶۰ و ۲۲۴؛ قاضی عبدالجبار، همان.

2.. البته در سخن از استاد و شاگردی وراق و ابن راوندی نقطه‏ای ابهام‏آلود وجود دارد و آن اینکه برخی بر این باورند که رابطۀ آنها دو مقطع متفاوت را پشت سر گذاشته است؛ دوره‏ای دوستانه و دوره‏ای تیره و تار (ابن ندیم، الفهرست، ص۲۱۶؛ خیاط، الانتصار، ص۲۲۷؛ سید مرتضی، الشافی، ج۱، ص۸۹).

3.. خیاط، همان؛ قاضی عبدالجبار، همان، ج۲، ص۴۰۷ و ۴۳۱.

4.. نجاشی این کتاب را با نام کتاب الرد على احمد بن الحسین ضبط کرده است (نجاشی، رجال، ص۳۰۷)، ولی ابن شهرآشوب آن را با ضبط شیخ آورده است (ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۱۲۶).

5.. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۹۸.

6.. ابن ندیم، الفهرست، ص۲۱۶.

7.. سید مرتضی، الشافی، ج‏۱، ص۹۸.

  • نام منبع :
    جستارهایی در مدرسه کلامی بغداد
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران، زیر نظر محمدتقی سبحانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 42025
صفحه از 657
پرینت  ارسال به